خلافت متوکل، محنت معتزله و رونق اهل حديث

خلافت متوکل (232ـ 247 هـ‍)، محنت معتزله و رونق اهل حديث
پس از مرگ واثق در سال 232 هـ، جعفر بن معتصم با لقب المتوكّل علی الله‏، بنا به ميل و خواست تركان بر تخت نشست. او در سال 206 هـ در «فَمُ الصّلح»، شهری بر كنار دجله و در نزديكی «واسط» چشم به جهان گشود.
متوكّل از سوی مادر نسب به تركان میبرد و با حمايت و پشتيبانی آنان مقام خلافت را به دست آورد؛ از اين‏رو برای جلب رضايت و خشنودی سپاهيان ترك، حقوق و عطايای هشت ماه را به آنان پرداخت كرد و دست سردارانی چون «وصيف»، «ايتاخ» و «بغای كبير» را در امور سياسی و نظامی بازگذاشت. با وجود اين، خيلی زود از اين سياست روی گردان شد و در صدد برآمد تا آنان را از دخالت در امور باز دارد([991]).
در آغاز خلافت او، هنوز معتزله قدرت را در دست داشتند.
ابن ابی دؤاد هنوز همه ‏كاره بود.
مسعودی درباره ‏ی چگونگی ملقب شدن متوكل میگويد:
«... ولقب، المنتصر بالله‏، فلما كان في اليوم الثاني لقبه أحمد بن أبي دؤاد المتوكل علیالله‏...»([992])
از اينكه احمد، لقب او را تغيير میدهد و لقب پيشنهادی او مورد پذيرش قرار میگيرد، روشن میشود كه او هنوز حرفش، حرف بوده است. بنابر گزارش طبری، اساسا ابن ابی دواد متوكل‏ را به خلافت برگزيد:
«... أن الواثق لما توفّي، حضر الدار أحمد بن أبي دواد و إيتاخ و وصيف... و ابن الزّيات... فعزموا علی البيعة لمحمد بن الواثق؛ وهو غلامٌ أمرد، فألبسوه درّاعة سوداء وقلنسوة رُصافية، فإذا هو قصير، فقال لهم وصيف: أما تتقون الله‏! تولّون مثل هذه الخلافة؟ وهو لايجوز معه الصلاة!
... فمردت([993]) بجعفر المتوكل، فإذا هو في قميص و سرْوال، قاعد مع أبناء الأتراك... فألبسه أحمد بن أبی دواد الطويلة و عمّمه و قبّله بين عينيه وقال: السلام عليك يا أمير المؤمنين و رحمة الله‏ و بركاته...»([994])
پاورقي ها: ------------------------------------------------------------------------------------
[991]) تاريخ خلافت عباسی از آغاز تا پايان آل ‏بويه؛ خضری؛ ص91.
[992]) مروج الذهب؛ ج4، ص3.
[993]) گوينده، راوی است.
[994]) تاريخ الأمم و الملوك؛ ج9، ص154.