دوران معتزّ عباسى

دوران معتزّ عباسي (252ـ 255هـ):
پس از قتل مستعين، تركان، زبير بن متوكل([1050]) را با لقب «المعتز بالله‏»، بر تخت نشاندند. خلافت او با بيم و هراس آغاز گرديد؛ زيرا پس از آنكه تركان سه تن از خلفاي پيش از وي را به قتل رساندند، مسند خلافت براستي ناامن گرديد. هم بدين سبب بود كه معتز از ترس تركان، هيچ‏گاه، حتي در خواب، سلاح از خود دور نميكرد و با جامه‏ ي خلافت ميخوابيد؛ و همواره ميگفت: نميدانم سرانجام سر من در دست بُغا يا سر او در دست من خواهد بود؛ و نيز ميگفت: بيم آن دارم كه بغا از آسمان يا از زير زمين بر من درآيد. اين در حالي بود كه سرداران ترك، هر كدام صاحب اختيار شده بودند و براي خود پيروان و طرفداراني داشتند و براي به دست آوردن قدرت، همواره مي جنگيدند؛ و هرچند يك بار، به نام مطالبه‏ ي مستمري و مواجب، به وزير و خزانه‏ ي خالي هجوم مي آوردند و اوضاع را بيش از پيش آشفته ميكردند. معتز بر آن شد تا با استفاده از اين اوضاع آشفته، خود را از سلطه‏ ي تركان نجات دهد؛ از اين‏رو به سپاهيان مغربي روي آورد، امّا اين كوشش نيز مانند كوششهاي اسلاف او به نتيجه نرسيد؛ لذا درصدد برآمد تا سران ترك را از ميان بردارد. در اين زمان، سپاه خليفه بر وصيفِ ترك بشوريدند و او را به قتل رساندند؛ و وليد مغربي به تحريك معتز، بغا را در سال 254 هـ از پاي درآورد. وقتي تركان چنين ديدند، بر خلع و قتل خليفه  هم داستان شدند؛ پس بي اجازه وارد قصر او شده و پايش را بگرفتند و تا درِ اتاق كشيدند و سر و تنش را با چماق فرو كوفتند و پيراهنش را دريدند و در صحن خانه، در مقابل آفتاب نگه داشتند. گرما چنان بود كه خليفه‏ ي بيچاره از تفتيدگي زمين، يك پا را بر زمين مي نهاد و ديگري را برميداشت و تركان سيلي اش ميزدند و او چهره ‏ي خود را با دست مي پوشاند؛ آنگاه سه روز آب و غذا را از او باز داشتند و سپس زنده به گورش كردند([1051]).
در دوران سه ساله‏ ي او نيز بسياري از علويان و طالبيان يا كشته يا به زندان افكنده يا آواره شدند؛ كساني مانند: «أحمد بن عبدالله‏»، «حسن بن يوسف»، «جعفر بن عيسي»، «عيسي بن اسماعيل»، «جعفر بن محمد بن جعفر» و «احمد بن محمد»([1052])
اما بزرگترين جنايتي كه در زمان معتز رخ داد، همانا شهادت امام دهم، علي بن محمد هادي علیه السلام بود.([1053])
ابن صباغ مالكي گويد:
«... استشهد في آخر ملكه أبو الحسن، لأنّه يقال إنه مات مسموما...»([1054])
پاورقي ها: ------------------------------------------------------------------------------------
[1050]) مروج الذهب؛ المسعودي، ج4، ص81.
[1051]) تاريخ خلافت عباسي، از آغاز تا آل بويه؛ خضري؛ ص102.
[1052]) نك: مقاتل الطالبيين؛ الاصفهاني؛ صص524ـ526؛ نيز نك: مروج الذهب؛ المسعودي؛ ج4، ص94 و 95.
[1053]) نور الأبصارق الشبلنجي؛ ص377.
[1054]) الفصول المهمّة؛ ج2، ص1075.