تصوف
به غیر از متصوفه، صوفی پژوهان زیادی از کشورهای مختلف بهدنبال پیدان کردن تعریف صحیحی از تصوف بودند ولی اگر نگوییم که تعریفش غیرممکن است، باید اعتراف کرد که بسیار مشکل است. چنانچه نیکلسن بعد از جمع کردن تعاریف مختلفی از تصوف، به این نتیجه میرسد که تصوف را نمیتوان تعریف کرد.
در مورد واژه تصوف و کلمه صوفی، تعاریف فراوانی وجود دارد ولی در میان آنها یک تعریف جامع که حاوی روش و طریقه صوفیه بوده و موردقبول همگان نیز قرار گرفته باشد، یافت نمیشود. حتی برخی از بزرگان صوفیه چندین تعریف از واژه تصوف ارائه کرده و نتوانستهاند یک تعریف جامع و کامل از تصوف داشته باشند و این کاشف از این است که هرکدام مفهوم جداگانهای برای تصوف و صوفی قائل بودهاند.
مصطفی آزمایش شیخ مأذون خارج نشین فرقه صوفیه گنابادی در طول اعتراضات مردم خوزستان بخاطر کمبود آب، سعی زیادی برای التهاب آفرینی و ایجاد تنش و به اغتشاش کشاندن این اعتراضات داشت و حتی ادعا کرد که حکومت ایران به دنبال کویری کردن استان خوزستان است. وی شدیداً به دنبال تحریک احساسات مردم برای ایجاد فتنهای جدید بود که بازهم شکست خورد.
محمد اسماعیل صلاحی قطبیت را حق غصب شده خویش در سلسله سلطان علیشاهی میداند. صلاحی برای رسیدن به این منظور در تفسیر قرآن کریم نظر اهل سنت را پذیرفته و به پیامبر اکرم (ص) افترا زده و آیات قرآن را با تفسیر به رأی به نفع اقطاب صوفیه مصادره و خود را از مصادیق این آیات معرفی کرده است.
مصطفی آزمایش که مدعی است حکومت ایران قصد دارد با کویری کردن استان خوزستان، مردم را مجبور به مهاجرت و غصب زمینها و خانه و کاشانه آنها کنند، هیچ وقت حاضر نیست به زمین خواری و موقوفه خواری خانقاه بیدخت و نزدیکان قطب این فرقه در شهرستان گناباد اشاره کند.
درحالی مصطفی آزمایش شیخ فرقه صوفیه گنابادی در سخنان عجیبی مدعی شد که حکومت ایران به دنبال کویری کردن استان خوزستان و کوچاندن مردم از این استان است! که تلاشهای بیوقفه ارتش، سپاه و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) برای آبرسانی و حل مشکل مردم این استان همچنان ادامه دارد و دلیلی شد برای اثبات دروغگویی شیخ دراویش گنابادی.
ملاسلطان گنابادی و نورعلی تابنده ازجمله صوفیانی بودند که در مورد خود و آینده این سلسله پیشگویی کردند. ملاسلطان مدعی شد که بعد از من در این سلسله انقطاعی اتفاق نخواهد افتاد ولی بعد از مرگ نورعلی تابنده این سلسله دچار انقطاع شد و خلاف پیشگویی او ثابت شد. نورعلی تابنده نیز درباره مدت عمر خود پیشگویی کرده بود که آن نیز محقق نشد.
چند سالی است که با زیاد شدن بلایای طبیعی و بیماری منحوس کرونا میبینیم که اقطاب دراویش گنابادی، این بلایا را بهدلایل واهی به خود نسبت میدهند. صلاحی علت شیوع کرونا را به قطبیت نرسیدن خود میداند و نورعلی تابنده نیز علت جاری شدن سیل های سال 98 را عدم توجه مردم به خود دانست!!!
اقطاب دراویش از پرمدعاترین انسانها هستند که بهواسطه اینکه خود را ولی خدا بر روی زمین میدانند، لذا عالم را در ید تصرف خویش میبینند و گهگاه آنچه در دنیا رخ میدهد را به خود نسبت میدهند. چنانچه یکی از مدعیان قطبیت در فرقه صوفیه گنابادی علت نازل شدن بلای کرونا را غصب حق خویش در این فرقه میداند.
متصوفه همواره مقام و منزلت زیادی برای اقطاب و بزرگان خویش قائل بوده. برخی خود را با پیامبر (ص) مقایسه کرده و برخی نیز در مقام و منزلت خود را به اهل بیت (ع) تشبیه کردهاند. برخی نیز همچون حلاج ادعاهای بالاتری در این باره داشته و حاضر به کتمان آن نشده و آشکارا ادعای خود را در مورد مقام خویش بیان کرده و مقامی الهی برای خود متصور شده است.
قطاب و مشایخ صوفیه مقامی والا و بزرگ برای خود قائل هستند و همواره خود را به حضرات معصومین (علیه السلام) تشبیه میکنند و خود را همچون اهلبیت (ع) لازم الاتباع و لازم الاطاعت از سوی مریدان میدانند و معتقدند که آنها نیز از مصادیق اولی الأمر هستند. کما اینکه صلاحی نورعلی تابنده را به پیامبر (ص) و خود را به حضرت علی (ع) تشبیه کرده و خود را علی زمان خوانده است.
برخی از اقطاب بهصراحت خود را همشأن و رتبه ائمه اطهار (علیهم السلام) خوانده و برخی از آنها آیاتی از قرآن کریم که شأن نزول آنها در مورد ائمه اطهار (ع) است را با تفسیر به رأی در حق خود و اقطاب سلف خویش صادق میدانند. چنانچه محمد اسماعیل صلاحی، اقطاب را مصداق صادقین در آیه مبارکه کونوا مع الصادقین میداند. درحالیکه به اعتقاد شیعه، شأن نزول این آیه منحصر در ائمه اطهار (ع) است.
محمد اسماعیل صلاحی که دستش از قطبیت کوتاه شده در جدیدترین سخنانش در فضای مجازی در واکنش به سخنان و حمایت خانواده تابنده از قطبیت سید علیرضا جذبی، ادعا کرد که خارج شدن قطبیت از این خاندان بهخاطر ظلم و ظالم بودن آنها بوده است و این انحراف به وجود آمده در این سلسله، باعث رخ دادن بلایای طبیعی و بیماری کرونا شده است!
در فرقههای صوفیه اشاره غیبیه یکی از اصول اساسی در تعیین جانشین قطب است، ولی در برخی از موارد حتی خلاف این اصل، عمل شده که حاکی از دروغ و فریب بودن این موضوع است. کما اینکه زمانی که نورعلی تابنده فرمان جانشینی شمسالدین حائری را باید قاعدتاً طبق اشاره غیبیه باشد را صادر میکند، حائری از دنیا میرود!