بهائیت وشیخیه
پیامبر اکرم (ص) در خطبه غدیر، علمی الهی و نامتناهی را برای حضرت مهدی (عج) ذکر فرموده است. این در حالیست که با در نظر داشتن جهل و علم ستیزی مدعی دروغین مهدویتِ بهائیت، یقین پیدا خواهیم کرد که باب، مهدی موعود مورد نظر پیامبر(ص) نیست.
بنابر حدیث غدیر، امام مهدی (علیه السلام) آخرین حجّت الهی است. این خود ادعای پیامبری دین ساز بهائیت که ادعا دارد پس از امام زمان (قلابی) آمده را رد می کند. بهائیان در ادامه، اعتقاد به رجعت را به عنوان نقضِ آخرین حجت بودن حضرت مهدی (ع) ذکر می کنند. این در حالیست که از یک سو رجعت به معنای بازگشت خود گذشتگان است نه حلول و تناسخ و از سویی دیگر رجعت معصومین (علیهم السلام) تحت حجیت امام زمان (علیه السلام) خواهد بود؛ نه به عنوان آورنده دینی جدید و حجتی مستقل تا آخرین بودن امام زمان (ع) نقض گردد!
پیامبرخوانده بهائی با انکار معجزات پیامبران الهی مدعی شد که شبه آیاتش به تنهایی می تواند دلیل حقانیت او قرار گیرند! اما اگر چنین بود پس چرا خدای تعالی از آیات و معجزات، به عنوان دو دلیل توأمان یاد کرده است؟! از طرفی، حتی اگر آیات به تنهایی دلیل حقانیت مدعیان پیامبری باشد، آیا سیاه مشق ها و متون اصلاح شده بهاء، از چنین قابلیتی برخوردارند؟!
در گزارش تیرماه سال 1348 ساواک از بهائیان، اعضای تشکیلات بهائیت، دانش افزایی و ثروت اندوزی را پیش نیاز ترسیمی بیت العدل برای تصاحب حکومت جهانی و ایجاد نظام نوین جهانی بهائی به رهبری خود عنوان کردند. این در حالیست که تشکیلات بهائیت در شعار، ادعای دوری از امور حکومتی را دارد.
پر واضح است که فرقه بهائیت نزد کشورهایی که در ایجاد و امتداد مسیر آن نقش داشته و دارند، قابل احترام باشد. وقتی جنس حامیان بهائیت و احترام گذارندگان به آن، کشورهای ستمگر و سلطه گر باشند، همان می شود که ملت آزادی خواه و ستمدیده از استعمار (مثل ایران)، از بهائیت بیزار باشد.
مرداد سال 57 بود که تشکیلات بهائی با دستور به تقیه، رعایت احتیاط و حمایت و همکاری با رژیم پهلوی، استراتژی خود را برای رویارویی با انقلابیون اعلام کرد. اما علت ترس و تکاپوی تشکیلات بهائیت از احتمال انقلاب در ایران، از آن جهت بود که مبادا اقتدارش در ایران از بین رود و آتشی که بواسطه ظلم ها و خیانت هایش افروخته بود دامنش را بگیرد!
تشکیلات بهائیت دریافته بود، آتشی که در زمان رژیم پهلوی با ظلم و فساد در دل توده مردم افروخته بود، هر لحظه امکان گرفتن دامن ناپاکش را داشت. از این رو بر خلاف اصل ممنوعیت پنهان کاری، در مرداد ماه 1357، اعضایش را در ایران به رعایت احتیاط، پنهان کاری و حمایت همه جانبه از دیکتاتوری پهلوی فراخواند.
رهبران و تشکیلات بهائیت توافق خود با رژیم صهیونیستی مبنی بر عدم حضور و فعالیت در سرزمین های اشغالی، در قبال دریافت حمایت های این رژیم برای حضور در سایر کشورها را به دستور پیامبرخوانده بهائی منتسب می کنند! این در حالیست که اسناد، حکایت از حضور و فعالیت بهائیان پس از پیامبرنمای بهائی و تا پیش از تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین دارند.
گزارش ساواک از نشست بهائیان در شیراز نشان داد که تشکیلات بهائیت در هیچ دوره ای دست از تبلیغ و کادرسازی برای خود برنمی دارد. تشکیلات بهائیت برخلاف شعار حقیقت جویی، از کسانی که پیرامون شبهات و تاریکی بهائیت روشنگری می کنند به شدت متنفر است. شعار نوع دوستی اش در واقع، رنگ و بوی دیگری دارد. با شعار حکمت، نفوذ و کارشکنی خود را توجیه می کند.
تشکیلات بهائیت در گزارشی که از تبلیغ خود در کشور مالزی به بهانه وقوع سیل ارائه داد، به استفاده از ابزار آموزش و مشاوره اشاره کرد. بهائیت که نشان داده بیش ازاستدلال، به تبلیغ با سوءاستفاده از نقطه ضعف افراد تمایل نشان می دهد و بی توجه به منع حکومت ها از تبلیغاتش، از برخورد با تبلیغ تهاجمی اش نیز به عنوان فرصت در عرصه بین الملل بهره می برد!
نهاد بیت العدل در مستند خود سعی کرد تا عبدالبهاء را سرمشق نیکو برای اهل عالم معرفی کند. اما با نگاهی گذار بر زندگی این پیشوای بهائی در می یابیم که او تنها در زیرکی، ماهی صفتی، نوکری برای ابرقدرت ها، خدمت به نظام های طاغوتی، پنهان کاری و عوام فریبی می تواند برای بشریت الگویی به غایت ناپسند باشد!
به رغم مخالفت دولت مالزی با تبلیغ فرقه بهائی و حتی تعیین مجازات برای انتشار کتب آن؛ تشکیلات بهائیت در سال گذشته به ارائه گزارش مفصلی از تبلیغ تبشیری خود در کشور مالزی به بهانه وقوع سیل پرداخت. با این حال تشکیلات بهائیت حتی بر خلاف تعالیم خود در پیروی از حکومت ها به تبلیغ تبشیری خود در این کشور اسلامی اصرار دارد.
بیت العدل در مستند خود از عبدالبهاء سعی دارد تا او را به عنوان سرمشق عالمیان معرفی کند! این در حالیست که تشکیلات بهائیت خود به جای الگوی گیری از گفتار عبدالبهاء در دوری از سیاست و اعتراض نکردن به حاکمین، مناصب سیاسی را تصاحب و راه براندازی حکومت های مخالفش را در پیش گرفته است. یا آنجا که در نوع نظام رهبری بهائیت، بر خلاف خواست عبدالبهاء عمل کرده است.
در فیلمی که به سفارش نهاد رهبری بهائیت بیت العدل به مناسبت سالمرگ عبدالبهاء ساخته شد، این پیشوای بهائیت به عنوان الگو و سرمشق عالمیان معرفی شد. اما با نگاهی گذرا به زندگی این پیشوای بهائی در می یابیم که او در زمینه دیگرستیزی نسبت به پیروان ادیان و کینه توزی نسبت به ملت ها می تواند سرمشق خوبی برای بشریت باشد.