حدیث غدیر
ذهبی از علمای رجالی و مورخ اهل سنت میگوید در مورد اسناد و طرق حديث غديرخم کتابی نوشتهام. او در مورد حديث غدیر گفته: «صدر حدیث (من کنت مولاه) متواتر است و من به صدور آن از پیامبر (صلی الله علیه و آله) یقین دارم و جمله (اللهم وال من والاه) نیز سندش قوی است.» و این کلام را آلوسی و ابن کثیر نیز نقل کردهاند.
حدیث غدیر از احادیثی است که میان فرق اسلامی جایگاه ویژهای دارد و هیچیک از مذاهب اسلامی آن را انکار نمیکنند. منتها برداشت شیعه از آن به معنای جانشین و خلافت بعد از پیامبر است و مذهب اهل سنت و برداشت آنها به معنای دوست و ناصر است که قطعاً این معنا غلط است و حضرت علی آن را به معنایی که شیعه فهمیده، در مواردی استناد نموده است.
جایگاه وجودی و ارزش هر انسانی زمانی مشخص میشود که مخالفین و دشمنانش در وصف او سخنانی را بگویند که جز تمجید و تکریم چیز دیگری نباشد آن هم دشمنانی قسم خورده و سرسخت، لذا افرادی به مانند معاویه بن ابی سفیان و عمروعاص و حتی دیگران کسانی بودند که در مدح حضرت علی (علیه السلام) مطالبی گفتند که به آن ایمان داشتند.
حضرت فاطمه زهزا دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از رحلت پیامبر و طی خطبهای کوبنده در مسجد پیامبر و آگاهی مردم نسبت به وظیفه خود و جانشینی همسرش به عنوان خلیفه مسلمین، حدیث غدیر را که پدرش در آخرین حجی که با مسلمانان انجام داد و در حضور مردم بیان کرد به مسلمانان یادآوری نمود تا مسلمین به انحراف کشیده نشوند.
پپامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای دستور خداوند برای ابلاغ آنچه به او دستور داده شده بود، تا موجب اکمال دین گردد مردم را در یک فراخوان عمومی در حجه الوداع به انجام فریضه حج دعوت کرد. ایشان در این سفر مواردی از مسائل حج را که مردم در آن رویهای غلط را در پیش گرفته بودند مطرح و شیوه صحیح آن را به صراحت بیان داشتند.
یکی از شواهد بیشماری که معنای حدیث غدیر و دلالت آن بر ولایت و امامت مولا علی (علیه السلام) را آشکار میسازد، قرار گرفتن حدیث ثقلین در دل حدیث غدیر است. حاکم نیشابوری به سند صحیح از زید بن ارقم نقل نموده است که هنگامی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از حجة الوداع برگشتند، در غدیر خم فرود آمدند و فرمودند: «گویا من (به ارتحال از دنیا)...
حدیث شریف غدیر از احادیث صحیح و متواتری است که دستکم 160 مرد صحابی، 7 زن صحابی، 100 مرد تابعی آن را روایت و قریب به 400 نفر از محدثان، مفسران، متکلمان و مورخان شیعه و سنی آن را در کتابهای خود آوردهاند. در حالی که بارها از اهلسنت دیده شده هر جا روایتی به نفع آنها بوده حتّی اگر 4 نفر آن را روایت کرده باشند «متواتر» دانسته و انکار...