تاریخچه

12/17/1399 - 23:39

نام اقطاب طریقت سلطان علیشاهی یا همان گنابادیه در کنار نام بزرگان صوفیه در سلسله صوفیان ذکر شده است. با مقایسه کوچکی بین این افراد و بزرگان سلف‌شان به فاصله زیاد بین ایشان از نظرعملی، شخصیتی و اعتباری پی می بریم. اما می‌توان ادعا که این فاصله طبقاتی در همین سلسله کوچک گنابادی نیز وجود دارد و به‌وضوح روشن است که اعتبار اقطاب این فرقه روز به روز رو به افول رفته است.

12/17/1399 - 13:13

در تاریخ تصوف همواره صوفیانی تا قبل از شروع دوره فرقه‌گرایی در تصوف، به‌عنوان استاد و مراد مطرح بودند که یا در تالیف، صاحب اثری خاص بودند یا اینکه سخنان و کرامات نقل شده برای ایشان نشان دهنده میزان قدر و منزلت او در مسلک تصوف است. اما به تدریج و با گذر زمان و مطرح شدن نام اقطاب در سلسله صوفیان، شأن و مقام علمی اقطاب، جای خود را به قدرت طلبی در تصوف داد.

نقد مولوی
12/03/1399 - 08:55

شیعه باشیم، اما نه به ادعا بلکه به عمل! برخی افراد از جمله دراویشی که مدعی تشیع هستند، خود را محبت آل الله (علیهم السلام) دانسته و بر این باورند که به صرف ابراز محبت، کار تمام است! در حالی‌که انبوهی از روایات معصومین (علیهم السلام) بیان می‌دارد که ادعای همراهی و ابراز علاقه برای نجات و هدایت لازم است، اما کافی نیست!

11/15/1399 - 20:09

صوفیان از نقل کرامت‌تراشی‌ها و داستان‌سرایی‌ها برای رابعه و دیگر بزرگان صوفیه، بزرگ نشان دادن و عَلَم کردن آنان در مقابل بعد معنوی و عرفانی ائمه‌ اطهار (علیهم‌السلام) است.

02/15/1398 - 20:13

آداب و آیینی که در فرقه‌ی صوفیه رواج دارد برگرفته از ادیان و فرق مختلف است، که میترا یکی از این فرقه‌هایی است که صوفیه، بعضی از آداب خود را از این فرقه اقتباس کرده است. به‌عنوان نمونه، مراحل تشرف در آیین میترا و تصوف شکلی هماهنگ با هم داشته و به خاطر تقدم آیین میترا، می توان این‌گونه نتیجه گرفت که مراسم تشرف در صوفیه متأثر از آداب تشرف در آیین میترا است.

02/01/1398 - 23:25

پیروان فرقه‌ی صوفیه در ادعایی، تمام آداب و اعمال خود را اسلامی دانسته و برای فریب و جذب مردم ساده لوح، به آن رنگ و لعاب اسلامی زدند، در حالی که خیلی از این آداب و اعمال در این فرقه، منشأ غیر اسلامی داشته و از ادیان و مذاهب دیگر اقتباس گردیده است.

10/20/1397 - 17:27

از عقاید انحرافی فرقه‌ی صوفیه، دفاع از ابلیس است که یکی از این صوفیان، حسین بن منصور حلاج بود که ابلیس را فردی جوانمرد دانسته که به غیر خداوند، سجده نکرده است. در حالی که بنا بر فرموده قرآن، وی از مستکبرین و دشمنان آشکار خداوند، شمرده شد که از انجام دستور الهی سر باز زد.

10/15/1397 - 22:52

در بین صوفیان افرادی بودند که در مقام دفاع از شیطان رانده شده از درگاه الهی برآمده و او را مدح کردند، یکی از این افراد صوفی، رابعه عدویه بوده که با توجیه محبت به خداوند، شیطان را دشمن ندانسته و از او دفاع کرده است.

09/25/1397 - 00:08

سفیان ثوری یکی از بزرگان صوفیه است که در روایات نسبت به این شخص، مذمت‌هایی شده است، اما همچنان در بین صوفیان از جایگاه خاصی برخوردار است.

05/15/1397 - 20:56

درباره‌ی پیدایش فرقه‌ی تصوف، عوامل مختلفی ذکر شده است، اما یکی از عوامل صحیح در ایجاد این فرقه، ظهور شخصیت‌های ساختگی و به ظاهر دلسوز مانند حسن بصری، سفیان ثوری و ... بود که زهد افراطی را در دستور کار قرار داده و حتی با ائمه‌ی معصومین (ع) نیز مخالفت کردند.

01/05/1397 - 17:37

سفیان ثوری که از صوفیان مشهور قرن دوم و معاصر با بعضی از امامان معصوم نیز بوده، یکی از بنیانگذاران(؟) و رواج‌دهندگان مسلک تصوف است که ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) به‌شدت (؟)با این فرد و صوفیان دیگر برخورد کرده و اعمال ناپسند و بدعت‌گونه آنان را محکوم کردند.

11/13/1396 - 19:03

هرچند که شطح‌گویی از خصوصیات تصوف است، ولی شطح‌گویی صوفیان از قرون سوم و چهارم آغاز شد. با ظهور شخصیت‌های معروف این دوره همچون "بایزید بسطامی" و "حسین بن منصور حلاج" این تفکر رواج یافت. به دلیل جذابیت چنین تفکری، افراد زیادی به صوفیه پیوستند و همین امر موجب رشد و رواج صوفیه شد.

11/01/1396 - 09:58

درحالی که مشهور صوفیه و غیرهم اولین صوفی را ابوهاشم کوفی و اولین محل تجمع صوفیان را رمله شام می‌دانند، ابن تیمیه حنبلی اول ظهور صوفیه را در بصره دانسته و نیز اول کسی که دیر کوچکی برای صوفیه ساخت را بعضی از پیروان عبد الواحد بن زید می‌داند، که نظر او مخالف قول مشهور است.

10/25/1396 - 09:59

در جواب ناصبی بودن ابن عربی باید گفت، کسانی که به ناصبی بودن او رای داده‌اند بر اساس سخنان او در بعضی از آثارش چنین حکمی بر او کرده‌اند. اما بیشترین سخن درباره مذهب ابن عربی است نه ناصبی بودن او. همچنین گفته شده که ابن عربی از بزرگترین عرفای اسلامی است که باید در جواب گفت، درباره ابن عربی سخنان متناقضی مطرح شده به طوری که نمی‌توان به طور قطع درباره او اظهار نظر کرد.

صفحه‌ها