آداب تصوف اقتباس از آیین میترا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اینستاگرام درباره اقتباس فرقهی تصوف از آیین میترا مطلبی آورده شده بود که صوفیان برای تشرف به مسلک تصوف، آدابی وضع کردهاند که گویا برگرفته از آیین میتراست. در آیین میترا، شخصی که میخواهد قدم به این مسلک گذارد، ناچار است با انجام کارهایی از قبیل ریاضتهای سخت، گرسنگی، زندگی در تنهایی، غسل و تطهیر آمادگی خود را جهت ورود به آن اعلام کند، که چنین نمونههایی نیز در آیین صوفیان دیده میشود. خصوصا در مراسم ورود به این فرقه، شخص میبایست بعد از تطهیر و غسل، پنج چیز آماده کرده و با خود به نزد پیر و مراد خود بیاورد، که این موارد برای هر سالک بهعنوان آداب ورود به اسلام لازم است. بنده در ضمن تایید این مطالب گفتم: این صوفیان، آنقدر ساده لوح و بیسواد هستند که هر چیزی را که مشایخ و اقطاب آنان بگویند، قبول میکنند، سؤال بنده از این صوفیانِ بهظاهر مسلمان، این است که در کجای اسلام آمده که وظیفه هر شخص برای پذیرش اسلام، انجام آداب خاص در نزد پیر و مرشد مدنظرِ صوفیان است؟
یکی از صوفیان با حالتی اعتراضی گفت: صوفیان خیلی هم با سواد هستند، شما بهتر است اعمال دینی خودتان را انجام بدهید و کاری به کار دیگران نداشته باشید.
گفتم: در دین اسلام مسلمان شدن با یک شهادت گفتن است نه اینکه آداب خاصی را شرط کنیم، بهگونهای که شخصی برای مسلمان شدن، یکدوره آزمایشی در مراسمی شرکت کند و اعمالی را انجام دهد، تا پیر و شیخ صوفیه، اجازه ورود به اسلام و مسلمانی را به او بدهد. یعنی با این آداب تشرف به اسلامی كه بهعنوان بدعت در بین خود جا انداختید، آیا افراد غیر صوفی که محب اهلبیت هستند، تا قبل از صوفی شدن، غیرمسلمان و کافر هستند؟
صوفی: با این حرف خود، که مسلمان شدن فقط با یک شهادت گفتن حاصل میشود، آداب مسلمانی را زیر سؤال بردی و بهگونهای وانمود میکنی که آداب و آیین اسلام از قبیل آداب سلام کردن، صلوات فرستادن، عطسه کردن، آداب آراستگی، نظافت و بهداشت، آداب خوابیدن و بیدار شدن، آداب غذا خوردن و موارد دیگرهیچ فایدهای نداشته و اسلام بیجهت به آن سفارش کرده است؟
گفتم: دوباره متن را بخوانید که عرض کردم برای اسلام آوردن هیچ آداب و اعمال خاص نمیخواهد جز شهادتین، یعنی برای مسلمان شدن، همین یک شرط کفایت میکند؛ اما بعد از مسلمانی رعایت واجبات و محرمات ضروری بوده و انجام مستحبات و ترک مکروهات هم پسندیده است. بنابراین مواردی که ذکر کردید، از مستحبات و آداب مسلمان زیستن است نه آداب مسلمان شدن.
شما باید جواب این سؤال را بدهید که چرا مواردی ناچیز از قبیل «پارچهی سفید (یک قواره ی کفنی)، «مقداری نبات»، «یک عدد جوز هندی»، « یک عدد سکه» و « یک عدد انگشتر»[1] را بهعنوان آداب تشرف به اسلام، ضروری دانستهاید؟
صوفی: این موارد از وسایل صوفی شدن است، که در واقع رازهایی در آن نهفته است، یک صوفی باید آن را در برابر پیر و مرشد خود حاضر کند، تا قبل از عضویت، نظر وی را جلب کرده و موافقت او را دریابد. تا صوفی نشوی نمیتوانی این چیزها را درک کنی.
گفتم: این عمل شما کاملا مطابق با آیین میتراست، در این آیین «کسی که میخواست وارد این گروه شود و مسلک ایشان را بپذیرد، میبایست مهر تایید از مرشد و سردمدار ایشان اخذ کند و سپس مدتی را به یادگیری ابتدایی مسائل بگذراند.» [2]
صوفی: خیر اینچنین نیست، مشترک بودن بعضی از آداب در ادیان و فرق مختلف طبیعی است. این عملی هم که در صوفیه وجود دارد یکنوع بیعت الهیه است که در واقع بهسبب مرید از جانب خدا برای مرید بیعت گرفته میشود.
گفتم: بله! در کتب بزرگان شما آمده که پس از انجام اعمالی، قطب خطاب به مرید میگوید: این است صورت بیعت الهیه که همهی انبیاء برای خدا میگرفتند، من هم از جانب خدا از تو بیعت میگیرم که پنج چیز را به ذمه بگیری؛ اول، تعظیم. دوم، شفقت به همهی مردم، گرچه کافر و دشمن باشند. سوم، پنهان داشتن مراسم تشریف. چهارم، از حالا تا 12 سال خادم من در امور دنیوی باشی. پنجم، هر وقت خواستم، دیگ جوش بدهی. آن وقت مرید در جواب باید بگوید: به تو اجازه میدهم که بر دل خودت به چشم دل نگاه کنی. [3]
دربارهی این مطلب سوالاتی مطرح میشود که باید اقطاب صوفیه پاسخگو باشند؛ اولا این نحوه ی تشرف در کدام آیین الهی آمده که قطب آن را صورت بیعت انبیاء الهی خطاب می کند؟ آیا این، دروغ بستن به پیامبران نیست؟!
ثانیا اگر متصوفه ادعای مسلمانی دارند و قرآن کریم را به عنوان کتاب آسمانی پذیرفتهاند، مورد دوم از عهد های پنج گانه، مخالف نص صریح قرآن است که میفرماید: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ [6] محمّد فرستاده خداست، و كسانى كه همراه اويند در برابر كفّار نيرومند و سرسخت و در ميان خودشان مهربانند.» آیا شفقت با کفار و غیر مسلمین از آموزههای اسلام است؟ بهوضوح میتوان انحراف و بدعت را در اعمال صوفیانه دید، مکتبی که از منش و مسیر خاندان نبوی (صلی الله علیه وآله) فاصله بگیرد، جز این سرنوشت شوم، تقدیری نخواهد داشت.
پینوشت
[1]. قزوینی، کیوان، استوار نامه، به اهتمام محمود عباسی، تهران، راه نیکان، 1387 هـ ش، چاپ اول، ص123.
[2]. ورمازرن، مارتین، آیین میترا، بهترجمه بزرگ نادرزاده، نشر چشمه، 1393، ص177.
[3]. قزوینی، کیوان، استوار نامه، به اهتمام محمود عباسی، تهران، راه نیکان، 1387 هـ ش، چاپ اول، ص 115-119.
افزودن نظر جدید