راندا برن
جریان تفکر نوین، یکی از گستردهترین جریانهای معنوی نوظهور است که در سطح جهان و کشور ما گسترش یافته است. این جریان در سال ۱۸۷۵، توسط «ماری بیکر ادی» در آمریکا پایهگذاری شده و تلفیقی از افکار کابالیستی (عرفان یهودی)، هندوئیسم مدرن و مسیحیت متعالی است.
گروهی مدعی هستند با انجام تکنیک های قانون جذب به نتایج خوبی رسیده اند. آنها داستان و نتیجه ارتباط با این آموزه را برای نویسنده کتاب راز ارسال کرده اند. خانم راندا برن نیز با جمع آوری این نامه ها اقدام به انتشار آنها در یک کتاب کرده است.
شکرگزاری قانون جذب در واقع همان مثبت اندیشی برای جذب ثروت و رفاه و آرامش و... می باشد، اما شکرگزاری در دین اسلام برای توجه به خداوند و معنویت می باشد. پس مفهوم شکرگزاری قانون جذب غیر از مفهوم شکرگزاری دینی می باشد.
قانون جذب صورت متعادل یک نظریه علمی را ندارد و بیشتر شبیه داستان های علمی تخیلی است تا اینکه نظریه علمی باشد. پذیرش نظریه قانون جذب، نباید تالی فاسد داشته باشد در حالی که آسیب های زیادی در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و... برای قانون جذب ذکر شده است.
ابتدای فیلم راز ادعا می شود که افراد مشهور و تاثیرگذار جهان از این راز مطلع بوده اند و اسامی افرادی مانند شکسپیر، افلاطون و...را ذکر می کند، اما هیچ دلیلی بر این ادعا ارائه نمی دهد، همچنین سخنان بعض افراد مشهور را بصورت مصادره به مطلوب بیان می کند.
برخلاف ادعای مروجان تفکر نوین و قانون جذب، مُثبت اندیشی افراطی باعث آسیب به انسان ها می شود. احساسات و هیجاناتی مثل ناراحتی، ترس، غصه و... اموری واقعی، طبیعی و با فواید زیاد هستند. نباید در مثبت اندیشی افراط کنیم. همیشه با امید و مثبت اندیش باشیم ولی وجوه منفی را هم مد نظر داشته باشیم.
مسئلهای که مطرح میباشد، این است که این نظریه «قانون جذب» در واقعیت علمی هیچ پایه و اساسی ندارد. مثلا در جذب منفی به وسیلهی افکار منفی و جذب مثبت به وسیلهی افکار مثبت که مروجین قانون جذب قائلند، در فیزیک دقیقا عکس این قضیه صادق است و دو قطب مخالف همدیگر را جذب خواهند کرد.
نصرالله رادش در برنامهی «محاکات» که به مناسبت ایام نوروز پخش میشد، از کتابی با عنوان «معجزه شکرگزاری» به عنوان کتابی موثر در زندگی خود یاد میکند. وی با شور و هیجانی خاص از اهمیت مطالعۀ این کتاب و تأثیری که بر زندگی وی گذاشته سخن می گوید و به دیگران نیز توصیه میکند که این کتاب را بخوانند.
فردی نازایی که 20 سال آرزوی بچه دار شدن میکند و حتی بچهی خود را در تمام احوالات در کنار خود تصور و حس میکند و.... یا جوانی که چندین سال جنس مخالف خود را عاشقانه دوست دارد و حتی در تصور خود به یاد او غذا میخورد، مسافرت میرود و... ولی به هدف خود نمیرسند! چرا این به اصطلاح قانون در مورد آنها عمل نکرده است؟