زرتشت و باستانگرایی
نام یکی از دختران کورش، آتوسا بود. آتوسا در لغت یعنی «دارای ران فربه و زیبا». از همین زاویه شاید بتوان به جهانبینی کورش و نوع نگاه او به محیط پیرامون پی برد.
عربهای ایران، فقط عربزبان نیستند. بلکه اصالت عربی هم دارند. پس کسانی که در 7 آبان جمع میشوند و به عربها توهین میکنند باید بدانند که با این شعارهای نژادپرستانه و تفرقهافکنانه فقط باعث دلخوری و اختلاف میان اقوام ایرانی میشوند. چیزی که عیناً توسط استعمارگران به عوامل خود در داخل، دیکته میشود
فقط یک سؤال! جماعتِ خودآریاییپندار، هفتم آبان 1395 جمع شدند و به عربها فحاشی کردند. فارغ از اینکه این شعارهای تفرقهافکنانه موجب ناراحتی عربهای ایران شد، اما باید از این جماعت مالیخولیایی پرسید که چرا مرگ بر انگلیس نمیگویید؟ مگر همین انگلیس نبود که بین سالهای 1296-1298، میلیونها ایرانی را قتل عام کرد؟
برخی در داخل کشور، مدعی هستند که روز 29 اکتبر، یا همان 7 آبان، روز جهانی کورش است. این در حالی است که در امریکا، روز 7 آبان به نام روز گربه مشهور است. واقعاً که اسم کورش، بازیچهای شده در دست برخی رسانههای صهیونیست، که برخی افراد ساده لوح را به بازی بگیرند و برقصانند.
جشن مهرگان، از جشنهای ایران باستان است. لیکن هر ساله به موعد این جشن (10 مهر) که میرسیم، موبدان زرتشتی در بوق و کرنا کرده و از این جشنِ «زرتشتی» سخنها میگویند. این در حالی است که جشن مهرگان، اصلاً یک جشن زرتشتی نبوده و نیست. بلکه جشنی مربوط به ایرانیان (اعم از زرتشتی و غیر زرتشتی) بوده است.
ابو سعید سیرافی (حسن پسر بهزاد پسر مرزبان سیرافی)، در قرن 3-4 هجری از خانوادهای زرتشتی بود که به همراه خانواده و از روی اختیار مسلمان شد. او یک نمونه از خیل عظیم مردمانی است که از زرتشتی به اسلام گرویده و در راه کسب علم و دانش و ترویج مکتب اسلام تلاش بسیار کرد.
باستانگرایان افراطی (که دم از نژاد پاک آریایی و بازگشت به گذشته تاریخی میزنند) و گروهک تروریستی الاحوازیه دو روی یک سکه هستند. ذات این دو یکی است. جنسِشان یکی است، فقط رنگ و لعابِشان فرق میکند. همین...
شاهان هخامنشی و پادشاهان زرتشتی هم حرمسرا داشتند. تعداد بسیاری زنان و دختران در این حرمسراها موظف به کامرسانی به پادشاه بودند. افرادی که خواجه نامیده میشدند نیز به امور حرمسرا رسیدگی میکردند.
برخی از زرتشتیان و تقریباً همه باستانگرایان، ضد عربها (نه فقط عربهای سعودی، بلکه ضد همه عربها) شعارهای نژادپرستانه میدهند. یک نمونهاش هفتِ آبان... این رفتار آنان، موجب تحریک و برانگیخته شدن حس انتقام در برخی از افراد خام شد. موجب شد که آنان جذب گروهکهای تروریستی تجزیه طلب شوند. زرتشتیان تندرو و باستانگرایان افراطی، با این خیانتهای خود در خدمت منافع صهیونیسم هستند.
هنگامی که کاساندانا (همسر کورش کبیر) از دنیا رفت، نه تنها کوش خود به عزاداری پرداخت، بلکه همه اتباع و زیردستان خود را واداشت که برای همسرش عزاداری کنند. سوگواری برای درگذشتگان، جزوی از هویت و فرهنگ هخامنشیان بود.
شنیده اید و خواندهاید که در ایام محرم، برخی ژست روشنفکری برمیدارند که چرا باید عزاداری کنیم؟! این هم از کورش کبیر... نه تنها خودش عزاداری میکرد، بلکه در سرزمینهای تحت امرش هم عزای عمومی بود...
برخی ژست روشنفکری به خود گرفته اند که ای ملت! از چه روی در اشک و آه و ناله فرورفتهاید؟ در پاسخ میگوییم که ما هم اهل خنده و نشاطیم و هم اهل اشک و ماتم! و این، دو رکنِ فطرت آدمیزاد است. ما بر حسین اشک میریزیم چون اشک بر حسین، جوششِ عزت و انسانیت، و خروشِ شرف و غیرت است.
در سوگِ عزیزان از دست رفته نشستن، حتی در شریعت زرتشتی هم وجود دارد. لیکن برخی به مجلس عزای حسین (ع) ایرادهای بنیاسرائیلی میگیرند. به هر روی، حسین (ع) قلب تپنده جامعه است. و عزاداری ما، جوششِ عقل و عشق است که جامعه را زنده نگه میدارد.
اعلام عزای عمومی در ایـران به دستور محمدرضا پهلوی به مناسبت مرگ ملک فیصل (پادشاه عربستان) آن هم در ایام عید نوروز ! یعنی 6 فروردین 54...! به راستی که سلطنتطلبان چرا به این شاه عرب پرست اعتراضی نکردند؟!