اشکالات حجیت انتساب فرقه صوفیه اویسیه به اویس قرنی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه اویسیه از فرقههای صوفیه است که خود را منسوب به اویس قرنی ( شهادت 37 ه. ق) از تابعین و شهید جنگ صفین میدانند. اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی میشناسند. او در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی (علیه السلام) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آن حضرت به شهادت رسید.
با توجه به آنکه مساله "اتصال سلسله الاولیاء" در اکثر فرقههای صوفیه از اهمیت ویژهای برخوردار است و بیشتر طریقتهای صوفیه سلسله اقطاب خود را به امیر المومنین علی (علیه السلام) میرسانند، و در قوانین و اصول صوفیه اینگونه آمده است که تا قطب و انسان کاملی در روی زمین وجود دارد، شخص دیگری نمیتواند به مقام قطبیت برسد، ولی برخی فرقههای صوفیه این اصل را مد نظر قرار نداده و با وجود حیات قطب قبلی، سلسله از طریق قطب بعدی ادامه یافته است. از میان فرقههایی که این اصل را زیرپا گذاشتهاند، سلسله اویسیه و نعمتاللهیه است.
در زمان اویس قرنی (رحمه الله علیه) از تصوف اثری نبوده است و این نام حتی بر حسب ادعای صوفیه در پایان قرن دوم هجری یا اندکی بعد از آن پیدا شده است. و تا آن زمان نامی از تصوف و صوفیگری نبود و کسانی که به دین بسیار علاقه نشان می دادند "عباد" و "زهاد" خوانده میشدند.
پس از اینکه برخی از شیفتگان تصوف برای اصالت دادن به آن تلاش میکنند تا برای تصوف، پیشینه و قدمتی به بلندای تاریخ اسلام بیابند، تلاش بیثمری است زیرا که میان مشرب زاهدان و پارسایان مسلمان قرون اولیه تا قرن سوم هجری با صوفیان مسلمان تفاوتهای بسیار و اختلاف آشکاری است و حتی سران صوفیه هم به اویس قرنی طریقه خاصی نسبت ندادهاند.[1] و اینکه عدهای از مشاهیر صوفیه مانند محمود بن عثمان[2] و مستعلیشاه شیروانی[3] و صاحب طرائق الحقایق[4] شجرهای را به اویس قرنی نسبت دادهاند، این شجره همان طور که صوفیه معتقدند، شجره صحبت است نه شجره ارشاد. زیرا اویس قرنی قبل از حضرت امیر امومنین علی (علیه السلام) شهید شده است و از نظر غیر صوفیه هم مدرکی که دال بر تاسیس فرقه از ناحیه علی (علیه السلام) باشد، نه اویس قرنی، بلکه هیچ کدام از صحابه داده نشده است. چنانچه صاحب طرائق الحقایق مینویسد: «هر شجرهای به مولا اویس قرنی برسد، انتساب صحبت است نه ارشاد.»[5] پس از نظر صوفیه فرقهای به نام "اویسیه" وجود ندارد ولیکن اخیرا طایفه عنقا برخلاف سیره صوفیه به تاسیس فرقه اویسیه اقدام کرده و خود مدعی ریاست آن شدهاند و به دلایلی که نزد صوفیه حجت میباشد چنین فرقهای از حضرت اویس قرنی جاری نشده است.
اولا: به گفته جلالالدین همایی به اعتقاد همه محققان صوفیه انتقال منصب قطبیت و مقام خلافت به قطب بعد در زمان حیات امام و قطب وقت و به عبارت دیگر وجود دو قطب ناطق بالفعل نایب و منوب عنه در یک زمان ممکن نیست.[6] در این صورت در زمان حیات امیر المومنین علی (علیه السلام) که چنین اجازهای غیر ممکن بوده است، زیرا اویس قرنی در حال حیات علی (علیه السلام) در جنگ صفین به درجه رفیع شهادت رسید.[7] و در تصوف امر قطبیت مانند وصیت است که اگر وصی شرعی و قانونی کسی قبل از مرگش از دنیا برود، آن اجازه در امور شرعی کوچکترین اعتباری ندارد. باید موصی وصیتنامه را به وصی دیگر تفویض کند، در این صورت بر فرض محال اگر فرقهای هم جاری شده باشد، نسبت صحبت است نه ارشاد. زیرا اویس قرنی قبل از مولای متقیان به درجه شهادت رسیده است.
ثانیا: صوفیان مشهور تاریخ تصوف برای اویسیان پیر و مرشد قائل نبودهاند و این بدعت در بدعت تصوف به وسیله طایفه عنقا در سده اخیر پیدا شده است.
بنا بر دلایل گفته شده، انتساب فرقه اویسیه به اویس قرنی باطل است و اگر هم این انتساب بوسیله صوفیان بعد از زمان اویس اتفاق افتاده باشد، انتساب صحبت است نه ارشاد، بلکه انتساب صحبت هم به سختی و با ادعای چند تن انگشت شمار رایج شده است و سند محکمی ندارد.
پینوشت:
[1]. خاوری اسدالله، ذهبیه تصوف علمی- آثار ادبی، دانشگاه تهران، 1383، ص 193
[2]. محمود بن عثمان، فروس المرشدیه فی اسرار الصمدیه، به کوشش ایرج افشار، دانش، تهران، ص 489
[3]. شیروانی زین العابدین، ریاض السیاحه، سعدی، تهران، 1361، ص 336
[4]. نایب الصدر محمدمعصوم شیرازی، طرائق الحدائق، تصحیح محجوب محمدجعفر، سنایی، تهران، 1382، ج 2، ص 309
[5]. همان، ص 51 و 52
[6]. عزالدینكاشانی محمودبنعلی، مصباح الهدایه و مفتاح الکرامه، مصحح همایی جلالالدین، هما، تهران، 1376، ص 30
[7]. شوشتری محمد تقی، قاموس الرجال، جامع مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1410 هجری قمری، ج 2، ص 221.
دیدگاهها
ناشناس
1395/07/13 - 10:00
لینک ثابت
مبارزات ضداستعماری صوفیان
m.tavab
1395/07/13 - 16:11
لینک ثابت
سلام و تشکر از یادآوری شما
افزودن نظر جدید