توصیه به بی‌طرفی علما جهت مقابله با نظام

  • 1402/04/13 - 11:37
عبدالحمید که علما را در تقابلش با نظام اسلامی، همراه نمی‌بیند، به آنان اتهام می‌زند که چون حقوق‌بگیر دولت شده‌اید، از دولت شکایت نمی‌کنید و به حکومت سفارش می‌کند به علما حقوق ندهید و آنان را به خود وابسته نکنید؛ از طرف دیگر ادعا کرده که هیچ کمک دولتی برای مسجد خود و اداره آن و هزینه‌های شخصی‌اش نگرفته و نمی‌گیرد که این کلام توهین به شعور مخاطبان است!
توصیه به بی‌طرفی علما جهت مقابله با نظام

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مولوی عبدالحمید در ادامه اعتراضات هفتگی‌اش به نظام جمهوری اسلامی، از همراهی نکردن علما گله کرد. او که موضع خود را، دفاع از مردم مظلوم در مقابل ظلم حکومت به آنان می‌داند، انتظار دارد علمای شیعه و سنی نیز همانند او، لب به شکایت باز کنند. وی علت عدم همراهی علما را، حکومتی شدن آنان می‌پندارد و در سخنرانی خود گفته است: «آنچه مهم است این است که علمای جهان اسلام، علمای کشور ما، ایران، در تمام جریان‌ها مستقل باشند. علما حکومتی نشوند، دولتی نشوند، ملاهای مستقل باشند، صاحب نظر باشند و دولت‌ها را امر به معروف و نهی از منکر کنند.» او خطاب به حکومت افزود: «علما را وابسته نکنید، به علما حقوق ندهید. از اوایل انقلاب، در مجامع مختلف هشدار دادم که نباید مساجد و حوزه‌های علمیه از دولت حقوق بگیرند، نباید در بودجه مملکت، رقمی برای حوزه‌های علمیه و مدارس دینی تعریف بشود.»[1]

وی گفت که با وجود پیشنهادها، برای اداره مسجد و حوزه تحت مدیریتش از «هیچ دولت دنیا» از جمله جمهوری اسلامی، پول نگرفته است. او تأکید کرد که ممکن است این انتقاد درباره بودجه حکومتی حوزه‌های علمیه، موجب «رنجش علما» شود، «ولی پرداخت بودجه به حوزه‌ها، اشتباه بزرگی است.»[2]

در رابطه با این کلام چند نکته قابل ملاحظه است:
در مورد بودجه‌ای که به نام حوزه علمیه از دولت گرفته می‌شود، می‌توان گفت که زندگی روحانیت، هیچ ربطی به دولت ندارد؛ سیستم و نظام روحانیت شیعه، به گونه‌ای طراحی شده، که ارتزاق طلبه‌ها، چه در بُعد تبلیغی، چه در زمانی که در حوزه درس می‌خوانند، کاملاً مستقل از دولت باشد. مساجد و مراکز دینی ما، همه مستقل و روی پای خود هستند و سعی کرده‌اند همچنان استقلال خود را حفظ کنند تا به منظور دفاع بدون ترس، به راحتی بلندگوی دین خدا بوده و در همه جا، حق و حقیقت را بیان و برملا کنند؛ فلذا عمده مخارج این ابعاد در حوزه، با وجوهات شرعیه که به مراجع عظام پرداخت می‌شود و توسط موقوفات و سایر خیریاتی که توسط مؤمنین برای حوزه‌ها وقف شده، تأمین و اداره می‌گردد.

قسمتی از بودجه‌ای که به نام حوزه پرداخت می‌شود، بخشی از هزینه‌های زیرساختی حوزه است. ساختمان‌ها، امکانات سخت‌افزاری، تجهیزات و ... که لازمه آموزش در حوزه است، چیزی مشابه هزینه‌ها در حوزه فرهنگ است؛ همان‌طور که حکومت، مدرسه، دانشگاه و کتابخانه می‌سازد؛ لذا این بودجه، همان منطقی را دارد که در بودجه دانشگاه‌ها وجود دارد. کل بودجه‌هایی که به نظام آموزشی حوزه می‌دهند، از یک دانشگاه دولتی کمتر است. همان‌گونه که انتظار از حوزه این است که از متون دانشگاهی و متون جدید دنیا، عقب نباشد، برای فراهم آوردن زیرساخت‌های اشاره‌شده باید شرایطی فراهم گردد؛ از‌این‌رو بخشی از این کمک‌ها، در این قالب است و به نام حوزه تمام می‌شود.

حاکمیت نسبت به فرهنگ مردم مسئولیت دارد. همان‌گونه که دولت برای هنر، بودجه قرار می‌دهد، برای ساماندهی و آموزش هنر هزینه می‌کند، دین هم که یکی از مؤلفه‌های فرهنگ است، نهادهایی دارد که برای کارهای تبلیغاتی خود بودجه فرهنگی دارند که از طرف دولت پرداخت می‌شود؛ اما تصویب بودجه‌هایی این‌چنین، هرگز متوجه بر هم زدن استقلال حوزه علمیه تحت مدیریت مراجع نمی‌شود؛ زیرا مبالغی که در گذشته و اکنون به عنوان وجوهات شرعی و یا کمک‌های واقفان و تاجران مؤمن در اختیار مراجع تقلید و مدارس علمیه قرار می‌گیرد، تنها کفاف شهریه طلاب را می‌کند و بودجه‌های دولتی، صرف امور جاری حوزه‌های علمیه و آموزش و پژوهش می‌شود که بخش خدماتی حوزوی است.

درباره ادعای عبدالحمید نیز به استفاده نکردن از بودجه‌های دولتی، می‌توان گفت این ادعا، غیر عقلی یا شبهه برانگیز است؛ آیا تمام هزینه ساخت مسجد مکی و هزینه اداره آن و زندگی اشرافی جناب ایشان و اسکورت‌هایشان از کمک‌های مردمی و از اهل سنت زاهدان تأمین شده است؟! آیا این مردمی که چنین کمک‌هایی کرده‌اند، محروم هستند؟ اگر چنین است که تمام سخنانتان در مورد بیچارگی مردم و اوضاع اقتصادی وخیم، زیر سؤال می‌رود و اگر چنین نیست، بگویید از کجا آورده‌اید؟! چه کسانی به شما این بودجه‌های نجومی را داده‌اند و چه انتظاراتی در قبال آن داشته‌اند؟ در این زمینه، سؤالات و شبهات بسیاری ایجاد می‌شود که ادعای کمک نگرفتن از هیچ دولتی توسط عبدالحمید، توهین به شعور مخاطبان است!

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در مسجد مکی زاهدان، ۱۲ خرداد ۱۴۰۲.
[2]. همان.

تولیدی

دیدگاه‌ها

بنده هم با نظر شما موافقم که علما مستقلند و مدیریت یکپارچه و دستوری ندارند که این هم یکی از نقاط قوت و هم با دیدگاهی که عرض خواهم کرد میتوان به عنوان نقاط ضعف دید ولی قبل از همه خیلی متاسفم برای خودم که زیر عنوان این شخص در حال مطلب نوشتن هستم . بنده مدتی به شدت با فتنه گرها درگیر بودم و ساده انگارانه و در حدی احمقانه آدرس ایمیل اصلی خود و شماره موبایل خودم را اسم اصلی خودم را هم در نظرات و سایتها مینوشتم که منجر به بدبختی و بیچارگی خودم و خانواده ام شد و چیز جالبی که در آن دوران ننگین و سخت و زجر آور همیشه مورد تعجب و شگفتی بنده بود همراهی علما و منبری ها در متلک انداختنهای ناخواسته یا هماهنگ شده بدون استثنائ علمای منابر در کلیه مجالس ختم و جشن و سخنرانی و ... به بنده بود که توسط یک یادداشت به آنها میرسید (در مواردی که به طور تصادفی وارد مجلس شده بودم) یا مطالب هماهنگ شده در مواردی که از چند روز قبل میدانستند که بنده در این مجلس دعوتم و در قالب حدیث و آیه و ... و در موادری که چیزی که باید میگفتند در این قالبها نمیگنجید در مصداق چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید مطالب خود را به گوش بنده میرساندند تا حدی که بنده در مجالس اینچنینی تا روحانی مراسم پایش به منبر برسد سریع منبر را ترک میکردم آری واقعا این روحانی ها هرچه صاحب مجلس یا شیاطینی از طرف صاحب مجلس به دست آنها برساند عنوان میکنند یک مورد که بنده از این روحانی اصلا انتظارش را نداشتم شک کردم و مطلب را کاملا برایش باز کردم که این مطلبی را که شما داخل مطالبتان گفتید به این قضیه مربوط است و بنده حال و روزم با این مملکت خواران گمنام به اینجا رسیده چنان حالی به این بیچاره دست داد که مصداق همان طوطی و بازرگان شد و خودم جدا شرمنده شدم که چرا ایشان را در این وضع قرار دادم به نظر من بهترین تقسیم بندی همان تقسیم بندی است که یک زمان به عنوان روحانی درباری و غیر درباری و ... رایج بود آدم اصلا نمیداند چه بگوید چکار بکند همین اوقاف داستانها دارد که با اینکه سالی یک یا دو بار بیشتر قسم نمی خورم به پهلوی شکسته حضرت فاطمه زهرا قسم میخورم که اگر یک سایت یا یک برنامه تلویزیونی در اختیار بنده قرار دهند تا برای روحانیون یا منابعی که از این محل دریافتی دارند به گوششان برسانم درصد بالای از باتقواترین آنها حتی مبالغی از زندگی خود را هم باز پس خواهند داد

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.