اسناد
در روایتی که عبدالرزاق نقل میکند ثابت شده است که امام علی (علیهالسلام) و تمامی بنی هاشم، به مدت شش ماه از بیعت با ابوبکر خودداری کردند.
المصنف، عبدالرزاق، ج5، ص472.
سید مرتضی، اقوالی که شیخ مفید در مورد بیعت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با ابوبکر نقل کرده را میآورد و مینویسد: «محققين شيعه بر اين باور هستند كه علی (عليهالسلام) حتی يک لحظه هم با ابوبکر بيعت نكرده است.»
الفصول المختاره، سید مرتضی، ص56.
در صحیح بخاری آمده است: «وقتی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از دنيا رفت، مردم از او روی گرداندند و اينجا بود كه خواستند علی با ابوبكر مصالحه و بيعت كند. حضرت علی در اين شش ماه كه حضرت فاطمه زنده بود، با ابوبكر بيعت نكرد.»
صحیح بخاری، ج3، ص143.
طبری مینويسد: «علی (علیهالسلام) در خانه بود كه آمدند و گفتند ابوبكر برای بيعت نشسته است. علی با پيراهن، بدون روپوش و ردا، از خانه بیرون آمد و خوش نداشت در كار بيعت تأخير شود و با ابوبكر بيعت كرد و پيش او نشست و جامه خود را طلب کرد، آوردند و پوشيد و در مجلس ماند.»
مروزی و احمد بن حنبل آوردهاند: «روزی حذیفه نزد نبی اكرم (صلیاللهعلیهوآله) آمد وعرض كرد: من در حال نماز بودم و شنیدم كه گویندهای میگفت: اللهم لك الحمد ... . پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: آن شخص مَلكی بوده و آمده به شما آموزش دهد که چگونه خداوند متعال را حمد و سپاس بگویید.»
آلوسی مینویسد: «ابی بن کعب میگوید: وارد مسجد شدم و نماز خواندم و مشغول تحمید خدای رحمان شدم. بعد از آنکه نمازم تمام شد، از پشت سرم شنیدم که شخصی کلماتی را در تحمید و تسبیح خداوند بر زبان خود جاری میکرد. هنگامی که خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) رسیدم، داستان خود را برای ایشان بیان کردم.
مسلم نیشابوری از عمران بن حصین نقل میکند: «ملک الهی بر من سلام میكرد تا آنكه آلوده به گناه زبان شدم و او را نمیدیدم. پس از آنكه دست از این گناه كشیدم، دوباره همانند قبل، ملائکه را مشاهده کردم.»
صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج2، ص899.
در صحیح مسلم آمده است: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: قسم به خدایی كه جانم در دست او است، اگر شما همان حالتی را كه اكنون دارید، حفظ کنید و بر آن استقامت ورزید، ملائكه با شما مصافحه خواهند کرد.» همچنین نقل شده است: «اگر قلبتان را به همان حالی كه در حال راز و نیاز با خداوند دارید محافظت كنی
عمر و ابوبکر به خواستگاری حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آمدند، اما رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند که او کم سن و سال است. پس علی (علیهالسلام) به خواستگاری ایشان آمدند و با فاطمه (سلاماللهعلیها) ازدواج کردند.
المستدرک، حاکم نیشابوری، ج2، ص181.
فخر رازی پس از نقل روایتی از کشاف در مورد اینکه مصادیق «قربی» که مودّت آنان سفارش شده، مینویسد: «با این روایت ثابت شد که به راستی آن چهار تن (علی و فاطمه و حسن و حسین علیهمالسلام) خویشاوندان حضرت هستند و وقتی این معنا ثابت شد، واجب است تعظیم و تکریم فراوان، مخصوص آنان باشد.»
ابوهریره از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که ایشان فرمود: «بهترین شما کسانی هستند که بهترین برخورد را نسبت به اهل بیتم، پس از من دارند.»
مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص198.
از عایشه نقل شده است که گفت: «جز پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) احدى را برتر از فاطمه (سلاماللهعلیها) ندیدم.»
الاصابة فی تمییز الصحابه، ابن حجر، ج8، ص158.
مقاله: «دوستی و مودت نسبت به اهل بیت (ع)»
عایشه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میگوید: «کسی را ندیدم که کلامش چون فاطمه (سلاماللهعلیها) شبیه کلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باشد.»
ادب المفرد، بخاری، ص326 و 349.
عایشه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) میگوید: «کسی را ندیدم که شباهت، زیّ، وقار و سیرۀ او در نشست و برخاست به رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیش از فاطمه (سلاماللهعلیها) باشد.»
سنن ترمذی، ج6، ص176.