بهاییت و شیخیه
بهائیان روایتی ضعیف از ام هانی ثقفیه به نقل از امام باقر (علیه السلام) که دارای عبارت «هذا مولود فی آخرِ الزّمانِ» را دلیل بر تولد امام دوازدهم با فاصله تاریخی از یازده امام دیگر می گیرند.
اگر عبارت نوروز را به انگلیسی: «Naw Ruz» در اینترنت جستجو کنید، متوجه خواهید شد که تشکیلات بهائیت از آنجا که تاریخ و پیشینهای ندارد، برای معرفی تشکیلات خود به جهانیان، جشن نوروز باستانی ایران زمین را به نام خود مصادره کرده است.
با توجه به وجود سه روایت با یک مضمون از ام هانی ثقفیه، روایت مورد استناد بهائیان هم قابل حمل بر عقیده شیعه در خصوص زمان تولد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) است.
حتی اگر تعارضی بین روایات به نظر برسد، در این صورت مرجحات سندی و دلالی، حاکی از سقوط روایت مورد استناد بهائیان خواهد بود.
بهائیان با برداشت اشتباه از روایتی ضعیف السند، قیامت موعود و قیام قائم (علیه السلام) را یکی معرفی میکنند تا دین سازی مدعی مهدویت خود را توجیه کنند. این در حالیست که آیات و روایات پرشمار، قیامت را جسمانی و به معنی پایان دنیا و ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را پیش از آن تعیین کردهاند.
بهائیان با نادیده گرفتن مخالفت تقیه در اصول، با فلسفه هدایت، از یک سو برای توجیه توبه علیمحمدباب به افسانه دروغین غرانیق متوسل میشوند و از سویی دیگر، یکی از دلایل حقانیت پیشوای خود را استقامت بر عقیده معرفی میکنند!
همان قدر که تعصب کور بر باور و تشکیلات در بهائیت اصل است، بی وطنی و نداشتن رگ ملی در بهائیت یک ارزش است.
در واقع بهائیان را میتوان سربازان پادگان بیت العدل دانست که فرامین تشکیلات را مقدم بر قوانین کشورها می دانند.
پیشوایان بهائی، کوچکترین شک و تردید، اعتراض و حتی سؤال بهائیان نسبت به تشکیلات بهائیت را مساوی با مجازات طرد دانستهاند؛ چنان که عبدالبهاء گفته است:«هر نفسی مشاهده کنید که ذرهای نالایقی دارد (یعنی کوچکترین تخلفی نسبت به تشکیلات بهائی دارد) یا رائحهی غیرتقدیس از او استشمام میشود (یعنی با شکاک
چگونه میتوان ادعای رحمانی و عقلانی بودن بهائیت را پذیرفت در حالی که پیامبرخوانده بهائی، مجازات آتش زدن خانهای بیجان را زنده سوزاندن شخص و سزای متجاوز را پرداخت جریمه نقدی تعیین کرده است؟!
بهائیان در حالی روایات ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) با امر جدید را به آوردن دینی جدید توسط ایشان معنا میکنند که با توجه به سایر آیات و روایات، حضرت حجت (علیه السلام)، احیاگر اسلام و از بین برندهی بدعتها از آن میباشند.
چگونه بهائیان ادعای دینی نوین دارند، در حالی که تمام احکام و تعالیم دین مبین اسلام (که آن را منسوخ و قدیمی اعلام کرده بودند) را با اندکی تغییر غیرمنطقی، به عنوان راه و منش و احکام جدید معرفی کردند؟!
رسانه های معاند و همسو با بهائیت که به اسم مردم ایران از حمایت جمهوری اسلامی به جریانهای مقاومت خرده می گیرند، چرا از تأمین مالی بیت العدل اسرائیل از بهائیان ایران و تلاش بهائیت برای افزایش و توجیه فشار حداکثری علیه مردم ایران، سخنی به میان نمی آورند؟!
فرقهای که مدعیست تعلّق به قلوب دارد و به دنبال قدرت و سیاست نیست، هر کجا باشد به دنبال براندازی حکومتها و برقراری حکومت جهانی آپارتاید موعود خود است.
نرگس محمدی مدعی شد اتهام بهائیان در سالهای اخیر از باور به بهائیت، به اتهامات امنیتی تغییر یافته است! اما نه باور به بهائیت در ایران جرم است و نه بخاطر بهائی بودن، از قانون شکنیِ افراد چشم پوشی می شود!
تشکیلات بهائیت از اسرائیل تلاش داشت تا بهائیان ایران را به تبلیغ حداکثری به بهانهی سالمرگ عبدالبهاء در ایران فراخواند.
این در حالیست که: