متون
کتاب نگاهی به آیین زرتشتی نوشتۀ حجة الاسلام مهدی رستمی به زیور طبع آراسته شد. این کتاب با هدف آشنایی اِجمالی با دین زرتشتی، با رویکرد انتقادی نوشته شده. این کتاب با هدف روشنگری و آشنایی عموم مردم، دانشجویان و دانش آموزان با واقعیتهای دین زرتشتی در 72 صفحه، توسط انتشارات ذِکری در شهر قم منتشر شده است.
والتر هینتس (Walther Hinz) ایرانشناس بزرگ آلمانی، مینویسد که زرتشتیان، خط دینی خود را (که اوستا را با آنان نوشتهاند) از یهودیان و آرامیها یاد گرفتهاند (والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392، ص 409).
موبدان زرتشتی امروزه میگویند که فقط گاتهای اوستا را قبول دارند. این در حالی است که گاتهای 23 صفحهای، کتابی مبهم است و بیشتر متن آن قابل فهم نیست. حال چگونه ممکن است همه نیازهای بشر امروز از آن به دست بیاید؟ چگونه ممکن است این کتاب برای بشر کافی باشد؟
گاتهای اوستا، کتابی است که معنا و مفهوم بسیاری از واژگان آن معلوم نیست. بین ترجمههای فارسی و غربی تقریبا اتفاق نظری وجود ندارد. بین ترجمههایی که اوستاشناسان غربی هم ارائه کردهاند، اختلاف نظر بسیار است. غالباً یک عبارت یه چند صورت کاملاً مختلف ترجمه شده است.
سامانیان حامی فرهنگ اسلامی بودند. در قرن دهم میلادی، اندیشه های دینی و شرعی و... که عربی بود، به قالب فارسی ریخته شد و محافظت از فارسی شدن ادبیات و زبان دین تا قرن بیست و یک و توسط علمای دین اسلام ادامه داشت.
اوستا کتابی است که موبدان زرتشتی و جامعه زرتشتیان و حتی مورخین در زمانی همه آنرا سروده زرتشتی می دانستند، تا اینکه در سال 1860 توسط آقای هوگ اکتشاف بزرگی صورت گرفت و تنها بخشی که امروزه گاتها نامیده می شود، سروده زرتشت نامیده شد.
حکومت ساسانیان حکومتی دینی است که دین غالب پادشاهان این دوره، زرتشتی بوده است. کتاب ماتیکان هزار دادستان که توسط موبد شهزادی ترجمه شده، حاوی مطالبی از زمان ساسانیان که من جمله می توان به فصل چهارم آن که درباره برده داری و غلامی است، اشاره کرد.
در نگاه ایرانشناسان، خط پهلوی (که یک خط نامناسب و پر از اِشکال است) سبب شد که نگارش اوستا نیز در بسیاری موارد، خطا و غلط از آب دربیاید. از جمله اشکالات خط پهلوی این است که در این خط گاهی یک حرف برای چند صدا استفاده میشود که همین امر باعث شده ترجمه بخشهایی از اوستا با مشکل جدی مواجه شود.
در نگاه اوستاشناسان بزرگ جهان، به ویژه ژان کلنز، نه منشأ جغرافیایی اوستا مشخص است، نه ریشه تاریخی آن روشن است، نه حتی هویت راستین سرایندگان آن معیّن است... پس سزاوار است که آن را «بیشناسنامه» بنامیم...
کتاب «نگاهی نو به دیرینگی اوستا» اثر پژوهشگر ارجمند، مهدی رستمی است که به صورت ویژه به نقد تاریخی و تبیین سیر انحرافات و تحریفات کتاب مقدس زرتشتیان پرداخته است. این کتاب، پژوهشگر را به سوی شناختی نو فرامیخواند و حقایق تلخ و شیرین را در کنار یکدیگر قرار داده، وی را به قضاوتی عادلانه، منصفانه و منطقی بر مبنای اسناد و دلایل تاریخی دعوت میکند.
گاهان سروده ای است که انتساب آن به زرتشت با توجه به اختلافات بسیار در تاریخ و محل تولد بسیار سخت است. اگر قبول کنیم که این سروده برای زرتشت است، ترجمه این متون عمده مشکل زبان شناسان است. ولی موبدان در بخش ترجمه کار به ترجمه زبان شناسان نداشته اند و خود هرگونه خواسته اند این سروده ها را ترجمه کرده اند.
نبود نص الهی در ادیان دیگر و تعارض آموزههای کتب مقدس با رهاوردهای علمی و حاجات عصری، اندیشمندان و متألهان غرب را بر آن داشت که به عصری کردن دین، روی آورند؛ زیرا نه چشم پوشی از دستاوردهای نوین علمی و نیازهای عصری امکان پذیر مینمود و نه با تعارض میتوان زیست و نه متون مقدس از چنان اعتبار و وثاقت و درونمایهای برخوردار بود که بر علم پیشی گیرد.
اوستا، کتابی است که در زمانی ادعا میشده است سروده زرتشت بوده است ولی در قرن 18 میلاد توسط زبان شناسان به دست آمد که تنها بخش کوچکی از اوستا برای زرتشت است و این مطلب هم صرفا به دلیل قدیمی بودن این قسمت از دیگر بخشهای اوستا هست و الا دلیل دیگری برای این ادعا وجود ندارد.
امروزه زرتشتیان و پژوهشگران همگی معتقدند که اوستا کتابی است که در طول تاریخ دچار تحریف شده است. آن چنانکه در زمان ساسانیان و حتی قبل از آن، کتاب اوستا ۲۱ نسک (فصل، باب) داشت. اما امروزه مقدار بسیار اندکی از آن یعنی فقط به مقدار ۵ نسک از آن باقی مانده است (آن هم به صورت ناقص) و بقیه از بین رفته است. استاد پورداود میگوید...