برملا شدن دروغی به نام اشاره غیبیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تصوف قطب دارای بالاترین مقام و جایگاه است. مقام و جایگاهی که آن را با مقام و جایگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز مقایسه و تشبیه میکنند. این موقعیت باعث شده که بارها رسیدن به اینجایگاه به محلی برای نزاع و درگیری بین مشایخ یک فرقه تبدیل شود. درواقع مسئله رسیدن به قطبیت و تعیین جانشین از چالش برانگیزترین مسائل فرقههای صوفیه است. کما اینکه در طول قرنها و سالها بهوضوح این مسئله آشکار شده است و مشایخ زیادی با ادعاهای خود مسبب ایجاد انشعابات زیادی در مسلک تصوف شدهاند.
برخی از فرقههای نعمت اللهی که خود از انشعابات در تصوف هستند، برای مشخص شدن جانشین شروطی قرار دادهاند. در این فرقهها اشاره غیبیه را یکی از اصول اساسی در تعیین جانشین قطب میدانند. از اینرو در اکثر اجازه نامههای قطبیت به مسئله اشاره غیبیه اشاره شده است و حتی نقل مسئله اشاره غیبیه در اجازه نامه اینقدر رایج بوده است که اگر در اجازه نامهای به اشاره غیبیه برای آن شخص اشاره نشده باشد، برخی در مورد صحت اجازه نامه تردید میکنند.
فرقه دراویش گنابادی ازجمله فرقههایی است که اهمیت ویژهای به مسئله اشاره غیبیه میدهد و اشاره غیبیه برای تعیین جانشین جزء اصول اساسی در این فرقه به شمار میرود. اگرچه اشاره غیبیه در فرقه سلطان علیشاهی بسیار مورد تأکید است ولی در چند مورد در فرمانهای صادرشده نهتنها ذکری از اشاره غیبیه به میان نیامده، بلکه در برخی از موارد حتی خلاف این اصل عمل شده، که حاکی از دروغ و فریب بودن این موضوع است.
ازجمله موارد انکارناپذیری که دروغ بودن اشاره غیبیه را برملا میکند اجازه نامهای است که محمد اسماعیل صلاحی آن را منتشر کرده است. این اجازه نامه فرمان جانشینی حاج شمسالدین حائری با لقب طریقتی ارشاد علی است که توسط نورعلی تابنده مجذوب علیشاه در اول فروردین 1382 صادرشده است و ایشان را ارشاد علیشاه خوانده است ولی بعداً بهواسطه مرگ شمسالدین حائری این فرمان ملغی گردید و نورعلی تابنده نیز در سوم اسفند 1393 ملغی شدن آن را در پشت برگ همان فرمان اعلام کردند.
نکته مهم در مورد این فرمان جانشینی این است که اگر اشاره غیبیهای برای قطبیت شمسالدین حائری به نورعلی تابنده الهام و اشاره شده، پس چطور شمسالدین حائری قبل از نورعلی تابنده از دنیا میرود؟! درحالیکه نوشتن فرمان جانشینی از طرف نورعلی تابنده به معنای آن است که برای حائری اشاره غیبیه بوده و قرار بوده است که عهدهدار ولایت باشد ولی از دنیا میرود! و دروغ بودن اشاره غیبیه برملا میشود.
کاملاً واضح است که در اینجا که تناقضی آشکار رخ داده و شمسالدین حائری که بهواسطه فرمان جانشینی و به تبع آن اشاره غیبیهای که برای او شده بود، باید به قطبیت میرسید ولی از دنیا رفت! در اینجا یا باید گفت که اصل اشاره غیبیه دروغ و فریبی بیش نیست. یا اینکه بگوییم اشاره غیبیهای برای جانشینی حائری به نورعلی تابنده نشده است و نورعلی تابنده خودسرانه فرمان جانشینی شمسالدین حائری را صادر کرده است، که این مسئله هم با اصل اساسی در این فرقه که تعیین جانشین باید با اشاره غیبیه باشد در تضاد و تناقض است! البته این تضاد و تناقض درباره جانشینی و اشاره غیبیه در چند مورد دیگر نیز تکرار شده که مؤید گفته ما است و پیروان این فرقه باید بدون تعصب، به این مسائل نگاه کنند تا به واقعیت امر برسند.
افزودن نظر جدید