لطفا کلمه ایمان را تقلید نکنید
جنبش «کلمه ایمان» جنبشی است که با گزاره هایی مثل موفقیت، ثروت و... سعی در فریب طرفداران خود دارند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واعظان جنبش کلمه ایمان یا «Word of Faith» افرادی هستند که در عمارتهای مجلل زندگی می کنند، لباس های گران قیمت می پوشند، ماشین های لوکس سوار می شوند، برخی حتی هواپیمای شخصی نیز دارند. این افراد فقط یک جمله برای وصف زندگی خود دارند و آن هم نهادینه کردن «کلمه ایمان» در زندگی شخصی خود است.
این جنبش که در دهه 1960 در غرب توسط برخی سخنرانان انگیزشی و موفقیت ایجاد شد[1] و دارای تفکراتی است که حتی در بین آموزهای مسیحیت که دین غالب این سخنرانان است، جایگاهی ندارد.[2]
طبق آموزه های آن ها خداوند می خواهد مردم همیشه سالم، ثروتمند و خوشحال باشند. طبق نظرات اینگونه افراد تفکر و گفتن کلمات صحیح و با ایمان، خدا را وادار می کند تا آن ها را تحقق ببخشد. برخی سخنرانان انگیزشی ایرانی به تقلید از تفکر جنبش «کلمه ایمان» سعی در ترویج این تفکرات در کشورمان دارند.
با رجوع به آموزه های اسلامی و روایات می بینیم که این تفکر کاملا مخالف با مبانی دینی است. فقر، بیماری، رنج جزء لاینفک برای انسان هاست و این ها نه تنها مضر برای انسان نیست بلکه نفع دنیوی و اخروی برای انسان دارد.
خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبیراً بَصیراً [اسراء/ 30] بى گمان، پروردگار تو براى هر كه بخواهد، روزى را گشاده یا تنگ مى گرداند. در حقیقت، او به [حال] بندگانش آگاه بیناست.» از دو تعبیر «خبیر و بصیر» فهمیده می شود که این رزق با مدیریت و تدبیر حکیمانه خداوند برای هر موجودی صورت می گیرد و امکان ندارد روزی موجودات بدون دلیل و حکمت باشد.
خداوند در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیر[شوری/27] و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلّماً در زمین سر به عصیان برمى دارند، لیكن آن چه را بخواهد به اندازهاى [كه مصلحت است] فرو مى فرستد. به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاهِ بیناست.» دقیقا دو واژه «خبیر و بصیر» در این آیه نیز تکرار شده است و افراد طبق حکمت خداوند روزی می گیرند وگرنه امکان عصیان و طغیان برای بنده وجود دارد. همین دو آیه نشان می دهد که همه افراد مقدار روزیشان یکی باشد و تفاوت بین آن ها وجود دارد.
اساسا در آموزه های دینی ما فقر حکمت های بسیاری دارد؛ در روایتی طولانی حضرت آدم (علیه السلام) از درلیل تفاوت در خلقت می پرسند؛ «...پروردگارا كاش همه را يكسان آفريده بودى با يك نمونه و يك اندازه و يك طبع و يك خو و يك رنگ و با عمرهاى برابر و روزيهاى برابر تا بر يك ديگر ستم نكنند و بر يك ديگر حسد نبرند و دشمنى با هم نكنند و در هيچ چيزى اختلاف نكنند، خدا عز و جل فرمود: اى آدم، ... به دانش خود آفرينش آنان را مختلف ساختم و به خواست خودم امرم را در آنان اجراء كنم و به تدبير و تقدير من بگردند، در آفرينشم تبديلى نيست، ... تو را آفريدم و نژادت را آفريدم بى نيازى به تو و فرزندانت و همانا تو را و آنها را آفريدم تا تو را بيازمايم و آنان را بيازمايم كه كدام در دار دنيا كردار بهترى داريد در زندگى و پيش از مردن خود، براى اين آفريدم دنيا و آخرت، و زندگى و مرگ، و طاعت و گناه را و بهشت و دوزخ را و همچنين اراده كردم در تقدير و تدبير خودم و به دانش نافذم در باره آنها ميان صورت و جسم و رنگ و عمر و رزق و طاعت و معصيت آنان اختلاف انداختم و از آنها شقى و سعيد و بينا و كور و كوتاه و بلند و زيبا و زشت و دانا و نادان و توانگر و درويش و مطيع و عاصى و تندرست و بيمار و زمين گير و بى عيب مقرر ساختم تا تندرست به معيوب بنگرد و مرا حمد كند بر عافيت خود، و معيوب به تندرست نگاه كند و به درگاهم دعا كند و از من خواهش كند كه او را عافيت بخشم و به بلايم صبر كند تا عطاى شايان ثوابم را به او دهم و توانگر به درويش بنگرد و مرا سپاس گزارد و شكر كند، و درويش به توانگر نگاه كند و به درگاهم دعا كند و از من خواهش كند...»[3]
این نکته را باید گفت؛ فقر بى جهت گروهى، و ثروت بى جهت گروهى ديگر در کشورمان وجود دارد و آن هم معلول نظام نادرست اجتماعى ما است كه نتوانسته ثروت را به صورت عادلانه و به هر كس به مقدار استعداد و شايستگى، نه به مقدار نياز و حاجت، بدهد. خداوند بزرگ رزق و روزى همگان را در همين زمين فراهم كرده است، ولى عدالت اجتماعی ضعفی وجود دارد. امام می فرماید: «همانا ویرانی زمین به دلیل تنگدستی مردم است، و تنگدستی مردم، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است که به آینده حکومتشان اعتماد ندارند.»[4]
پی نوشت:
[1]. «معنویت بدون دین و مذهب یا SBNR»
[2]. «کشیش مسیحی: فریب سخنرانان انگیزشی را نخورید»
[3]. الكافي، کلینی، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر، شماره 12.
[4]. نهج البلاغه، خطبه 209.
نویسنده: سلمان خلیلی
دیدگاهها
حسین
1400/12/23 - 10:18
لینک ثابت
غیر از دو سه بند اول باقی
mohammadtaha
1400/12/24 - 09:41
لینک ثابت
سلام حسین. خوشحال میشیم اگر
افزودن نظر جدید