وامگیری آیین زرتشت از زروانیسم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به عقیده بسیاری نظر بدبینانه نسبت به زن نشانهای از کیش زروانی بوده است. در بعضی از صورتهای بازسازی شده «روایات هبوط» در کیش زروانی، جهی شریر- زن بدکاره- نخست با اهریمن هم آغوش شد و سپس مرد راستکار یعنی گیومرث را اغوا کرد. اگر چنین باشد، زروانیان بر این باور بودهاند که هوس جنس زن موجب حضور شر در این جهان است. بنابر روایت بندهشن که یکی از متنهای زرتشتی است، اورمزد اعتراف میکند؛ گرچه زنان یاور او هستند -زیرا مردان را میزایند- با این همه اگر ظرف دیگری را مییافت، زنان را نمیآفرید. اما هرچه در آبها و زمین، در میان درختان و در میان گله و رمه، در کوهها و درهها جستجو کرد، راه دیگری نیافت. [1] متن بندهش چنین است: «هنگامی که زن را آفرید، گفت که ترا نیز آفریدم ... و از من تو را یاری است، زیرا مرد از تو زاده شود، با وجود این، مرا نیز که هرمزم، بیازاری. اما اگر مخلوقکی مییافتم که مرد را از او کنم، آنگاه هرگز تو را نمیآفریدم که تو را آن سرده پتیاره از جهی است. اما در آب و زمین و گوسفند، بر بلندی کوهها و نیز آن ژرفای روستا خواستم و نیافتم مخلوقکی که مرد پرهیزکار از او باشد جز زن که از سرده جهیِ پتیاره است. [2]
غالباً این نکته را نمونهای از نفوذ کیش زروانی بر آیین زرتشتی میدانند. البته شاید هم در میان زرتشتیان سنت گرا کسانی بودهاند که از زن گریزان بوده یا خلق و خوی غریب داشتهاند. در نتیجه، این عقیده میتواند خاصتا عقیده زروانی نباشد. همین مطلب در مورد دین زرتشتی نیز صادق است. سخت خطرناک است که بر هر اعتقاد نامتداولی برچسب زروانی بزنیم. [3]
این تفکر و بینش در مورد آفرینش زن از خود آیین زرتشت است. در متن بندهش عبارت آن آورده شد. چند نمونه از مواردی که در آیین زرتشت در مورد زن ذکرشده و از کیش و آیین دیگری وارد این آیین نشده، در ادامه بیان میشود:
در اندرزنامه آذرباد مارسپندان (که از بزرگترین موبدان تاریخ دین زرتشتی است) چنین آمده: راز خود را نباید به زنان گفت. [4] در پند نامه انوشیروان آمده: خود را اسیر زنان نکنید، خود را از مکر آنان ایمن ندانید و از مرگ دختران و زنان اندوهگین نشوید. [5] در کتاب شاهنامه وقتی در مورد اردشیر بابکان چنین آمده: «دگر بشکنی گردن آز را، نگویی بهپیش زنان راز را». [6] در متن پهلوی «اندرز پیشینیان» آمده است: «زنان را خِرَد نیست. خدای را انباز نیست.» همان گونه که در شریک نداشتن خدا، شک و تردیدی نیست، در بیخردی زنان نیز شکی نیست. [7]
خلاصه این مطالب این که، در آیین زرتشت تعداد مطالب در ضد زن به اندازهای هست، که با انتقال دادن یکی یا چند مورد آن به مزدک و زروان و ... نمیتوان این آیین را از تفکر ضدیتی که نسبت به زنها دارد، مبری کرد.
پینوشت:
[1]. شناخت اساطیر ایران، جان هینلز، ترجمه آموزگار و تفضلی، چاپ دهم، نشر چشمه، 1385، صفحه 115
[2]. بندهش، نویسنده فرنبغ دادگی، ترجمه مهرداد بهار، بخش آفرینش زن
[3]. شناخت اساطیر ایران، همان، صفحه 116
[4]. جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۱، ص ۱۰۰
[5]. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، تهران ۱۳۸۲ جلد 6 صفحه 93
[6]. شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی، بر اساس نسخهی چاپ مسکو، ناشر: مؤسسه نور تهران، ص ۸۸۷؛ بیت ۳۲۲۰۰
[7]. جاماسپ جی دستور منوچهر جی جاماسپ آسانا، همان، صفحه 85
دیدگاهها
فرهاد
1394/11/05 - 19:39
لینک ثابت
چقدر جالب هست که هر موردی که
وجدان
1396/09/29 - 02:13
لینک ثابت
چقدر ضعف های اسلام در رابطه
korosh
1396/09/29 - 21:53
لینک ثابت
شما برای همون قسمت ابتدای
افزودن نظر جدید