نقد درونی به دنیاطلبی صوفیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- ازجمله نقدهایی که به صوفیه وارد است نقد درونی است. نقد درونی به این معناست که افرادی از بزرگان صوفیه که خود صوفی مسلک هستند، اقدام به نقد درون فرقهای کرده و از روش یا منش برخی از دیگر بزرگان صوفیه انتقاد میکنند. برخی نقد درون فرقهای صوفیه را مشمول انتقاد بزرگان صوفیه به جهال یا شیادان صوفی نسبت میدهند، درحالی که بیشتر نقدهای درونی صوفیه از جانب بزرگان صوفیه به دیگر بزرگان این مسلک وارد شده است و در این نقد اثری از نقد جهال یا شیادان صوفینما دیده نمیشود. از نقدهای درونی صوفیه سخن حمدون قصار از روسای ملامتیه است که وی در جواب این پرسش که چرا سخنان گذشتگان در دلها سودمندتر بود، گفت: «به جهت آنکه ایشان سخن از برای عزّ اسلام گفتند و جهت نجات نفس و از بهر رضای حق، ما از بهر عزّ نفس و طلب دنیا و قبول خلق می گوییم.»[ نقد صوفی، ص 67] حمدون قصار از بزرگان صوفیه قرن سوم است. او در گفته خود بیان میدارد که صوفیه قدیم برای عزت اسلام سخن میگفتند و ما برای عزت نفس. اگر انحراف صوفیه تا قرن سوم بدانجا رسیده که بزرگانشان به آن اعتراف میکنند، اکنون که سالها از آن زمان میگذرد، انحراف ایشان بسیار عمیقتر شده است.
پینوشت:
یوسفپور محمدکاظم، نقد صوفی، روزنه، تهران، 1380، ص 67 به نقل از:عطار نیشابوری فریدالدین محمد، تذکره الاولیاء، مصحح استعلامی محمد، زوار، تهران، 1360، ص 402
افزودن نظر جدید