بهائیت وشیخیه
بنا بر نظر اسلام و فرقهی ضالهی بهائیت، حجتهای الهی لازم است دارای مقام عصمت (یعنی دوری از هرگونه ناپاکی) باشند. در آثار و زندگی حسینعلیبهاء، که مدعی پیامبری است، موارد متعدد نقض این مقام از او مشاهده شده است، نظیر ادعای خدایی و خدا آفرینی او، که عین کفر و شرک است و عمل نکردن به احکام و تعالیمی که خود نازل کرده است.
بهائیان ادعا دارند که آئین بهائی با توجه به مشکلاتی که در ایران با آن گرفتار بوده، پیشرفتهای بسیاری کرده و این باعث برانگیخته شدن حسد در بین مقامات ایران شده است. در جواب به این ادعا میگوئیم که با توجه به حمایتهای مداوم ابرقدرتها از این فرقه، بعد از گذشت 160 سال، پیروان بسیار کمی در ایران پیدا کرده که این حسد برانگیز نیست.
بهائیان بر خلاف شرع خودشان و دستور بزرگان خود، بر علیه حکومتی که در آن زندگی میکنند، کمپین راه اندازی کرده و گام را فراتر گذاشته و حتی برای آزاد کردن زندانیان یک کشور هم تصمیم میگیرند و بعضی از عناصر داخلی ضد انقلاب را هم با خود همراه کردهاند تا حمایت غیر بهائیها را هم در این امر داشته باشند...
یکی از ملاکهای حقانیت پیامبران و حجتهای الهی، معرفی ایشان از جانب حجتهای قبلی است. حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله، خود را موعود علی محمد شیرازیای میداند که تمام دعاوی خود را تکذیب کرده و وعده به ظهور موعود خود را بین 1511 تا 2001 سال پس از خود دانسته است. بنابراین بهاءالله موعود هیچ آئینی نیست.
یکی از راهکاریهای تشخیص پیامبران از مدعیان دروغین، ارائهی معجزاتی از جانب ایشان بوده است، معجزاتی که مردم با مشاهدهی آن، پی به الهی بودن ادعای آن پیامبر میبردند. علیمحمد باب که ادعای پیامبری داشته است، آیات خود را به عنوان معجزه معرفی کرده است، آیاتی که با اشکالات و تناقضات بسیاری روبهرو هستند.
در یکی از برنامههای شبکهی «نوین تیوی» وابسته به فرقهی بهائیت، ادعا شد که یکپنجم مردم آسیا، پیرو فرقهی بهائیت هستند، با توجه به اینکه یکپنجم آسیا چیزی حدود 800 میلیون نفر میشود، چگونه ممکن است فرقهای با حداکثر هفت میلیون نفر، یک پنجم جمعیت آسیا را دارا باشد. این اعای فریبکارانه فقط در راستای بزرگنمایی این فرقه است.
ارائهی معجزه در طول تاریخ توسط پیامبران، یکی از راههای اثبات حقانیت ایشان بوده است. حسینعلینوری پیامبر بهائیان؛ علت ناتوانی خود را در ارائهی معجزه، عدم موافقت دربار ایران با بازگشت او به کشور معرفی میکند، اما چگونه میشود که حسینعلی ادعای پیامبریاش را در خاک عثمانی مطرح و اصرار به ارائهی معجزه در ایران داشته باشد.
شعار «تعدیل معیشت عمومی» به زعم عبدالبهاء از تعالیم بدیع بهاءالله است که برای رفع فقر و تبعیض، باید به صورت قانون درآید و ثروتمندان ملزم به رعایت آن باشند، از طرفی انفاق و رسیدگی به فقرا یک امر اخلاقی و انسانی است که با اجبار سازگاری ندارد؛ لذا عبدالبهاء برای جمع این دو، به قانون اختیاری روی آورده و عمل به آن را اختیاری میداند.
پیروان باب در زمان عثمانیها وقتی در زمان حضور در عراق مشکلاتی برای مردم آن دیار ایجاد کردند و حکومت آنها را به جاهای مختلف تبعید کرد و وقتی اینها به استانبول وارد شدند، دو سه روز اول در مهمان خانه و سپس به مدت چهار ماه در جای وسیعتری در پایتخت عثمانی اقامت گزیدند تا اینکه با فرمان سلطان آنها را در ادرنه جای دادند.
مبلّغان و بزرگان بهائی برای توجیه ناتوانی به اصطلاح پیامبرشان در ارائهی معجزه، دست به انکار معجزات پیامبر اسلام زده و اصل معجزه را برای اثبات نبوت، نپذیرفتهاند. در پاسخ به این شبهه میگوییم: معجزات پیامبران به خصوص پیامبر اسلام در تاریخ ثبت شده و ایشان معجزات را دلیلی بر اثبات حقانیتشان میپنداشتند.
عبدالبهاء دومین رهبر فرقهی بهائیت، برای نظام رهبری پس از خود، دو پایهی اساسی، با عناوین ولیامر و بیتالعدل، پیشبینی کرده و قرار بر این بود که این دو مکمل یکدیگر باشند و بدون وجود هریک، دیگری اعتبار نداشته باشد. اما با عقیم ماندن شوقیافندی پیشبینی سران بهائی به خطا رفت و بیتالعدل پس از او، مشروعیت خود را از دست داد.
بهائیان سعی دارند که حسینعلیبهاء، سرکردهی بهائیان، را در جریان ترور ناصرالدین شاه بیتقصیر جلوه دهند و علت آزادیش از زندان را اثبات بیگناهیاش میدانند. اما حقیقت آن است که بنا به اعتراف نزدیکان حسینعلیبهاء، ایشان طراح اصلی ترور ناصرالدین شاه بوده و علت آزادیاش از زندان هم وساطت امپراتوری روس بوده است.
حسینعلینوری، برای دین نشان دادن فرقهی خود، 9 رکعت نماز بر پیروان خویش واجب کرده است. شرح این نماز، در جریان اختلاف فرزندان او بر سر جانشینیاش، از بین رفته است و اکنون هیچیک از بهائیان از مفاد آن اطلاع ندارند. اما به نظر میرسد که بهاءالله، حتی برای یاد گرفتن اطرافیان هم حاضر به خواندن این نماز نشده است.
از جمله ویژگیهای حجتهای الهی، معرفی ایشان توسط حجتهای قبل از ایشان بوده است. بهائیان، برای مشروع جلوه دادن ادعای پیامبری سرکردگان خود سعی در پیدا کردن مؤیداتی در دین اسلام برای آنها دارند. اما با بررسی آیات و روایات اسلامی، به این مهم پی میبریم که هیچ سندی بر تأیید ایشان در دین اسلام وجود ندارد.