اقطاب صوفی

صوفیان قرن چهارم همانند جعفر حذا و ابوالحسن پوشنجی معتقدند که در دوره ایشان جز از نامی از تصوف باقی نمانده است و تصوف امروزه به پوستهای بدون مغز شبیه است که محتوایی برای ارائه به مریدان ندارد. بنابراین گویی تصوف در همان قرون اولیه ماهیت ادعایی خود را از دست داده است.

برخی از بزرگان صوفیه قرن سوم که از جمله آنها حمدون قصار است به تصوف اشکال کرده و تصوف زمان خود را متهم به نفس پرستی کرده و معتقد است پیشینیان او برای عزت اسلام سخن میگفتند و در دوره او دنیا پرستی و نفس پرستی جای خود را گرفته است. همین امر از انتقادات صوفیه به جریان تصوف است که به مرور زمان بر انحرافات ایشان افزوده شده است.