مذمت سفیان ثوری در روایات
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روایات مختلف از برخورد نامناسب سفیان ثوری یکی از بزرگان صوفیه، در برابر ائمهی معصومین (علیهمالسلام) ذکر شده است که نشان دهنده عدم ارادت و ولایت ناپذیری او نسبت به امامان بوده است.
صوفی: چرا ندانسته به سفیان ثوری تهمت میزنید؟ وی یکی اولیاء الهی بود که خیلی از بزرگان از او با تعابیر والایی تعریف میکردند. عطار نیشابوری در کتاب تذکره در وصف او مینویسد؛ «آن تاج دین و دیانت، آن شمع زهد و هدایت، آن علما را شیخ و پادشاه، آن قدما را حاجب درگاه، آن قطب حرکت دوری، امام عالم سفیان ثوری (رحمةالله علیه) از بزرگان دین بود. او را امیرالمؤمنین گفتندی، هرگز خلافت ناکرده و مقتدای به حق بود.»[1]
من: این تعابیر خوبی که از سفیان نقل شده، فقط از طرف صوفیان و طرفداران وی بوده و از طرف ائمهی معصومین (ع) و مخالفین وی، نه تنها هیچ تعریفی از او نشده بلکه او را مذمت هم کرده اند. سفیان چون دارای مذهبی غیر شیعه بوده، با اهلبیت معصومین (ع) بیشتر مخالفت میکرده است.
صوفی: چه کسی گفته که سفیان مذهب غیر شیعه داشته، چرا از خودت فتوا صادر می کنی؟
من: به دو دلیل: اولا همین عطار شما گفته که «سفیان سه استاد داشت یکی یهودی، دیگری نصرانی و دیگری مجوسی»[2] این توصیف عطار از سفیان، معاشرت و تأثیرپذیری وی از دین مسیحیت و یهود را ثابت میکند. ثانیا خود سفیان در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) میگوید: کسی که علی (علیه السلام) را از دیگران به مقام خلافت شایستهتر بداند به راستی که ابوبکر و عمر و همه مهاجر و انصار را خطاکار دانسته است و من تصور نمیکنم با چنین عقیدهی فاسدی که دارد، هیچ عمل صالحی از او سربزند.
صوفی: اما سفیان از کسانی است که در روایات آمده زیاد محضر امام معصوم می رسید و از سخنان گهربار آنان استفاده میکرده که همین مسئله، ارادت وی به امامان و همچنین ارادت امام نسبت به او را می رساند.
من: از طرف ائمه معصومین (ع) روایات زیادی در مذمت صوفیان، خصوصا سفیان ثوری نقل شده است. سفیان از افرادی است که مصداق صدّ عن سبیل الله قرار گرفت، یعنی کسی که مردم را از دین خدا باز میدارد. در روایتی امام محمد باقر (علیهالسلام) سفیان را به بازدارندگان مردم از دین خدا خطاب فرموده است. در این رابطه سدير صيرفی میگويد: «امام باقر (عليهالسلام) با اشاره به مردمی که طواف میکردند به من فرمود: ای سدير اين مردم تنها به اين أمر شدند تا دور اين سنگها طواف کنند و آنگاه نزد ما بيايند و ولايتشان را نسبت به ما اعلام دارند که خداوند میفرمايد: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[طه/82] و من بسيار آمرزندهام برای کسی که توبه کند و ايمان آورد و عمل صالح بهجای آورد و سپس هدايت شود.» منظور از «هدايت شود» ولايت ما اهلبيت است. ای سدير اکنون بازدارندگان از دين خدا را به تو نشان میدهم آنگاه حضرت به ابوحنيفه و سفيان ثوری که در مسجد با اصحابشان حلقه زده بودند نگاه کرده فرمود: هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ... اينان بازدارندگان راه دين خدا هستند بدون اينکه هدايتی از جانب خدا و کتاب روشنی بههمراه داشته باشند، اگر اين خبيثها در خانههايشان مینشستند مردم متحير میگشتند و وقتی کسی را نمیيافتند تا از خدا و رسول او به ايشان خبر دهد، نزد ما میآمدند تا آنها را خبر دهيم.»[3]
پینوشت:
[1]. فريد الدين عطار نيشابورى، تذكره الأولياء، رينولد آلين نيكلسون، نشر ليدن، چاپ اول، 1905 م، ذیل شرح حال سفیان ثوری، ص175.
[2]. همان
[3]. کلینی محمد بن یعقوب، الكافي، اسلامیه، قم، ج1، ص 393.
افزودن نظر جدید