وحدت ادیان
سایت بهائی آسو، مقاله «پرستو فروهر» با عنوان «رد فتوا و چاقو» را منتشر کرد و در آن، به حمایت از توهین سلمان رشدی به قرآن و محکومیت فتوای قتل او توسط امام خمینی (ره) اشاره کرد. اما اقدام سایت آسو در حمایت از سلمان رشدی و اسلامستیزی، نشان میدهد که تشکیلات بهائی بر خلاف ادعای خود، با هر جریان ضداسلامی متحد میشود.
بهائیان یکی از دلایل مخالفت علمای اسلام با مسلک بابیت و بهائیت را تلاش باب و بهاء برای برچیدن طبقه روحانی و علمای دین از جامعه معرفی میکنند. اما درحالی باب و بهاء مخالف وجود علمای دینی معرفی میشوند که در متون این فرقهها، به وجود علمای دینی بابی و بهائی اعتراف شده و آنها را بسیار ستودهاند.
در رابطه با موضوع حقانیت ادیان و مذاهب، نظریه های متفاوتی مطرح شده است که از جمله آنها وحدت ادیان به معنای پذیرش حقانیت همه ادیان و مذاهب می باشد که در نوشته های فرقه اهل حق نیز گرایش به این دیدگاه دیده می شود. در حالی که وحدت ادیان، به حکم ادله عقلی و نقلی مردود است و قابل قبول نیست.
حسینعلی نوری، با جاهل خواندن غیربهائیان، شناخت و ایمان به خود را تنها راه نجات بشریت معرفی نموده است. اما به راستی، بهائیتی که یکی از آموزههای خود را وحدت اساس ادیان معرفی میکند و به نوعی به پلورالیسم دینی باور دارد، چگونه با انحصارِ رستگاری در فرقهی خود، در خلاف جهتِ این شعار گام برداشته است؟!
بهائیان معتقدند که تمامی ادیان الهی در اصول با یکدیگر مشترک بوده و تنها تفاوت آنها در فروع و احکام شرعیه است. این در حالیست که پیشوایان فرقهی بهائیت، بر خلاف مسئلهی لزوم اشتراک ادیان الهی در اصول، با اصل مشترک و مسلّم معاد مخالفت کرده و آن را توهم دانستهاند. لذا درمییابیم که بهائیت، از ریشهای الهی و آسمانی برخوردار نیست.