خیانت بهائیت به ایران
هشتم شوال 1344 ق، یادآور عمل ننگین تخریب قبور ائمهی بقیع (علیهم السلام)، به دست وهابیت است. در این میان، جریان بهائی ماسونی، موفق شد که موج اعتراضات مردمی را کنترل کرده و با مدیریت زمان و اتلاف وقت، در مرحلهی اول موضوع کمیسیون دفاع از حرمین شریفین را از دستور کار خارج کرده و در آخر موفق به گسترش روابط ایران با رژیم سعودی شود.
آتش غائلهای که جمعی از دراویش اغتشاشگر، به بهانهی بازداشت یکی از اعضایشان روشن کرده بودند، نتیجهای جز شهادت و زخمی شدن تعدادی از مأموران نظم و امنیت و تخریب اموال شخصی و عمومی نداشت. در این میان، کانالهای خبری بهائی، به جای محکومیت این اقدامات هنجارشکن، همسو با رسانههای معاند به حمایت از اغتشاشگران پرداختهاند.
عملکرد رهبران بابیت و بهائیت نشان میدهد که آنان، جریان هدفمندی را برای نابودی فرهنگ، هویت و تمدن ایران اسلامی به کار بستهاند. اما بیشک تلاش رهبران بهائیت برای به نابودی کشاندن ایران، زمانی بیشتر خود نشان میدهد که آنان در زمانی که کشورمان ایران، آماج حملات زیادهخوانهی قرار داشت، آموزهی بیوطنی و نسخ جهاد را ترویج میکردند.
هرمان رومر متکلم پروتستان آلمانی و استاد الهيات شهر باسلر، در خصوص جریان خائنانه و استعماری بهائیت میگوید: در جريان انقلاب مشروطيت ايران، فرقهی بهائيت با شعار «جهان وطنی»، به علائق ملّی و منافع ايرانيان خيانت کرد. رومر همچنین میگوید: عباسافندی، عملاً بر ضد نهضت مردم سالاری ايرانيان دسيسه کرد و با ديپلماتهای بیگانه، سازش داشت.
پس از اعلام ممنوعیت فعالیت تشکیلات بهائیت در ایران، این فرقه متعهد به توقف تمام فعالیتهای خود را در ایران شد. البته همانگونه که پیشبینی میشد این تشکیلات هیچگاه در ایران تعطیل نشد و تنها با تغییر نام به «یاران ایران»، ماهیت خود را حفظ نمود. البته خیانت به وطن در طول این سالها همگام قانونشکنی تشکیلات بهائیت در ایران شد.