بهائیت چیست
علیمحمد باب ابتدا با ادعای نیابت خاص، سپس مهدویت و در آخر، پیامبری، اسلام را نسخ و بابیت را دینی جدید اعلام کرد.
پس از مدت کوتاهی، حسینعلی نوری مدعی شد که پیامبر جدیدتر است و آیین بابیت را منسوخ و بهائیت را بنا نهاد.
فرقهی بهائیت توسط وابستهی استعمار روس تزار تشکیل شد و خود را دینی جدید و ناسخ تمام ادیان نامید. این فرقه توسط عبدالبهاء مدرن تر جلوه داده شده و شوقی افندی آن را نظام مند کرد. امروزه بیت العدل رهبری عمدهی بهائیان را بر خلاف پیش بینی و خواست پیشوایان بهائی بر عهده دارد.
برای بهائی شدن لازم است ابتدا عقل و ایمان خود را کنار نهاده و پس از پذیرفتن عقاید مشرکانه و تعالیم متناقض بهائیت، تشکیلات بهائیت تشخیص میدهد که آیا صلاحیت بهائی شدن و انجام تکالیف این تشکیلات را دارید یا خیر.
حسینعلی نوری که وابستگی شدیدی به استعمار داشت، سیاهمشقهایش را به عنوان وحی الهی معرفی نمود و فرقهی بهائیت را تأسیس کرد. پس از او عبدالبهاء رهبری بهائیان را به عهده گرفت و بر خلاف وصیت و پیشبینی پیامبرخواندهی بهائی، شوقی افندی را به جایگزینی برگزید. امروزه هم نهاد نامشروع بیت العدل، رهبری بهائیان را به عهده دارد.
محمد نوریزاد با فرقهی اسلامی برشمردن بهائیت، از ناعدالتی با آنان سخن گفته است! اما بهائیت را چگونه میتوان زیرشاخه اسلام دانست در حالی که خود را دینی مستقل معرفی میکند. بهائیتی که با تفکرات کفرآمیزش، نه تنها زیرشاخهی اسلام، بلکه زیرمجموعه ادیان الهی نیز به حساب نمیآید. در عین حال طبق آموزهی اسلام به عدالت با بهائیان رفتار میشود.