عکس
آلوسی در تفسیرش، در دفاع از شیعه میگوید: «به شيعيان نسبت داده شده است که به عائشه، تهمت ناپاکی زدهاند؛ در حالىکه خود آنها (شیعیان) چنين مطلبى را شديداً انکار مىکنند؛ در کتابهاى مورد اعتماد آنها نیز چنين مطلبى ديده نمىشود و اصلاً اثرى از آن نيست.
شیخ طوسی در تفسیر خود فرموده است: هیچ همسری از هیچ پیامبری، هرگز زنا نکرده است. چرا که این کار باعث تنفر مردم از پیامبر میشود، و باعث لکه ننگی بر ایشان میگردد. پس هر کس یکی از همسران پیامبر را به زنا نسبت بدهد، به تحقیق، اشتباه بسیار بزرگی را مرتکب شده است.
در صحیح مسلم از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است: «مؤمنان در دوستی، و مهربانی، همانند پیکری میمانند که اگر عضوی از آن دچار درد و بیماری گردد، دگر عضوها را قراری نیست و دچار ناشکیبایی و بیداری در شب خواهند گردید.»
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج4، ص2000.
سيد قطب، عامل اختلافات داخلى و جنگ ميان مسلمانان را ساخته دست استعمار دانسته و معتقد بود كه يهوديان و مسيحيان، با ايجاد جنگ داخلى ميان مسلمانان، دست به دست هم داده و جبهه واحدى تشكيل مىدهند و با اصل اسلام مقابله مىكنند.
فى ظلال القرآن، سید قطب، ج1، ص108.
بهائیان پذیرش خاتمیت را مساوی با محروم شدن از آثار پرشمار بهاءالله میدانند!
شبلنجی در مورد امام صادق (علیهالسلام) میگوید: «فضيلتها و صفات پسنديده امام صادق (عليهالسلام)، آن اندازه فراوان است كه به محاسبه عادی در نمیآيد و نويسنده هر قدر هوشيار و چيره دست باشد، از عهده بررسی و قلم فرسايی درباره آنها برنمیآيد.»
نور الابصار، شبلنجی، ص297.
عرفان ثابتی (نمایندهی بهائیت در مناظرات تلویزیونی) در مصاحبه با رادیو فردا، پذیرش خاتمیت را مساوی با تمام شدن تاریخ دانست و گفت: «اگر خاتمیت را بپذیریم باید در واقع بپذیریم که تاریخ تمام شده...».
ثعلبی در تفسیر خود، روایتی را از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده که: ما (اهل بیت)، همان ریسمان خداوند هستیم که خداوند در قرآن فرموده، همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.
الکشف و البیان، ثعلبی، ج3 ص163.
در مورد عمر، فرزند امیرالمؤمنین بلاذری نوشته است که عمر بن خطاب او را هم نام خود کرد، و به او غلامی بخشید.
انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۱۳.
مقاله: «رابطه و وصلت اهل بیت با خلفا و صحابه»
یعقوبی مینویسد: «حجر بن عدی، عمرو بن حمق و کوفیانِ دوستدار علی (علیهالسلام) آنگاه که میدیدند [بنی امیه] و مغیره بن شعبه بیشرمانه علی (علیهالسلام) را لعنت میکنند، خشمگین میشدند و بر آنان و لعنت کنندگان علی (علیهالسلام) لعنت میفرستادند.»
تاریخ یعقوبی، ج2، ص140.
تلاش معاویه در راه ترویج سب و لعن امیرالمؤمنین در منابع تاریخی و معتبر اهل سنت ذکر شده و مشهور است.
شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج11، ص30.
مقاله: «سبّ و لعن خلفا و عایشه در بین شیعیان»
ابن ابیالحدید از ابوجعفر اسکافی، از بزرگان معتزله بغداد، سخنانی در زمینه نقش بنی امیه در ترویج سب و لعن حضرت علی (علیهالسلام) آورده، که بسیار گویاست: «پس آنان در مدت پادشاهی خویش برای به فراموشی سپردن نام علی (علیهالسلام) و فرزندانش و فرو نشاندن نور آنان و پنهان ساختن برتریها و خوبیها و
یکی از مفاد پیمان صلح امام حسن (علیهالسلام) و معاویه، زبان نگاه داشتن معاویه از سبّ و لعن حضرت علی (علیهالسلام) و شیعیان ایشان بوده است.
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج3، ص272.
از امام رضا (علیهالسلام) در مورد روایاتی که در آنها برخی از مخالفین، با نام و نشان، مورد لعن و منقَصت قرار گرفتهاند، این روایت آمده که ابراهیم بن ابومحمود میگوید: به امام رضا (علیهالسلام) گفتم: در میان ما اخباری در فضائل امیرالمؤمنین و فضیلت شما اهل بیت وجود دارد که از اخبار مخالفان شماست و