حلال و حرام
استفاده نکردن مسلمانان از غذای غیرحلالی مثل خوک، همگی بنابر شرع مقدسی که مصالح و مفاسد را حتی در خوراک انسانها مدنظر قرار داده میباشد.
پیشوایان بهائی، با نسخ نجاست و پاکی در اسلام، حکم به پاکی تمامی اشیاء و افراد داده اند. اما به راستی چگونه پیشوایان بهائی بدون رعایت اعتدال در در نجاسات و کثافات، نمی دانستند که امور تکوینی قابل تغییر و تبدیل نیست؟!
یکی از خطوط شیطان در جوامع دینی روگردان کردن آنها از حلال و جسارت تشریع و قانون گذاری در امر تغذیه است، به گونه ای که به جای خدا در مقام داوری نشسته و حلالهای خدا و آن چه درباره اش دلیل حرمتی نیامده بر مردم حرام کنند.
بدون شک اعمال انسانها در زندگی دنیایی و آخرتی آنها تأثیرات زیادی دارد. کردار نیک انسانها دارای آثار مثبت؛ و گناه و معصیت، آثار سوءی در زندگی به همراه دارد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند:«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُم[شوری/30]؛ و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست.» در برخی موارد اصرار بر نظر نادرست و غیر علمی، ناشی از روح گناهکار و سرکشی است، که به دنبال انکار مسائل بدیهی و عقلانی، است.
آنچه مسلم است غذای پاک و حلال در روح و قلب انسان اثر نیکو داشته و غذای حرام، اثر سوءی دارد. روح آدمی، از خوردن اندک لقمه حلال یا حرام، تاثیر پذیرفته و آثار آن در روح و روان او به خوبی خود را نشان میدهد. اثر غذاهای حلال در نورانیت باطن و توجه به عبادات و همچنین اثر غذاهای حرام در کدورت و کسالت در عبادات انسانها، خود را نشان میدهد. لذا در آیات و روایات اسلامی، بر کسب حلال و اجتناب از تناول غذاهای حرام تأکید زیادی شده است.