سفیان ثوری از دیدگاه اهلبیت (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سفیان ثوری یکی از صوفیان معروف در قرن دوم و همعصر با امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) بوده است. اما دربارهی شخصیت سفیان، عدهای اعمال و گفتار وی را پسندیده و از او تعریف و تمجید کردند و عدهای دیگر نیز، او را مذمت و سرزنش کردهاند. از کسانی که سفیان را ستودهاند، صوفیان و هممسلکان او هستند.
اما از کسانی که فرقهی صوفیه خصوصاً سفیان ثوری را مذمت و سرزنش کردند، ائمهی معصومین (علیهمالسلام) بودند که با عقاید انحرافی سفیان برخورد کردند. سفیان ثوری از افرادی است که مصداق صدّ عن سبیل الله قرار گرفت، یعنی کسی که مردم را از دین خدا باز میدارد. این واژه همراه با مشتقات آن نوزده بار در قرآن تکرار شده است. در روایتی امام محمد باقر (علیهالسلام) سفیان را به بازدارندگان مردم از دین خدا خطاب فرموده است.
در این رابطه سدير صيرفی میگويد: «امام باقر (عليهالسلام) با اشاره به مردمی که طواف میکردند به من فرمود: ای سدير اين مردم تنها به اين أمر شدند تا دور اين سنگها طواف کنند و آنگاه نزد ما بيايند و ولايتشان را نسبت به ما اعلام دارند که خداوند میفرمايد: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[طه/82] و من بسيار آمرزندهام برای کسی که توبه کند و ايمان آورد و عمل صالح بهجای آورد و سپس هدايت شود.» منظور از «هدايت شود» ولايت ما اهلبيت است. ای سدير اکنون بازدارندگان از دين خدا را به تو نشان میدهم آنگاه حضرت به ابوحنيفه و سفيان ثوری که در مسجد با اصحابشان حلقه زده بودند نگاه کرده فرمود: هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ... اينان بازدارندگان راه دين خدا هستند بدون اينکه هدايتی از جانب خدا و کتاب روشنی بههمراه داشته باشند، اگر اين خبيثها در خانههايشان مینشستند مردم متحير میگشتند و وقتی کسی را نمیيافتند تا از خدا و رسول او به ايشان خبر دهد، نزد ما میآمدند تا آنها را خبر دهيم.»[کافی، ج1، 393]
بنابراین با توجه به روایات و اقوالی که از ائمهی معصومین (علیهمالسلام)، درباره مذمت سفیان ثوری نقل شده است، دیگر جای شک و شبههای دربارهی صوفیبودن سفیان و انحرافات وی باقی نمیماند.
پینوشت:
کلینی محمد بن یعقوب، الكافی، اسلامیه، قم، ج1، ص 393.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در رواج تصوف، که صوفیان از او به نیکی یاد کرده و او را انسانی عالم و زاهد دانستهاند، سفیان ثوری است. وی در نزد صوفیان، در حالی به بزرگی یاد شده که عطار دربارهی اساتید سفیان مینویسد: «سفیان سه استاد داشت یکی یهودی، دیگری نصرانی و دیگری مجوسی»[1] این توصیف عطار از سفیان، معاشرت و تأثیرپذیری وی از دین مسیحیت و یهود را ثابت میکند.
یکی از مذمتها و اشکالاتی که بر سفيان ثوری وارد است، این بوده که در زمان اهلبیت (علیهمالسلام) بر گفتار و رفتار آنان اعتراض و جسارتهایی داشته، که حاکی از مخالفت این فرد با ائمهی معصومین (علیهمالسلام) دارد. در همین راستا آمده که سفیان «روزی بر امام صادق (علیهالسلام) وارد شد، امام را ديد که جامهای سپيد و لطيف بر تن کرده است، بهعنوان اعتراض گفت: اين جامه سزاوار تو نيست، تو نمیبايست خود را به زيورهای دنيا آلوده سازی. امام به او فرمود: «خوب گوش کن که برای دنيا وآخرت تو مفيد است، اگر راستی اشتباه کردهای و حقيقت نظرِ دين اسلام را دربارهی اين موضوع نمیدانی، سخن من برای تو بسيار سودمند خواهد بود و اما اگر منظورت اين است که در اسلام بدعتی ايجاد کنی، حقايق را منحرف و وارونه سازی، مطلب ديگری است و اين سخنان به تو سودی نخواهد داشت.»[2] بعد از اعتراضی که سفیان دربارهی پوشش امام وارد میکند، حضرت جواب این شخص را بهگونهای بیان میفرمایند که سفيان نتوانست در برابر آن، پاسخی منطقی بدهد، لذا محضر امام را ترک کرد و به ياران و هممسلکان خود پيوست و ماجرا را به آنها گفت، آنها تصميم گرفتند که دسته جمعی با امام مباحثه کنند. (تفصيل اين مصاحبه در روايت آمده است) خلاصه امام در پايان، اين گروه صوفی را مخاطب ساخت و فرمود: «از اين راه ناصواب دست برداريد و خود را به آداب واقعی اسلام تربيت کنيد از آنچه خدا امر و نهی کرده تجاوز نکنيد و از پيش خود دستور نتراشيد و در مسائلی که نمیدانيد مداخله نکنيد، علم آن مسائل را از اهلش بخواهيد، درصدد باشيد که ناسخ را از منسوخ و محکم را از متشابه و حلال را از حرام بازشناسيد، اين براي شما بهتر و آسانتر و از نادانی دورتر است، جهالت را رها کنيد که طرفدار جهالت زياد است، بر خلاف دانش که طرفدار کمی دارد، خداوند فرمود بالاتر از هر صاحب دانشی دانشمندی است.»[3]
همچنین در روایتی دیگر آمده که سفيان ثوری به امام صادق (علیهالسلام) جسارت و اعتراض کرده که چرا با انجام دادن کارهایی، با پیامبر خدا مخالفت کرده است؟ در این روایت آمده: «سفيان ثوری بر امام صادق (عليهالسلام) وارد شد و گفت: خدا تو را اصلاح گرداند! به من خبر رسيده کارهايی انجام دادهای که با پيامبر خدا مخالفت نمودهای! حضرت فرمود چه کارهايي؟ گفت: شنيدهام از جحفه مُحرم شدهای در حالی که رسول خدا از شجره مُحرم میشد. همچنين شنيدهام در طواف واجب، حجرالاسود را لمس نکردهای در حالی که رسول خدا اينچنين میکرد و نيز شنيدهام شتر را در قربانگاه نحر نکردهای و در خانهات نحر کردهای. حضرت فرمود بله من اينها را انجام دادهام. سفيان گفت: چه چيزی موجب اين کارهای تو شده؟ حضرت فرمود: رسول خدا جُحفه را برای مريض و ضعيف، ميقات قرار داد و من چون مريض بودم دوست داشتم از رخصت الهی استفاده کنم. اما اين که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حجرالاسود را استلام مینمود چون مردم راه را برايش باز میکردند ولی برای من چنين نمیکنند و اما در مورد محل نحر شتر، پيامبر فرمود: تمام مکه، قربانگاه است و هر جا در مکه قربانی کنی کافيست. [4]
سفیان ثوری از افرادی است که مصداق صدّ عن سبیل الله قرار گرفت، یعنی کسی که مردم را از دین خدا باز میدارد. این واژه همراه با مشتقات آن نوزده بار در قرآن تکرار شده است. در روایتی امام محمد باقر (علیهالسلام) سفیان را به بازدارندگان مردم از دین خدا خطاب فرموده است. در این رابطه سدير صيرفی میگويد: «امام باقر (عليهالسلام) با اشاره به مردمی که طواف میکردند به من فرمود: ای سدير اين مردم تنها به اين أمر شدند تا دور اين سنگها طواف کنند و آنگاه نزد ما بيايند و ولايتشان را نسبت به ما اعلام دارند که خداوند میفرمايد: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[طه/82] و من بسيار آمرزندهام برای کسی که توبه کند و ايمان آورد و عمل صالح بهجای آورد و سپس هدايت شود.» منظور از «هدايت شود» ولايت ما اهلبيت است. ای سدير اکنون بازدارندگان از دين خدا را به تو نشان میدهم آنگاه حضرت به ابوحنيفه و سفيان ثوری که در مسجد با اصحابشان حلقه زده بودند نگاه کرده فرمود: هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ... اينان بازدارندگان راه دين خدا هستند بدون اينکه هدايتی از جانب خدا و کتاب روشنی بههمراه داشته باشند، اگر اين خبيثها در خانههايشان مینشستند مردم متحير میگشتند و وقتی کسی را نمیيافتند تا از خدا و رسول او به ايشان خبر دهد، نزد ما میآمدند تا آنها را خبر دهيم.»[5]
بنابراین با توجه به روایات و اقوالی که از ائمهی معصومین (علیهمالسلام)، درباره مذمت سفیان ثوری نقل شده است، دیگر جای هیچ شک و شبههای دربارهی صوفیبودن سفیان و رفتارهای ناپسند، غیرشرعی و بدعتگونه این شخص باقی نمیماند.
پینوشت:
[1]. فريد الدين عطار نيشابورى، تذكره الأولياء، رينولد آلين نيكلسون، نشر ليدن، چاپ اول، 1905 م، ذیل شرح حال سفیان ثوری، ص175.
[2]. حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، نشر آل علی، چاپ اول، 1382، ص627-639
[3]. همان
[4]. الأصول الستة عشر،عدهای از علما، قم، نشر دار الشبستری،1363، ص167.
[5]. کلینی محمد بن یعقوب، الكافي، اسلامیه، قم، ج1، ص 393.
افزودن نظر جدید