خرقه
امام خمینی(ره) به عنوان نماینده عرفان اسلامی در زمان معاصر در پی نقد تصوف برآمده و در کتابهای مختلف خویش، نمادهای مختلف تصوف را به نقد کشیده است. «خرقه» یکی از نمادهای متصوفه است که امام خمینی در دیوان اشعار خویش، در ابیاتی به نقد اهل خرقه پرداخته و رذائل اخلاقی همچون جهالت، ریا و فریبکاری آنها را بیان داشته است.
برخی از متصوفه برای اعتباری بخشی به این عمل، خرقه پوشی را سنت پیامبر (ص) دانستند و لذا خرقه خود را به پیامبر (ص) رساندند. برخی از بزرگان صوفیه نیز مدعی داشتن خرقه رسول خدا (ص) بودند و ادعا میکردند که خرقه آنها دقیقاً همان خرقه رسول خدا (ص) است.
خرقه یکی از مستحسنات صوفیه است که در این مسلک از اهمیت بسزایی برخوردار است. در نیمه دوم قرن پنجم، سنت خرقهپوشی در میان صوفیه رایج بوده است. با این وجود برخی از صوفیه زیر بار خرقهپوشیدن نرفته و آن را انکار کردهاند. جنید بغدادی که سرسلسله اکثر فرقههای صوفیه است، از جمله کسانی است که معتقد است خرقه اعتباری ندارد.
دلق نام دیگر خرقه، به معنی لباس مخصوص صوفیان است. در کنار خرقه و دلق، مترادفهایی چون جُبّه، مُلمّع، و پشمینه نیز رایج بوده است. برخی از نامهایی که بر خرقه یا دلق قرار میدادند به جهت رنگ آن بوده است. برخی منشا دلق پوشی صوفیان را تاثیر پذیری از مسیحیانی میدانستند که برای ریاضت خرقه را بر تن میکردند.