پیرامون واژه «سیّد»
افرادی که در ایران و برخی دیگر از کشورهای اسلامی، به «سید» مشهورند، از نسل حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هستند. بیشتر آنان در قرن 3 هجری وارد ایران شدند و برخی نیز پیش از آن. اما اینکه چرا آنان را «سید» نامیدند به علت حدیث نبوی است که پیامبر فرمودند: «حسن و حسین، دو سید (سرور) جوانان اهل بهشتند». از همین روی، فرزندان آنان به دلیل انتساب به ایشان، و نیز به جهت احترام و ارادت، «سید» نامیده شدند.
بسم الله الرحمن الرحیم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که در فضای مجازی چنین شبههای به صورت گسترده منتشر شده است:
"سید" به معنی آقا، به کودکانی گفته میشد، که حاصل تجاوز اعراب به زنان ایرانی بودند. اعراب برای اینکه برتری خود بر ایرانیان را ثابت کنند؛ این فرزندان را سید نامیدند!
پاسخ:
- جهان در یک پیچ تاریخی حساس قرار دارد. نبرد آخرالزمان آغاز شده، از همین روی، سربازان تاریکی، میکوشند که به هر نحو ممکن، راهی برای خود باز کنند. یکی از این ترفندها همین است که با نشر اکاذیب، انتشار شایعات، دروغپراکنی و معرفی الگوهای کاذب، بین ما تفرقه بیاندازند. توهین و فحاشی به اسلام، قرآن و اهلبیت، شایعترین و شنیعترین رفتاری است که از بردگانِ بیجیره و مواجبِ لشکر تاریکی مشاهده میشود. هرچند که میدانیم تلاش آنان باز هم بینتیجه خواهد ماند. همانگونه که همواره چنین بوده است. اسلام بالا میرود و هیچ چیز بالاتر از آن قرار نخواهد گرفت.
- این ادعا (که سادات، همان فرزندانی هستند که در اثر تجاوز عربها به زنان ایرانی متولد شدند) ادعایی غیرمنطقی، بیسند و بیاساس است. بلکه صرفا محصول تخیلات ذهن بیمار شخص یا اشخاصی است که چنین چیزی بر زبان آوردند. مطمئناً چنین توهین زشتی بر زبان یک انسان سالمِ شریف جاری نمیشود.
- اینکه میگویند اعراب به زنان ایرانی تجاوز کردند و دهها هزار و صدهاهزار از این زنان را به کنیزی بردند، پیش از آنکه نشانه توحش دیگران باشد، آیا نشانگر بیغیرتی مردان ایرانیِ زرتشتی نیست؟! واقعاً باید چنین چیزی را باور کرد؟ ما از کسانی که جان و مال و ناموس بیگناهان را مورد هتک حرمت قرار دادند، ابراز بیزاری میکنیم، اما باید توجه داشت که لشکر عرب به طور کلی شاید 30 هزار جنگجو داشت (که البته با گذر از یک بیابان خشک و بیآبوعلف، خسته و فرسوده بودند). اما ایران در آن دوران، میلیونها مرد جوان نیرومند مسلح داشت. حال اینکه بگوییم چند هزار عرب خسته بر میلیونها مرد ایرانی زرتشتی غلبه کردند و به نوامیس آنان تجاوز کردند، نشانگر چیست؟! پس این مردان باغیرت (؟) کجا بودند؟ پس بهتر است هر سخنی به زبان آورده نشود.
- ادعای باستانگرایان افراطی بر این است که عربها به زنان ایرانی تجاوز کردند و «سید»ها ماحَصَل این تجاوز هستند! در حالیکه اگر کسی به قدر اَرزَنی سواد داشته و به قدر ذرهای از نعمت عقل بهرهمند باشد، میداند که نزد عرب، اصل و نسب بسیار مهم است،[1] و فرزندانی که از کنیزان یا مادرانی غیر عرب متولد میشدند، نه تنها «سید» و «آقا» نامیده نمیشدند، بلکه مورد توهین و تحقیر قرار میگرفتند. برای نمونه در منظومههای مشهور عرب، فرزندانی که در اثر رابطه افراد با کنیزان و زنان اسیر متولد میشوند (بنو الإموان) مورد تحقیر قرار گرفته و شأن آنان در میان عرب خوار و خفیف خوانده شده است.[2] همچنین اینکه مادر کسی از قبائل اصیل عرب بوده باشد، مایه فخر و مباهات قلمداد میشد. عبارت «لقـد ولــدتنـــي حُــرّةٌ رَبَعية.[3] زنی آزاد از قبیله ربیعة مرا زاییده» یک عبارت افتخارآمیز قلمداد میشد و خلاف آن (زاده شدن از زنان اسیر و یا کنیزان) مایه ننگ بود. بزرگواری، پاكدامنی و صاحب نسب بودنِ مادر همواره نزد عرب، امتیاز مثبت شمرده میشد و خلاف آن، مایه ذلت و حقارت.[4] حتی مأمون خلیفه بنیالعباس، به این دلیل که مادرش یک کنیز ایرانی بود، همواره مورد تحقیر عربها قرار داشت و از همین روی، در اختلاف میان او و برادرش (امین)، اکثر قبائل عرب، حاضر به پشتیبانی از مأمون نشدند. فی الواقع چون مادر مأمون یک کنیز ایرانی بود، لذا عربها حاضر نشدند مأمون را سید و سَرور خود بدانند![5]
- دیگر دلیل بر دروغ بودن ادعای باستانگرایانِ کذاب، این است که سادات علوی همواره توسط خلفای بنیامیه و بنیعباس تحت تعقیب قرار داشتند و لذا سادات، از مدینه (که مرکز اصلیِ آنان بود) به عراق و ایران و مصر مهاجرت میکردند و اکثر قریب به اتفاق، به دلیل کرامات و فضائلشان، به ویژه در ایران مورد حمایت و محبت مردم قرار میگرفتند. لیکن متأسفانه بسیاری از آنان به دست عُمّال خلافت طی پنج قرن نخست هجری کشته شدند. همین نشان میدهد که دستگاه حاکم، ساداتِ علوی را به چشم دشمن نگاه میکرد. نه به چشم سید و مولا! و اصولاً اگر سیدها فرزندانِ اعراب متجاوز بودند، و اگر اعراب این فرزندان را «سید» مینامیدند، پس چرا آنان را تحت تعقیب و آزار قرار داده و میکشتند؟![6] همچنین بین مردم ایران نیز هیچگاه خلفای عرب، محبوبیت نداشتند. اما سادات (سیدها) همواره محبوب بودند. حتی جریان شعوبیه با وجود تفکرات شدید ضدّ عربی، اما هیچگاه ضد اهل بیت و ضد سادات نبودند.
- دیگر دلیل بر اینکه ادعای باستانگرایان دروغ است، این است که ایران در طول تاریخ، مورد هجمه یونانیان و مغولان و ... هم قرار گرفت. پس باید نسل باقیمانده از یونانیان و مغولان را هم محترم و دارای ارج و قرب شمرد؟! میبینیم که چنین نیست.
پس سیدها از کجا هستند؟ چرا سید نامیده شدند؟!
افرادی که در ایران و برخی دیگر از کشورهای اسلامی، به «سید» مشهورند، از نسل حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و اکثراً از فرزندان و نوادگان امام حسن مجتبی و امام موسی کاظم (علیهما السلام) هستند. بیشتر آنان در قرن 3 هجری وارد ایران شدند و برخی نیز پیش از آن. اما اینکه چرا آنان را «سید» نامیدند به علت حدیث نبوی است که پیامبر فرمودند: «الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة.[7] حسن و حسین، دو سید (سرور) جوانان اهل بهشتند». از همین روی، فرزندان آنان به دلیل انتساب به ایشان، و نیز به جهت احترام و ارادت، «سید» نامیده شدند.
کلام پایانی
آنچه در تاریخ روشن است اینکه پیامبر اعظم، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) پسری نداشتند، یا به عبارتی روشنتر، پسران ایشان در همان نوزادی از دنیا رفتند. لذا یکی از دشمنان بدطینت و خبیث، به ایشان زخمزبان زده و حضرت را اَبتَر (یعنی مقطوع النسل) مینامید. آنجا بود که سوره کوثر نازل شد و بشارت داد که ای پیامبر، دشمن تو مقطوع النسل خواهد شد، اما نسل تو روی زمین گسترده شده و نامت بلندآوازه خواهد شد. چنین هم شد. پس طبیعی است که خنّاسان از سر بغض و حسد، سلاله پیامبر را مورد هجمه و توهین قرار دهند. همواره چنین بوده است. این جماعت ناچیز و پَست، باید هم کینه داشته باشند. چه اینکه از کوزه همان برون تراود که در اوست. کسی که همه وجودش را خباثت فراگرفته، باید هم چنین رفتار کند! ما نیز به آنان میگوییم که اگر میتوانید دست از این رفتارهای زشت و وحشیانه بردارید. اگر هم نمیتوانید پس «مُوتُوا بِغَيْظِكُم [آلعمران/119] از همین خشم و کینهای که در وجود خود دارد، بمیرید!»
پینوشت:
[1]. شهاب الدین آلوسی، بلوغ الارب، تحقیق محمد بهجة الاثری، قاهره: دارالکتب الحدیثة، 1992، ج 1، ص 140 ؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، حیدرآباد هند: خورشید احمد فارق، ۱۹۶۴، ج 1، ص 173-386
[2]. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414 هجری قمری، ج 14، ص 44 ؛ ابن دُرَيد جمهرة اللغة، بیروت: دار العلم للملايين، 1988، ج 1، ص 248 ؛ على بن اسماعيل ابن سيده، المحكم و المحيط الأعظم، بیروت: دار الكتب العلمية، 1421 هجری قمری، ج 10، ص 585؛ نشوان بن سعيد حميرى، شمس العلوم، دمشق، دار الفكر، 1420، ج 1، ص 325.
[3]. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بيروت: دار احياء التراث العربي، ج 24، ص 469 ؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، تحقيق: فريد عبدالعزيز جندی، بيروت، دارالكتب العلمية، ج 5، ص 432.
[4]. ابن حبيب، كتاب كنی الشعراء و القابهم، تحقيق: محمد صالح سناوی، بيروت: دارالكتب العلميه، ص 57.
[5]. شيخ صدوق، عيون أخبار الرضا، ترجمه حميدرضا مستفيد و علىاكبر غفارى، تهران: نشر صدوق، 1372، ج 2، ص 366.
[6]. حکایت زندگانی این سادات و نحوه تعقیب، آزار و کشته شدنِ آنان به دست خلفای وقت را میتوانید در کتاب مقاتل الطالبیین نوشته ابوالفرج اصفهانی بخوانید.
[7]. از منابع شیعه که به این حدیث اشاره کردند: شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 هجرى قمری، ج 4، ص 179 ؛ ابومنصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، نشر مرتضى مشهد مقدس، 1403 هجرى قمری، ج 2، ص 413 ؛ شيخ مفيد، الإرشاد، انتشارات كنگره جهانى شيخ مفيد قم، 1413 هجرى قمری، ج 2، ص 27 ؛ علامه حلى حسن بن يوسف، نهج الحق و كشف الصدق، مؤسسه دار الهجرة قم، 1407 هجرى قمری، ص 255 ؛ ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبی طالب (ع)، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379 هجرى قمری، ج 3، ص 394 ؛ شيخ صدوق، كمال الدين، 2 جلد در يك مجلد، دار الكتب الإسلاميه قم، 1395 هجرى قمری، ج 2 ص 669
همچنین از منابع اهلسنت که به این حدیث اشاره کردند: صحیح ابن حبان، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 هـ ق، ج 15، ص 413 ؛ أبوسعید بصری، معجم ابن الأعرابی، عربستان سعودی: دار ابن الجوزی، 1418 هـ ق، ج 1، ص 218 ؛ أحمد بن شعیب نسائی، السنن الکبرى، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1421 هـ ق، ج 7، ص 318 ؛ ابن ماجة قزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت: دار إحیاء الکتب العربیة، ج 1، ص 44 ؛ أبوالقاسم طبرانی، المعجم الکبیر، قاهرة: مکتبة ابن تیمیة، ج 3، ص 39 ؛ أبو بکر عتکی، مسند البزار المنشور (البحر الزخار)، مدینه: مکتبة العلوم و الحکم، 1988، ج 3، ص 102 ؛ أحمد بن محمد شیبانی، فضائل الصحابة، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1403 هـ ق، ج 2، ص 771 ؛ أبوبکر بن أبی شیبة، الکتاب المصنف فی الأحادیث و الآثار، ریاض: مکتبة الرشد، 1409 هـ ق، ج 6، ص 378 ؛ أبو نعیم أصفهانی، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، مصر: نشر السعادة، 1394 هـ ق، ج 4، ص 140، و...
دیدگاهها
taba600
1395/11/29 - 13:42
لینک ثابت
تست میشود
بهزاد کاشانی *
1395/11/29 - 20:06
لینک ثابت
از دید من نباید به کَسانی چون
سماع
1395/11/29 - 15:39
لینک ثابت
برقافله نوع بشر در همه عالم،
داریوش شریفنژا...
1395/11/29 - 17:49
لینک ثابت
نوشته این صفحه عالی. عالیتر
دیواندره
1395/11/29 - 19:37
لینک ثابت
شک نکنید که پشت پرده این
ناشناس
1395/11/29 - 21:12
لینک ثابت
درست مثل دست اندرکاران این
میلاد نصری
1395/11/29 - 21:20
لینک ثابت
ناشناس دلیل حلالزاده نبودن
ناشناس
1395/12/01 - 13:37
لینک ثابت
هرکسی در بازی صهیونیست و
میلاد نصری
1395/12/01 - 13:57
لینک ثابت
جناب ناشناس (که اسمت رو اینجا
ناشناس
1395/12/03 - 12:40
لینک ثابت
شما مثل موذن و قاری قرآن بد
میلاد نصری
1395/12/03 - 17:35
لینک ثابت
بهترین کار برای خالی کردن باد
ناشناس
1395/12/04 - 11:53
لینک ثابت
هر کس چنین حرفی زده غلط کرده
saman
1395/12/04 - 12:59
لینک ثابت
سلام. کدام قانون توسط این
ناشناس
1395/12/12 - 13:48
لینک ثابت
توهین و افترا و نشر این توهین
ناشناس
1395/12/12 - 13:59
لینک ثابت
هر کسی که به هر بهانه ای به
saman
1395/12/12 - 14:29
لینک ثابت
با رفتارهای منافقانه نمیتوان
ناشناس
1395/12/20 - 09:30
لینک ثابت
هر کس چنین حرف زده غلط کرده
ناشناس
1395/12/04 - 11:55
لینک ثابت
اگر کسی واقعا کوروش را دوست
ناشناس
1399/06/28 - 16:36
لینک ثابت
کسی که به همه احترام میگذارد
ناشناس
1403/02/25 - 00:54
لینک ثابت
دورد به شما وگرنه نمیگفت چند
پریسا
1395/11/30 - 00:49
لینک ثابت
ناشناس (1395/11/29 - 21:12 )
داریوش شریفنژا...
1395/11/30 - 08:43
لینک ثابت
خانم فلاحتی مطمئن باش که یا
داریوش شریفنژا...
1395/11/30 - 08:45
لینک ثابت
آقای کاشانی دقیقاً زدید به
پریسا فلاحتی
1395/12/01 - 11:25
لینک ثابت
میبینم که ناشناس (1395/11/29
داریوش شریفنژاد
1395/12/01 - 12:57
لینک ثابت
واقعاً متأسفم برای امثال این
کمال
1395/12/01 - 14:54
لینک ثابت
اولا اونای که این تهمت رو به
خودم
1395/12/09 - 17:54
لینک ثابت
کافر همه را به کیش خود پندارد
محمد
1396/01/13 - 00:52
لینک ثابت
هيچ انساني بر ديگري برتري
saman
1396/01/13 - 11:28
لینک ثابت
اگر چنین است پس واژه ایران و
خداوند خالق درستي
1396/06/30 - 13:33
لینک ثابت
حاج سعيد طويي هم سيد اولاد
saman
1396/06/30 - 15:02
لینک ثابت
سلام بر شما، نخست تشکر میکنم
saman
1396/06/30 - 15:16
لینک ثابت
ادامه از قبل... 3. در شمال
سیدعلیرضا رضائی
1396/09/28 - 09:32
لینک ثابت
بسمه تعالي
حسین
1396/10/16 - 17:08
لینک ثابت
من باید ب یکی ک این سوال وازم
saman
1396/10/16 - 17:24
لینک ثابت
سلام. تلاش ما این هست که بحث
حسین
1397/01/03 - 18:20
لینک ثابت
هنوز تعریف درست و حسابی از
saman
1397/01/04 - 12:18
لینک ثابت
تعریف سید واضح است. سید در
Asad Ahmady
1397/08/06 - 15:15
لینک ثابت
سوال داشتم اصل سادات را
saman
1397/08/07 - 01:25
لینک ثابت
سادات در اصل از حجاز هستند.
علی
1397/10/07 - 22:16
لینک ثابت
با سلام.من کاری به قضیه سید
saman
1397/10/08 - 11:04
لینک ثابت
ببینید عربها یک هزارم ایرانِ
سید مهدی
1399/04/25 - 15:09
لینک ثابت
درود بر شما
saman
1399/04/26 - 15:45
لینک ثابت
سلام. بسیاری از سادات در طول
بهروز صفری
1399/07/27 - 12:33
لینک ثابت
متاسفانه در جوامع مدرن امروز
ناشناس
1403/02/25 - 00:43
لینک ثابت
سلام.
ناشناس
1403/02/25 - 00:49
لینک ثابت
پاسخ
افزودن نظر جدید