اعتقادات
در دین اسلام، اصول اعتقادات، با دلیل قطعی ثابت میشود، نه با خبر واحد! به همین جهت هر کس مخالفت اصول دین کند، کافر است. اما سلفیها بر این باورند، که پا داشتن خداوند نیز از عقاید است و با احادیث واحد ثابت میشود! و این از عقاید اسلامی و دیدگاه سلف امت است! و هر کس این اعتقاد را قبول نداشته باشد، به یقین کافر است!
هستی شناسی در هر آیین و اندیشهای باعث میشود، خط و مشی آن فکر را درباره جهان ماوراء و غیر محسوس روشن شود. بهویژه درباره اعتقادات دینی که این موضوع به مراتب بیشتر جلب توجه کرده و باعث صدق ادعای قائلین به این عقیده و راستی و درستی این اعتقاد است. این هستی شناسی ماورائی در سلفیت به خطا رفته و شکل دیگری به خود گرفته است.
برخی از اندیشمندان مسلمان آوردهاند آراء جریانهای تروریستی مطابق عقاید وهابیت است. آنان بر این عقیدهاند که تکفیریها منبع رشدشان از عربستان بوده و این امر موجب اختلال در حکومت عربستان است و این کار عربستان هم از روی نشناختن تکفیریها میباشد. این مشکلی است که باید در دولت عربستان درست شود و تکفیری از این دولت جدا شوند.
یکی از بدیهی ترین و پذیرفتنی ترین امور در ادبیات جهان موضوعی است تحت عنوان استعمال مجازی که در عالی ترین سطح ادبیات قرار داشته، باعث افتخار و سربلندی ناطقین به این زبان میباشد. اصولا استعمال مجازی در یک زبان باعث ارتقاء و تعیین وجوه بلاغی برای آن زبان است. این درحالی است که سلفیان معتقدند در زبان عربی مجاز نداریم.
واقعیت آن است که تفکرات بسیاری از جریانهای تکفیری و تروریستی، همچون داعش و القاعده، برگرفته از افکار و آراء وهابیت است، و سرکردگان این گروهها از اقوال و افکار بزرگان وهابیت از جمله ابن عثیمین و بن باز و البانی و ...، بهره برده و با زبان خود به آن اقرار نمودهاند و این دلیلی است بر وجود تبعیت و تاثیرپذیری تکفیریها از وهابیت.
اتهام زدن به دیگران و ظاهربینی علاوه بر این که از اعمال بسیار نسنجیده و نامتعارف است، بلکه معصیتی بزرگ نیز به حساب میآید. وهابیت و سلفیان در اتهام زدن به دیگر فرق اسلامی بسیار با بیتقوایی میکنند. یکی از این موارد اتهامی است که به شیعیان در قبله دانستن حرم امامان (ع) میزنند. در حالی که شیعیان حرم امامان را قبله نمیدانند
در اسلام عقل جایگاه بالایی دارد. هیچ حکمی در اسلام خالی از مصلحت اندیشی و عقلانیت نیست. یکی از این احکام تقیه است. تقیه در جامعه اسلامی و غیراسلامی برای حفظ اهم در برابر مهم است. جان و آبروی مومنین از با ارزشترین امور است که برای حفظ آن گاهی میتوان از اعتقادات به شکل ظاهری دست کشید، که در عبارات علمای اهل سنت نیز آمده است.
مهم ترین ادله سلفیان این است که بین شخص مرده و حی ارتباط قطع است و این کمک سخن گفتن مردود و لغو است. برخلاف مکتب اهل بیت(ع) که سخن گفتن با اموات امر ناشایستی نیست. این در حالی است که از مجموع آیات و روایات این گونه فهمیده میشود که بین انسان حی و میت ارتباط برقرار میشود لذا می توان با اولیاء الهی سخن گفت.
خطای بزرگ این است که سلفیت را باز کننده مفهوم اجتهاد بعد از بسته شدن اجتهاد در بین اهل سنت بدانیم. سلفیت در تعریف اجتهاد آن چنان این مفهوم را تنزل داده است که برای مجتهد چیزی جز اخباری گری سبک و ظاهر گرایی بی معنا، باقی نمانده است. مفتوح بودن باب اجتهاد، حقیقتی است که زیبنده مکتب اهلبیت(علیهم السلام) است.
حدیث سفینه جزو احادیث مشهوری است که در بسیاری از کتب روایی و تفسیری اهل سنت نقل شده است. این حدیث مشهور بیان کننده فضیلتی بزرگ برای اهل بیت رسول خدا است. لذا این امر باعث شده است که کینه توزان و دشمنان اهل بیت این حدیث دست برده و آن را تضعیف کنند و در نهایت منکر صدور این روایت از لسان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گردند.
اهل سنت در تاریخ خود همیشه دارای یکی از گرایشهای فقهی شناخته شده بودهاند که از آن تعبییر به مذاهب اربعة میکنند. این درحالی است که سلفیان، برای مذاهب اربعة ارزشی قائل نبوده و تقلید از ایشان را امری مردود میدانند. در برخی منابع ایشان تقلید حرام و مخالف قرآن دانسته شده است. بر این اساس باید اهل سنت در تاریخ را خطا کار دانست.
رهبران جهادی تنها راه تحقق حاکمیت خداوند بر زمین را در احیای خلافت میدانند. این امر باعث شده که گروههای برای تشکیل خلافت اسلامی اعلام موجودیت کنند و با فردی به عنوان خلیفه اسلامی بیعت کنند. نمونه بارز این تلاشها در حرکات داعش متبلور است. داعش با بیعت کردن با ابوبکر بغدادی به عنوان خلیفه مسلمین در صدد ایجاد خلافت اسلامی است.
دکتر «محمد سعید رمضان البوطی» دربارهی سلفیه و پیدایش آن میگوید:سلفیه، دستی به دعوت بلند میکند و میگوید: بیایید با کنار گذاشتن همهی مذاهب، بهسوی یگانه شدن برویم؛ اما با دست دیگر، شمشیر تکفیر بر میکشد و مدعی است که با حذف دیگران از جامعهی اسلامی و راندن آنان به جمع کفار، جامعهی اسلامی را یک دست می کند.
سلفیان جهادی و در رأس آن القاعده تنها راه اقامه توحید و خلافت اسلامی را جهاد در راه خداوند میدانند و اصولا به همین جهت به جریانهای سلفیجهادی نام گذاری شدهاند. لبه شمشیر جهاد در تفکر سلفیان جهادی علیه دشمن نزدیک (حاکمان کشورهای اسلامی) و دور (آمریکا) است. هر چند حملات این جریانها بیشتر به سمت کشورهای اسلامی میباشد.