همه چیز بخورید حلال است!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه مسلم است غذای پاک و حلال در روح و قلب انسان اثر نیکو داشته و غذای حرام، اثر سوءی دارد. روح آدمی، از خوردن اندک لقمه حلال یا حرام، تاثیر پذیرفته و آثار آن در روح و روان او به خوبی خود را نشان میدهد. اثر غذاهای حلال در نورانیت باطن و توجه به عبادات و همچنین اثر غذاهای حرام در کدورت و کسالت در عبادات انسانها، خود را نشان میدهد. لذا در آیات و روایات اسلامی، بر کسب حلال و اجتناب از تناول غذاهای حرام تأکید زیادی شده است.
در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) آمده است: «براستی خداوند بندگانش را آفریده، و نیز روزیشان را از حلال مقررکرده است؛ بنابراین هر کس حرامخواری کند، به همان اندازه از روزی حلالش کاسته میشود.[1]
طبق این حدیث، خداوند همه را روزی حلال داده است و زمینه آن را در اختیار همه قرار داده است، و این انتخاب خود افراد است که به سمت حلال و یا حرام بروند. از عوامل مهم حرام خواری، فقر علمی و معنوی افراد است؛ یعنی اگر کسی تعهد دینی نداشته باشد، تناول کردن هر نوع خوراکی و نوشیدنی را برای خود مجاز میداند.
سیدحسین عباسمنش، از مدعیان تفکر نوین، با حلال دانستن تمامی گوشتها، بر این باور است که انسان میتواند، نوع گوشتی اعم از دریایی و..را تناول کند؛ هر چند نام خداوند بر آن جاری نشده باشد. ایشان میگوید:«برای من همه چیز حلال است، دریایی باشد، خرچنگ باشد، لاکپشت و... .» این فرد بدون داشتن حداقل تخصص و آگاهی در زمینه علوم قرآنی، به معنی و تفسیر کردن آیات قرآن پرداخته و مدعی است، قرآن را خوب خوانده و فهم کرده است. این فرد بدون در نظر گرفتن حکمت خداوند در تحریم حرام خواری، صرفاً برداشت سلیقهای و بدون پشتوانه خود را که از کمترین شناخت معارف قرآنی حکایت دارد را بیان کرده است.
در طول تاریخ، انسانها روش افراطی یا تفریطی در مصرف گوشت داشتهاند. به عنوان نمونه، در سنت بودا خوردن تمامى گوشتها تحریم شده، و پیروان این آئین هیچ حیوانى را حلال گوشت نمىدانند؛ و از طرفی دیگر افراط در مصرف هر نوع گوشت است، در کشورهای آفریقایی، اروپایی و غربی یا شرق دور از خوردن هیچ گوشتى حتى گوشت انسان نیز امتناع ندارند.[2]
اما اسلام در بین تمامی سنتهای موجود روش میانه را در پیش گرفته و از بین گوشتها هر گوشتى که طبیعت انسانهاى معتدل و یا به عبارتى طبیعت معتدل انسانها آن را پاکیزه و مطبوع مىداند،[3] در تحت عنوان کلى (طیبات)[4] حلال کرده، و سپس این عنوان کلى را به چهار پایان، یعنى بهائم که عبارتند از گوسفند و بز و گاو و شتر و در میان پرندگان به هر پرندهای که گوشتخوار نباشد، که علامتش (داشتن سنگدان و پرواز به طریق بال زدن و نداشتن چنگال است) و در آبزیها به ماهیانى که فلس دارند، به آن تفصیلى که در کتب فقه آمده، تفسیر کرده است.[5]
بنابراین، میتوان گفت برخی از صفات حیوان از طریق گوشت به خورنده آن منتقل میشود؛ و بعید نیست که تغذیه از گوشت حیوانات حرام گوشت و درنده، صفت قساوت و درندگى را در انسان تقویت نماید. به همین دلیل در اسلام حیوانات جلاّل یعنى حیواناتى که از نجاست تغذیه مىکنند تحریم شده است.[6]
درنتیجه باید گفت: اگر آقای عباس منش و همفکرانشان، نسبت به قرآن و آموزههای دینی شناخت و آگاهی لازم را داشتند، هرگز چنین سخنانی را بر زبان نمیآوردند. به این قبیل افراد توصیه میشود، بدون آگاهی و شناخت هرگز به توضیح و تفسیر آیات قرآن و موضوعات دینی ورود نکنند.
پینوشت
[1]. محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج 5، ص 81، ح 4و5.
[2]. طباطبایی،محمد حسین،ترجمه المیزان، ج5، ص 295، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، قم،1374شمسی.
[3]. همان.
[4]. مومنون/51.
[5]. اسلام کوئیست، کدبایگانی:10091.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، دارالکتبالإسلامیة، ج4، ص 262، تهران،1374.
افزودن نظر جدید