بدعتها و جریانهای انحرافی
یکی از مهمترین دلایل نقض هنجارهای اجتماعی توسط جماعت معترض، عامل سرایت است؛ زیرا یک یا چند نفر از معترضان، به صورت تکانهای یا آگاهانه، هنجاری را نقض میکنند، دیگران نیز بدون اندیشیدن، با آنان همراهی میکنند؛ گویی هنجارشکنی به هنجار تبدیل میشود.
از آنجایی که استعمارگران و مستکبران به ویژه صهیونیسم جهانی، بیشترین آسیب را از اتحاد مسلمین می خورد، باید گفت که در زمان حاضر، مانع اصلی هر نوع اتحادی در بین مسلمانان، همین صهیونیستها و استکبار جهانی است.
پرخاشگری و اعتراضات جمعی مردم، غالباً از ناکامی است. اعتراض و پرخاشگری به عنوان واکنش در برابر ناکامی، تا حدی از ناکامی ها رو به فزونی می نهد، اما پس از آن کاهش مییابد؛ آنچه موجب بروز پرخاشگری در جمعهای اعتراض آمیز میشود، محرومیت و ناکامی مطلق نیست، بلکه ناکامی و محرومیت نسبی است.
رسانههای بیگانه یا گروههای سیاسی داخلی، در اعتراضات مردمی دخالت کرده و بر پیچیدگی صحنه و دشواری کنترل اغتشاشات شهری می افزایند. به نظر می رسد بیشترین سوگیری بیگانگلن و دشمنان خارجی، متوجه تحریک و فعال سازی کنشهای اعتراض آمیز جمعی علیه این نظام است و راهبرد تحول از درون را پیگیری میکنند.
مردم هنگامی که در جریان یک هیجان جمعی قرار می گیرند، موقتاً برخی قوای تعقل منطقی ای را که در زندگی عادی دارند، از دست میدهند. آنان بسیار تلقین پذیر میشوند و به آسانی تحت تأثیر رهبران آن تجمع قرار میگیرند.
مراد از فردیت زدایی، مسخ ویژگی های درونی و پنهان افراد نیست، بلکه منظور، از بین بردن ماسکی است که انسان ها ناگزیر و اغلب ناهشیارانه بر چهره میزنند تا از خود موجودی خردورز، عقلایی، اجتماعی و نوعدوست، نه خشن و هیجانی به نمایش گذارند.
حضرت علی (ع) درباره نقش وحدت محورى پيامبر اکرم (ص) مى فرمايد: پیامبر (ص) شكافهاى اجتماعى را به وحدت تبدیل کرد و فاصله ها را از بین برد و پس از آنكه آتش دشمنیها و كينه های برافروخته شده، در دلها راه يافته بود، ميان خويشاوندان يگانگى برقرار كرد.
از آنجا که وحدت، عامل موفقیت و پیشرفت تمامی امتها است، همواره مخالفان پیشرفت یک امت، سعی در ایجاد تفرقه و از هم گسیختن وحدت ملتهای موفق دارند.
وهابیت خطاب غیر خداوند با لفظ «یا» را شرک می دانند. باید گفت هر خطابی با الفاظ ندا شرک نیست، بلکه به نیت ندا کننده بستگی دارد؛ اگر ندا کننده، او را مستقل در برآوردن حاجت نداند، شرک نیست.
مهمترین اصل اسلام ناب محمدی، اصل تساوی انسانها و برابری بی قید و شرط انسانها است و دو اصل دیگر یعنی آزادی و برادری، در کنار آن قرار دارند. به موجب این اصل، تمام انسانها در فضیلت انسانی با یکدیگر برابر و مساوی هستند.
فرقه شیرازی در فضای مجازی، با استفاده از روایات ضعیف و مطالبی که صحت و سقم آن مشخص نیست و نسبت دادن آن به علمای شیعه، سعی بر این دارند که رفتارهایی از قبیل اهانت به مقدسات سایر مذاهب اسلامی و نحوه عزاداری که در این فرقه رایج است را شرعی جلوه دهند.
خداوند در قرآن، مسلمانان را از دشنام دادن به مقدسات مشرکان منع کرده است. آیا با وجود این سفارش قرآن و روایات سزاوار است که با برپایی مراسم جشن و سرور، به مقدسات سایر مذاهب اسلامی که برادران دینی ما هستند، اهانت و بی احترامی کرد؟
حیدرعلی قلمداران که یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی در ایران است برای احادیث، اهمیت لازم را قائل نیست و قرآن را برای فهم اسلام کافی میداند. وی در کتاب سلسه راه نجات از شر غالیان در مورد زیارت قبور در شیعه مینویسد: «مُسلم است كه «زيارت قبور» بدين كيفيت، در دين مقدس اسلام حقيقتی ندارد و قطعاً از احكام «ما انزل به الکتاب و ارسل به الرسول» نيست.»
ابوالفضل برقعی در مقدمه کتاب شاهراه اتحاد مینویسد مخفی و پوشیده نیست که فرقه شیعه امامیه مسأله امامت را از اصول دین و مذهب و منصوص از جانب خدا و رسول (ص) میداند و مدرک و مستند شیعه در این گفتار و عقیده، فقط اخبار و احادیثی است که در کتب شیعه ذکر شده است و لا غیر. اما در حقیقت این کلام برقعی افترایی بیش نیست.