صدا و سیما مراقبت کند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هر چند وقت یکبار ما در رسانه ملیمان شاهد ترویج کتابهایی توسط مجریان، فیلمها و مهمانان برنامهها هستیم. کتابهایی که مشکلات فراوانی برای فرد و اجتماع دارند. ظاهرا کارشناسی هم بر صدا و سیما و برنامههایش وجود ندارد که بر این مهم نظارت کند. این کتب متاسفانه گرچه به صورت گسترده در کشور انتشار یافته و به فروش میرسد، اما انتظار میرود در رسانهای که میلیونها بیننده دارد، برای خوراک ذهنی جامعه کار بیشتری شود.
نصرالله رادش بازیگر سینما و تلویزیون در برنامهی «محاکات» که به مناسبت ایام نوروز پخش میشد، به عنوان مهمان برنامه دعوت شده و از کتابی با عنوان «معجزه شکرگزاری» به عنوان کتابی مؤثر در زندگی خود یاد میکند. وی با شور و هیجانی خاص از اهمیت مطالعۀ این کتاب و تأثیری که بر زندگی وی گذاشته سخن میگوید و به دیگران نیز توصیه میکند که این کتاب را بخوانند. پس از تبلیغ این کتاب توسط نصرالله رادش در صدا و سیما، بسیاری از صفحات مجازی مبلغ و مروج معنویت های نوپدید، اقدام به بازنشر ویدئوی مربوط آن کردند.
کتاب «معجزه شکرگزاری» اثر راندا برن (Rhonda Byrne) نویسنده استرالیایی متولد 1951 میلادی است. راندا برن بیشتر با کتاب و مستند راز محصول 2006 شناخته میشود. در کتاب «معجزه شکرکزاری» و کتابهایی از این دست از اصولی پیروی میکنند که بارها در مقالات مختلف به نقد آنها پرداختیم. اصلهایی که رهبران تفکر نوین بنیانگذار آن و به آنها پایبندند. مثل اصل مثبت اندیشی، قانون جذب، تجسم خلاق و غیره. اساسا آنها قائلند، بین قانون جذب و قانون شکرگزاری رابطه وجود دارد. به این صورت که وقتی شما بابت نعمتهای زندگیتان شکرگزاری میکنید و بابت خواستهها و آرزوهایتان شکرگزاری میکنید. در حال توجه کردن به خواستهها و آرزوهایتان هستید و این کار باعث میشود که با توجه به اهدافی که به «کائنات» میفرستید، چیزهایی که میخواهید وارد زندگیتان بشود.
برای شناخت بهتر فرضيه جذب باید گفت؛ اینگونه افراد که مدعی هستند رازی را کشف کردند فرضیه جذب را به قانون جاذبه افکار معرفی کرده اند. «قانون جاذبه نيوتن ميگويد: کُره زمين همه اجسام را به سمت خود میکشد؛ اما قانون جذب میگويد: تمام چيزهایی که ما تصور میکنيم، به سوی ما جذب میشوند.»[1] در تعريفی ديگر از فرضيه جذب، قدرتِ خداگونه به ذهن داده شده و گفته میشود: «با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما میشود. انگار شما داريد به جهان سفارش میدهيد. هر انتخاب که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.»[2] در تعريف غلوّ آميز ديگری، فرضيه جذب اين گونه مطرح میشود: «افکار ما به اجسام تبديل میشوند. هر چيزی در فکرت بگذرد، به زودی آن را در مُشت خواهی گرفت. حُکمرانان و بزرگان، اين راز را میدانستند و تلاش کردند مردم آن را نفهمند؛ چون در آن صورت، همه میخواستند از آن استفاده کنند. بزرگان اين راز را مخفی داشتند.»[3]
ابتدا باید گفت برای قانون جذب یا این فرضیه تاکنون هیچ دلیل علمی ارائه نشده و صرفا بر اساس داستانها و پندارهای اشخاص پایهریزی شده است و در بین مجامع علمی به شبه علم معروف است. با توجه بهاینکه تئوری آنها این است که هرچیزی را تصور کنید بدست خواهید آورد، چرا این تئوریپردازان قانون جذب از کائنات دلیلی برای اثبات حرفشان طلب نمیکنند تا کائنات آنرا اعطاء کند؟ وقتی که این فرضیه برای اثبات خود حتی با یک دلیل عاجز است، چگونه میشود برای دیگر مسائل مورد پذیرش واقع شود؟ دهها اشکال به قانون جذب یا این فرضیه وارد است و در مقالات متعدد در همین سایت به آنها پرداختیم و میتوانید در قسمت جستجو همین سایت پیدا کنید.
پینوشت:
[1]. فيلم راز، قسمت 1.
[2]. آزمنديان، cd مقدماتي کلاس تکنولوژي فکر.
[3]. فيلم راز، قسمت 1.
افزودن نظر جدید