بررسی مقبوله ی عمر بن حنظله و ادعای صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کذب و دروغ از جمله گناهانی است که خداوند متعال جزای آن را به سختی خواهد داد! پروردگار در قرآن می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب [1] خداى کسى را که از حد بگذراند و بسیار دروغ بگوید، هدایت نخواهد کرد. علت اصلي دروغ گویی، عقدهی حقارت و خود کم بيني انسان دروغگو است و اين يکي از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در بیانات ائمهی اطهار علیهم السلام به آن اشاره شده است. در روایتی تکان دهنده از زبان مبارک امام باقر علیه السلام مىخوانيم:« ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب»[2]خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهايى قرار داده و كليد آن قفلها شراب است (چرا كه مانع اصلى زشتيها و بديها عقل است و مشروبات الكلى عقل را از كار مىاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است!
این آیات و روایات شدید و متنبه کننده تأثیری در قلب و دل مریض سران تصوف نگذاشته که با علم به این نشانهها، برای رسیدن به مطامع چند روزه ی دنیا دست از دروغگویی بر نمیدارند! ایشان برای مطرح کردن خود دست به هر عملی زده اند، که دروغگویی کوچک ترین اقدام ایشان است. نمونهی بارز این اقدامات در قالب دروغی آشکار، در کتاب خورشید تابنده تألیف علی تابنده (محبوب علیشاه) صورت گرفته است. وی با عنوان تجلیل از علما مینویسد: در زمان غیبت کبری علمای اعلام مطابق مقبولهی عمر بن حنظله، مأمور به تبلیغ اسلام و احکام شرع مبین و عرفای عظام مأمور به دعوت به تزکیه ی نفس و سلوک الی الله بودهاند![3]
برای روشن شدن ادعای تابنده و کذب وی در این ادعا روایت عمربن حنظله[4] را به طور کامل مطرح میکنیم. این حدیث را مشایخ ثلاثه شیعه یعنی کلینی، صدوق و شیخ طوسی رحمهم الله در کتب اربعه، هر یک به سند خود از " عمر بن حنظله " از امام صادق علیه السلام نقل کردهاند.
در کتاب " فرائدالاصول "[5] این حدیث این گونه نقل شده است: عمربن حنظلة قال: سألت ابا عبدالله علیه السلام عن رجلین من اصحابنا یکون بینهما منازعة فی دَین او میراث… قلت: فانهما عدلان مرضیان عند اصحابنا لا یفضل واحد منهما علی الاخر؟ قال: ینظر الی ما کان من روایتهم عنا فی ذلک الذی حکما به المجمع علیه بین اصحابک، فیؤخَذ به من حکمهما و یترک الشاذ الذی لیس بمشهور عند اصحابک فان المجمع علیه لاریب فیه… " [6]؛ عمربن حنظله میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: دو نفر از اصحاب ما درباره یک امر مالی ـ مربوط به دَین یا میراث ـ نزاع داشتند، برای رفع نزاع نزد سلطان جائر یا قضات منصوب از جانب وی رفتند، آیا حکم آنها شرعی است و مجوّز تصرف میشود؟ " در ادامه حدیث حضرت از این عمل نهی نموده و آنها را به فقها و راویان شیعه ارجاع میدهد. آن گاه " عمربن حنظله " درباره اختلاف آنها در احکام و روایات صادر شده و منقوله، از حضرت سؤال مینماید و حضرت پاسخ میدهد، تا این که وی میگوید: اگر هر دو حاکم، عادل و مورد قبول شیعه باشند و هیچ کدام از دیگری عادل تر، فقیه تر، راست گوتر و با تقواتر نباشد چه باید کرد؟ حضرت فرمود: روایات آن دو را بررسی کنید، هر کدام که بین اصحاب مشهور باشد، به آن عمل نموده و روایت شاذ و غیر مشهور را رها کنید و در توضیح آن فرمود: در امر مشهور شک و تردید راه ندارد.
همانطور که مشاهده میشود، این حدیث شریف دارای دو بخش است: بخش اول درباره این است که شیعیان در امر قضاوت به چه کسی باید مراجعه کنند و بخش دوم، درباره ترجیح اخبار متعارض است. حال سوال ما از تابنده و سایر سران صوفیه این است که در کجای این روایت نامی از عرفا برده شده که در مرحلهی بعد اجازه و رخصت به دعوت به تزکیه نفس و سلوک الی الله توسط معصوم علیه السلام صادر شده باشد؟ آیا این دروغ بستن به معصوم علیه السلام نیست؟ آیا میدانید که سزای افترا زنندگان به معصومین علیهم السلام چیست؟ اگر شخصى حدیثى را جعل كند و به امامان معصوم علیهم السلام نسبت دهد در حقیقت به خداوند دروغ بسته است، زیرا سخن اهل بیت علیهم السلام از رسول اكرم صلى الله علیه وآله و سخن پیامبر از خداست.
قرآن خطاب به سران صوفیه و نسبت دهندگان دروغ میفرماید: وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوىً لِّلْمُتَكَبِّرِینَ[7] و روز قیامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند رو سیاه مىبینى،آیا در دوزخ جایگاهى براى متكبّران نیست؟
گویا ایشان مانند کبکی سر خود را به زیر برف فرو برده و گمان نمیکنند کسی از خیانات و جنایات ایشان خبر دارد شود!
1- سوره غافر آیه ی 28
2- اصول كافى جلد 2 صفحه 254
3- خورشید تابنده ص 153
4- مقبوله عمربن حنظلة، روایتی است که برای اثبات حجیت شهرت روایی و شهرت فتوایی به آن استدلال شده است.
5- این كتاب نوشته ی شیخ انصاری بوده و درباره ی اصول فقه شیعه امامیه است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى تشیع است.
6- شرح رسائل جلد 7 : صفحه 104
7- سوره زمر آیه 60
دیدگاهها
علی
1395/09/05 - 22:16
لینک ثابت
شماازمذهب اسلام چیزی میدونید
aseman
1395/11/12 - 13:10
لینک ثابت
اسلام مذهب نیست، دینء...
افزودن نظر جدید