سرسپاری از دید اسلام

  • 1394/06/18 - 00:17
اکثر کسانی که خود را اهل حق و یا پایبند به مسلک اهل حق می‌دانند، چنین مراسمی را واجب و ضروری دانسته و شاید بتوان گفت سرسپاری از اهم واجبات این فرقه محسوب می‌شود. بنابراین لازم است دیدگاه اسلام و آیات و روایات را در این زمینه جویا شویم. در هیچ آیه‌ای از قرآن کریم ندیده‌ایم که امر به چنین مراسمی کرده باشد و هیچ مفسری از مفسران مشهور جهان اسلام اعم از مفسران شیعه...

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ اکثر کسانی که خود را اهل حق و یا پایبند به مسلک اهل حق می‌دانند، چنین مراسمی را واجب و ضروری دانسته و شاید بتوان گفت سرسپاری از اهم واجبات این فرقه محسوب می‌شود.[1] بنابراین لازم است دیدگاه اسلام و آیات و روایات را در این زمینه جویا شویم.
سرسپاری از دیدگاه اسلام
آیات قرآن کریم
در هیچ آیه‌ای از قرآن کریم ندیده‌ایم که امر به چنین مراسمی کرده باشد و هیچ مفسری از مفسران مشهور جهان اسلام اعم از مفسران شیعه و اهل تسنن این گونه مراسمی را استنباط ننموده و توصیه نکرده‌اند. پس چرا چیزی که قرآن نیاورده است، به آن پایبند شده‌اند؟ بلکه قرآن کریم با صراحت تمام چنین مراسم بی پایه و اساسی را نهی می‌فرماید، آنجا که فرموده است: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ [سوره حشر/7] آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید، و آنچه را از آن نهی کرده خودداری نمائید، و از مخالفت خدا بپرهیزید که خداوند شدیدالعقاب است.»
بنابراین اگر این فرقه خودش را مسلمان و تابع احکام و موازین قرآن می‌داند، نباید پایبند به امری شوند که خداوند چنین امری را نخواسته است و اگر این مراسم لازم و ضروری و واجب و شرط دین حق بود، چرا خداوند حتی به آن اشاره هم نکرده است؟ و از طرفی دین جدیدی به نام دین حق و حقیقت هم پس از اسلام نیامده است و دین مورد پسند خداوند دین اسلام است. آنجا که می‌فرماید: «وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا [سوره مائده/3] اسلام را به‌عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم.» و بهترین آیین را که اسلام است برای شما برگزیدم و فرموده‌اند:«إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ [سوره آل‌عمران/19] دین در نزد خدا، اسلام است.»
روایات
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)  در طول 23 سال نبوتش و ائمه (علیهم السلام) در طول حیات دویست و پنجاه ساله‌شان، سخنی که موید مراسم سرسپاری باشد را بیان نکرده‌اند. اگر این مراسم این قدر ضرورت دارد که حتی اطفال هم باید به‌جا آورند و شرط دین حق است، پس چرا حتی یک روایت صحیحه برای آن داریم؟ و هیچ یک از فقهای اسلام اعم از فقهای مذهب اهل بيت (علیهم اسلام) و اهل سنت، فتوایی بر وجوب و ضرورت چنین مراسمی نداده‌اند؟ پس آیات و روایات و قواعد فقهی چنین چیزی ندارد و این رسمی است خارج از اسلام و در اسلام چنین شرطی که شرط ایمان باشد و فردی به نام "بنیامین" به خداوند سرسپرده باشد و یا خداوند سر به ایمان بنیامین سپرده باشد،[2] وجود ندارد و این گونه مراسم اموری است که برخی از سوءاستفاده کنندگان از عقاید مردم ساده، و صوفی مسلک‌ها برای اغفال مردم به وجود آورده‌اند.
سیره مسلمانان
سیره و روش مسلمانان در اجرای مراسم اسلامی بی خبر از چنین مراسمی است و همه مسلمانان چنین مراسمی نداشته‌اند. باید دید اینگونه مراسم از کدام‌یک از ادیان و مسلک‌های شرقی وارد اسلام گردیده است. چیزی که نه پیامبر اسلام و نه امامان معصوم (علیهم السلام) و نه فقها در طول قرون گذشته دستوری به آن نداده‌اند، باید گفت خارج از اسلام بوده و ربطی به مراسم مسلمانان ندارد. و اگر گروهی متعرض شوند که اصلاً اهل حق مسلمان نیست، تا شامل این سخنان شود، این سخنی دیگری است که با ادعای اهل حق که خود را در زمره مسلمانان می‌دانند، متفاوت است. هرچند عده‌ای از اهل حق حقیقتاً خود را خارج از آیین اسلام می‌دانند و معترف هستند که اهل حق مسلمان نیستند، ولی ما غیر از این را معتقد هستیم و اعتقاد داریم که اکثر اهل حق در عمل مسلمان‌اند، هرچند معتقد به برخی از اعتقادات انحرافی هستند.

پی‌نوشت:
[1]. افضلی قاسم، مکاتبات با سازمان دایرة‌المعارف تشیع، ص ۱۴؛ افضلی قاسم، مکاتبات با سازمان دایرة‌المعارف تشیع، ص ۱۵
[2]. جیحون‌آبادی نعمت‌الله، شاهنامه حقیقت، جیحون،۱۳۷۳، تهران،  ص ۳۴

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام خدمتتان عرض کنم که اهل حق به خرافات اعتقاد ندارد و از امور خرافی بری می باشد و همان طور که میدانید بین ادیان از لحاظ اعتقادی و احکامی تشابهات و تفاوتهایی هست اگر هر دینی تفاوتها را بر اساس اموخته های خود قیاص کند اختلافهایی بوجود می اید که امر طبیعی است و نباید این اختلافات را غلط دانسته و به تمسخر گرفت سرسپاری یکی از واجبات اهل حق می باشد و این از تفاوتها با شماها می باشد و ایراد هم نیست و اشتراکاتی هم با اعتقادات شما دارد مثلا وحدانیت خداوند ,اخرزمان , حساب و کتاب اعمال و ... یا اینگونه بگویم دزدی دراسلام و اهل حق عمل زشت و حرام می باشد پس خواهشمندم در مقام نقد و بررسی جانب انصاف را رعایت کنید و ادیان دیگر را به ناحق زیر سوال نبرید

با سلام اگر اهل حق دینی جداست، کلام شما متین و درست است، اما محل بحث آن جایی است که اهل حق اذعان به مسلمان بودن می کنند.

دردين اسلام کسى که وارد مى شود چکار مى کند ايا سر نمى سپاردايا نمى گويد که من دين اسلام راپذيرفتم وبه محمد ودين او ايمان آوردم حرف بى اساس نزنيد سر سپارى يعنى همين.من خواهش مى کنم ازچيزى که خبر نداريدوياکه نمى دانيد حرف به ميان نياوريد اهل حق نه هفته اى يک ويا دوبار بلکه دائم ولذکر ميباشد.اهل حق از سنگ پرستش نمى کند.

سلام بر شما دوست عزیز بر فرضی که سخن شما در مورد اسلام درست باشد، ایمان آوردن به یک دین را شما سرسپاری می پندارید و ما هم همین طور. اما اعتبار فرقه اهل حق به چیست؟ فرقه اهل حق آیا از فرق اسلامی است یا خیر؟ اگر از فرق اسلامی نیست، پس از کدام دین است، اگر هم اسلامی است، پس چرا همانند مسلمانان سرسپاری نمی کند و برای سرسپاری در آیین اهل حق آداب و رسومی جدای از اسلام وجود دارد؟ اگر شما معتقد هستید آن چیزی که در مورد مراسمات سرسپاری اهل حق می گوییم، اشتباه است، آن را بیان کنید. اما اگر اشکال شما به اشاره به چنین اعتقادی است، پس باید به دنبال علت به وجود آمدن جم در مقابل مسجد و نماز جماعت بگردید تا توجیه شوید.

ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﻳﺎﺭﺳﺎﻥ ﻣﺬﻫﺐ ﻳﺎ ﻓﺮﻗﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩاﺭﻳﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﻳﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﺟﺪاﻱ اﺯ اﺳﻼﻡ اﺳﺖ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﻳﺎﺭﺳﺎﻥ ﻣﻨﺸﻌﺐ اﺯ اﺳﻼﻣﻪ اﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺩﺭ ﺛﺎﻧﻲ ﻣﮕﺮ ﺩﺭ اﺳﻼﻡ ﺗﺎ اﺷﻬﺪ ﻧﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪﺁﻳﺎ اﻳﻦ ﻳﻌﻨﻲﺳﺮﺳﭙﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻳﻦ اﺳﻼﻡ ﻧﻴﺴﺖ?ﭘﺲ ﭼﻪ ﺟﻮﺭ اﻳﻦﻋﻤﻞ ﺧﺮاﻓﺎﺗﻪ? ﻓﻚ ﻛﻨﻢ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ اﻃﻼﻋﺎﺗﺘﻮﻥ ﻳﻪ ﻛﻢ ﺑﺒﺮﻳﻦ ﺑﺎﻻ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﻣﺴﻴﺢ ﺗﺎ ﻏﺴﻞ ﺗﻌﻤﻴﺪ ﻭﻳﻪ ﺳﺮﻱ اﺣﻜﺎﻡ ﺧﺎﺹ اﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﻳﻦ ﻣﺴﻴﺤﻲ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻳﺪ اﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﺮاﻱ ﻣﺴﻴﺤﻴﻬﺎﻱ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻴﺸﻦ ﻫﻢ اﻋﻤﺎﻝ ﻣﻴﺸﻪﻭاﺩﻳﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﻫﻢ اﺣﻜﺎﻡ ﺳﺮﺳﭙﺎﺭﻱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺩاﺭﻥ.....ﺑﺮاﺩﺭ ﮔﺮاﻣﻲ ﻟﻂﻔﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ اﻃﻼﻉ ﻧﺪاﺭﻳﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﮕﻮﻳﻦ ﻭﭼﻴﺰﻱ ﻧﻨﻮﻳﺴﻴﻦ.....

اینکه شما قائل هستید یارسان دینه، محل سواله. اگر یارسان دین مستقله، و از ادیان الهی، باید بدونید دین الهی بودن یک سری شاخصه داره که آیین یارسان اون شاخصه ها رو نداره. مثلا دین الهی باید پیامبر داشته باشه، و حال اینکه هیچ یک از بزرگان یارسان مدعی پیامبری نشده بلکه برخی گفتن که دون پیامبری دگه هستن، پس یکی از مسائلی که یک دین باید داشته باشه و اون داشتن پیامبری است که از جانب خداوند سبب هدایت خلق بشه رو آیین یارسان نداره و دین بودنش با همین یک دلیل خدشه دار و رد می شه. با ادعا که نمیشه یک حقیقت بزرگ رو ثابت کرد.

وقرار نیست که ما از در ک هرچیز عاجز بودیم بگوییم (خرافات) خدا به معنی واقعی یعنی (خود آ ) این قدر پشت سر انسانهای وارسته غیبت نکن تو که مسلمان واقعی باشی باید بدونی (غیبت) از گناهان بزرگ نا بخشودنی درپیشگاه الاهی است

هر دین به چهار ستون اصلی استوار است عبارتند معرفت-طریقت-شریعت-حقیقت جنابعالی فقط از ظاهر دین مطلعی از باطن ان چیزی نه فهمیدی ولی اهل یارسان به چهار مورد جامه عمل می پوشانند

با سلام به محضر دوستان گرامی راجع به مبحص فوق از این که اهل حق جدا از اسلام درست نیست باتوجه به اینکه حضرت سلطان سهاک از نواده گان حضرت موسی کاظم (ع) است ریشه در شریعت اسلام دارد آثار مشهود از مسجدی که خود سلطان سهاک ساخته چندین سال شخصا پیش نماز بوده همچنین شیخ عیسی پدر سلطان سهاک حدود 300 سال عمر کرده 100ساله گی به حقیقت رسیده ایشان نیز پیشنماز مریدان خویش بوده نشان میدهد اهل حق مسلمان و شیعه گری مثل عزداری به آقا عبدالله (ع)در مسلک اهل حق میباشد بلکه طی مراحل معرفت - طریقت - شریعت - به حقیقت رسیده با این اوصاف حقیقت آخرین سلسله عرفان است توفیق یافتند همان گونه شریعت احکام است در خصوص حلال - حرام - مکروه - ازدواج - ارث و میراث رایج زندگی تمام اهل حقهای عزیز میباشد مثل زیارت کعبه - اصول دین - فروع دین ولی حقیقت سری است حتی از روز ازل وجود داشته سینه به سینه همه اعمه به آن عمل مینمودند حقیقت دریاست شریعت کشتی بدو کشتی نمیتوان وارد دریاشد مثل یک بادام پوست و مغز یا چهار عنصر آب - آتش - خاک - باد بنا بر این هر آعینی قابل احترام و ارزش است بی اطلای ما دلیل بر رد آعینها نمیشود بشتر مطالعه کنید التماس دعا

سلام بر جویای حق اینکه می گویید اهل حق مسلمانند در آن شکی نیست و ما هم به همین معتقد هستیم. ولی در میان اهل حق کسانی هسنتد که بیش از حد اصرار دارند بگویید ما مسلمان نیستیم. از جمله آنان اشاره به سخنی است که توجه شما را به آن جلب می کنم: «دین یاری، آیین حقیقت است و راه و رسمی است مستقل و دارای خصوصیات و ارکانی است منحصر به فرد. مهم ترین رکن آن تجلی خداوندگار عالم در مظاهر گوناگون و ادوار مختلف است و همچنین تجلی فرشتگان بارگاه ربوبی در لباس انسان و ظهور در اجساد و اماکن پی دی پی.» (رساله یاری، ص 1) بنابراین در میان اهل حق کسانی هستند که معتقدند آیین یارسان دینی مستقل است که به نظر ایشان اشکالات فراوانی وارد است. اینکه اهل حق معتقد به دوره حقیقت هستند نیز درست نیست چرا که امیر المومنین علی علیه السلام بعنوان شخصیتی که در میان اهل حق و مسلمانان جایگاه خاصی دارد هیچ گاه عبادات خود را کنار نگذاشت و در هیچ متنی از متون اسلامی به استغنای از شریعت اشاره نشده است، بلکه برعکس همیشه تاکید بر شریعت شده است و بدون شریعت نمی توان به مقامی از مقامات معنوی دست یافت. علاوه بر دین اسلام در هیچ یک از ادیان الهی مساله استغنای از شریعت بیان نشده است. بلکه کسانی که در پی انحراف ادیان بوده و سعی در جمع کردن عده ای دور خود بوده اند، از اینگونه مثالها زده اند. اینکه می گویید حقیقت دریاست و شریعت کشتی، مثالی نادرست است بلکه شریعت شرط لازم طریقت است و هر وقت شریعت قطع شود، رشته اتصال طریقت نیز قطع می شود. ضمنا سخنان ما بر اساس متون اهل حق است. اگر منابع کاملتری از نامه سرانجام و دیوان گوره و دیوان امیر و ... سراغ دارید که مطلب جدیدی را گفته باشند، معرفی کنید تا بر اساس آنها با هم سخن بگوییم. شما هم بهتر است به نامه سرانجام سری بزنید و سخنان ما را در آنجا ببینید، سپس قضاوت کنید.

با سلام خدمت شما بزرگواران خدمت شما عارضم که همانگونه که در قرآن کریم به صراحت ذکر گردیده ( لا اکراه فی الدین ) در دین اهل حق هم میفرماید اگر دین خوه ت وه خاص مه زانی وه دین هویچ کس بد نمه وانی)))) یعنی اگر عقیده ودین وراه خودت را خوب میدانی باید به عقیده هیچ کس بی احترامی نکنی واما بعد درمورد سر سپاری همانگونه که شیعه وسنی با یک اشهد آوردن ساده وارد دین میشوند ولی در آیین یارسان که فرقی از اسلام است این این امر را به صورت تشریفاتی مقدس وقابل احترام ودر یک کلام پدر ومادر را در جم قسم میدهند که در مورد تربیت فرزندفرق ندارد از پسر یا دختر پدر به عنوان وکیل فرزند قسم میخورد که تمام امکانات لازم را برای تربیت فرزند وخارج نشدن از راه دین وانسانیت فراهم آورد تاسن بلوغ وبالغ شدن او وهمانگونه که شما میگویید اشهد وان لا الله اله الله در آیین یارسان این اشهد را هفت نفر قسل کرده به همراه سید ونواده حضرت علی (ع) باید بگوید در صورتی شیه وسنی اینگونه نیست ویک سکه محمدی باید حتما درجم ودر دست سبد سر جم باشد که به رسالت حضرت محمد شهادت بدهد ویک جوز خوش بو ومعطر به نیابت حضرت سلمان فارسی وچند قرص نان به نیابت از خدمت حضرت فاطمه سلام الله علیها ویک ردای سفید به نیابت از پاکی حضرت زهرا مردمی که با این خلوص نیت واحترام به اهل بیت قسم میخورند که در راه احیای راه آنها تا آخر عمر قسم میخورند که اگر سرشان هم برود بر نگردند چگونه میشود اینگونه جانب انصاف را ازدست بدهید وله آنها اهانت کنید لطفا کمی دقیق باشید تا در آخرنمانید

سلام بر دوست عزیز سخن شما درست، اما سوال این است که حجیت یارسان به کجا برمیگردد؟ شما می گویید یارسان از فرقه های اسلامی است، در صورتی که تمامی فرقه های اسلامی نماز را بعنوان ستون دین می پذیرند و انجام می دهند اما در متون یارسان و به تاکید بزرگان یارسانی، یارسانان نماز نمی خوانند. پس چگونه یارسان از فرقه های اسلامی است که نماز نمی خواند. اگر این مساله حل شود که مطلوب ما حاصل است. و ما هم معتقدیم یارسانانی که نماز و روزه به پا می دارند و آداب اسلامی را رعایت می کنند و فقط در مرام و مسلک پیرو آیین یارسان هستند، در زمره مسلمانان و فرقههای اسلامی محسوب می شوند.

سلام خدمت ( م تواب) وهمه دوسنان دیگه ای که مطالب را میخوانند به نظر من همه چیز با تبادل اندیشه ونظر حل میشود اگر حب وبغض را کنار بگذاریم وغرور بر دانسته هایمان وداشته هایمان نداشته باشیم همانگونه که در بالا ذکر شد یارسانی واقعی دایم الذکر است نه اینکه من یا هر کس دیگر از یارسان منکر نماز باشد بلکه ذکر حق واز حق دفاع کردن از اوجب واجبات میباشد پس کسی که دایما الذکر است وشبو روزش را با یاد ونام حق تعالی شروع وپایان میدهد بهتراست یا اینکه در روز فقط پنج مرحله را با یاد ونام خدا گذراندن نماز میخوانیم که راه گم کرده نباشیم یارا را گم نکنیم همانگونه که میفرماید کعبه و بتخانه بهانه س که ره گم نشود به نظر یارسانی. حسن خلقداشتن. پاک بودن راستگویی وراست بودن. غرورنداشتن. وخدمت به خلق. داشتن ستون انسانیت ودین است ونماز فقط لازمه ای برای رسبدن به این اهداف که در تمام ادیان به این مسایل فراوان پرداخته شده است ولی متاسفانه برای عده ای دین وسیله ای شده برای منکوب کردن دیگران آیا تمام

سلام دوست عزیز فرمایش شما کاملا درست است، اما زمانی که پای آدابی که فرمودید به جایی بند باشد. مسلمانان اگر وعده های نماز خود را در چند نوبت می خوانند بنا به دستور خداوند است که بوسیله پیامبرش به بندگان خود ابلاغ کرده است. اما دائم الذکر بودن اهل حق و آداب و رسوم خود را از کجا آورده است. تحت چه دینی چنین آدابی را انجام می دهند؟

سلام قبل از هر نماز در اذان واقامه شهادت بر رسالت حضرت محمد (ص) میدهیم وهمچنین شهادت بر ولا یت علی (ع) میدهیم تمام این حرفها با سند ومدارکی معتبر است که در تمام اذکار دینی شیعه مشهود است چه در نهج البلاغه چه در احادیث قدسی وچه در قرآن کریم فقط مقداری توسیه میکنم بیشتر مطا لعه بفرمایید شاید حرف شما درست باشد درمورد شیوه آداب ورسوم ومطلب دیگر اینکه این مردم که امروز به یارسان معروف هستند باید در نظر داشت که ایرانی الاصل های زاگرس نشین بودند که آیین زرتشتی ومانوی وآیینهاهای باستانی دیگر داشته اند ودر قرن پنجم اسلام آورده اند باید شرایط زمان ومکان اسلام آوردن آنها را در نظر داشت وبه آنها اصلا وابدا اهانت ننماییم چرا که قومی به غیوری واستقامت وشهامت وراستگویی این قوم سراغ ندارم

سلام بر دوست عزیز باید توجه داشت که ما در جای جای کلام خود به مطلبی که شما بدان اشاره فرمودید اشاره کرده ایم و اهل حق را به گروه های مختلفی تقسیم کرده ایم همانگونه که واقعیت نشان می دهد و در تحقیقات میدانی، علاوه بر تحقیقات کتابخانه ای بدان رسیده ایم. عقاید برخی از اهل حق همانند شیعیان است و فقط در مرام و مسلک اهل حق هستند. این همان گروهی است که شما بدان اشاره کردید. برخی دیگر کسانی هستند که اسلام را قبول ندارند و اهل حق را دینی مستقل می دانند. سخن ما با این گروه است و می دانیم که ایشان باطل هستند. برخی دیگر هم همانند پیروان دیگر ادیان بی تفاوت در دین و دینداری هستند که این گروه هم مقصود ما نیستند. مقصود ما بزرگان این طایفه هستند که دانسته مردم ساده را به گمراهی می کشانند و آن دسته که اهل حق را دین مستقل می دانند و برای آن آداب و رسومی من درآوردی بیان می کنند.

سلام خدمت تمام کسانی که این مطلب را میخوانند فرمایش شما کاملا درست است در هرجا در هر عقیده ای افراط وتفریط وجود دارد ولی بالاخره باید تفکیک شود این امر در نظام مقدس جمهوری اسلامی متاسفانه این مسعله هنوز تمیز داده نشده است ودر مورد اینکه آن عده از مردم یارسان وبه فرمایش شما بزرگان فقط به خاطر اهداف ومقاصد سیاسی شومی که دارند وروابطشان نیز تاحدودی با بیگانگان ومعاندان ایران اسلامی آشکار شده دستشان رو شده است وخود فروختگانی بیش نیستند والا اهل حق فقط حق را در آل علی ودوازده امام میبیند وبس فقط تنها تفاوت در بین اهل حق وشیعه مساله تناسخ است که آن هم ریشه در آیین کهن ایرانی دارد وهمانگونه که در قبل ذکر شد آنهم باید به شرایط زمان ومکان توجه داشت که این هم مساعل قانع کننده ای برای خود دارند که خود جای تامل بسیار دارد اگر کسی یا کسانی اقدام به کفر کردند ومسایلی خلاف واقع را فقط برای اهداف خود از بیسوادی وکم اطلاعی این مردم سو استفاده را میکنند نباید به پای جمع نوشت اگر بخواهید تماما برای شم با اسناد ومدارک خواهم نوشت که این جریا نات از کجا آب میخورد

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.