جنایات وهابیت
جریان اخوانیه یا اخوان التوحید یکی از جریانهای درونی وهابیت است که بسیار خشن و متعصب هستند و همه مسلمانان غیر وهابی را کافر میپندارند.
از زمان ورود محمد بن عبدالوهاب به درعیه در سال 1157 هجری قمری و منعقد شدن پیمان همکاری بین وی و محمد بن سعود، حکومت وهابی- سعودی پیریزی شد.
علت همراهی وهابیت با اهل سنت در چند دهه اخیر راهبرد کوتاه مدت وهابیت است، تا ابتدا شیعه را از بین ببرد و بعد به سراغ اهل سنت برود و آنان را نیز نابود کند.
ابن عابدین حنفی با تشبیه وهابیت به خوارج در دوران صدر اسلام اینگونه مینویسد: یکی از ویژگیهای خوارج این است که تنها خودشان را مسلمان میدانند و تمامی مخالفانشان را تکفیر میکنند. پیروان محمد بن عبدالوهاب نیز همین ویژگی را دارند.
پیروان محمد بن عبدالوهاب (وهابیها) زایرین قبر پیامبر را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، تا جایی که برای گروهی از زائرین، ابتدا محاسن و ریش ایشان را تراشیدند و سپس به عنوان تشهیر و از بین بردن آبرو، آنان را وارونه بر مرکبهایشان سوار کردند و با همین حالت روانه شهر خود نمودند.
جهاد از جمله فرایضی است که در دفاع از حریم اسلام و حفظ تقدسات اسلامی سفارش شده است. فرقه وهابیت با سوء استفاده از این حکم و با همسانانگاری اعمال مشرکان صدر اسلام و مسلمانان، خون مسلمانان را ریخته و موجب انشقاق در امت اسلامی گشتند.
فرقه وهابیت فرقهای به ظاهر مسلمان و داعیهدار مسلمانی که با برداشتهای غلط از آیات و روایات هرچه به مذاقشان خوش آید با صدور فتوا در میان مسلمانان ترویج کرده و احکام اسلام را وارونه جلوه داده، در حالیکه هیچیک از آن احکام تناسبی با دین اسلام نداشته است. آنان با خشونت و جنگ مسلمانان و پیروان دیگر ادیان الهی را از دم تیغ گذرانیدند و با قتل و عامشان، اسلام را دین جنگ طلب معرفی کردند.
محمد بن عبدالوهاب با عقاید انحرافی و مسمومش و با نشر آن در میان مسلمانان باعث جنگ و خونریزی و قتل و عام در مناطق مسلمان نشین شد. اطرافیان او از جمله اساتید و علمای هم مذهب او افکار و عقاید او را مخالف با مبانی دین اسلام میدانستند و او را از این عقاید افراطی و باطل نهی میکردند.
از زمان بهوجود آمدن فرقه پلید وهابیت که یقیناً ریشه در قوم یهود و عقاید آنان دارد، این گروه جنایتکار، با عقاید افراطی و باطل خود، و با سوء استفاده از آیات قران و روایات، دست به قتل و غارت و جنگ و خونریزی فراوانی زدند و مسلمانان را از دم تیغ به بهانههای واهی گذرانیدند و دین اسلام را که سراسر دین رحمت و مهربانی بود، دین خشن و جنگ طلب معرفی کردند.
زمانی یک فرقه و مذهب جایگاه دینی پیدا میکند که علما و اندیشمندان آن مذهب و یا مذاهب دیگر، آن فرقه و مذهب را تأیید و تمجید کنند. اما اگر همین علما و بزرگان از آن تعریف نکنند و دیگران را به دوری از آن آگاهی دهند، یقیناً هیچیک از مردمان جهان متمایل به آن نخواهند بود و فرقه وهابیت نیز مورد هجمه علمای مذاهب دیگر اسلامی قرار گرفت، و با اعلام برائت از این مذهب تبری جستند.
فرقه ضاله وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن هیجدهم در نجد یکی از شهرهای عربستان بنیان نهاده شد و با حمایت انگلیس و آل سعود روی کار آمد. این فرقه با هدف بازگشت به آموزهای اصیل دینی ولی با تفکرات افراطی و خشک، با هر چه گمان میکردند بدعت است به مخالفت برخاست، در حالیکه بزرگان این فرقه علاوه بر آگاهی نداشتن، با فهم ناقص خود حکم و فتوا صادر کردند.
سؤالی مطرح است که آیا وهابیت بدون هیچ سبقه تاریخی اقدام به رفتار ناشایست در نابودسازی چهره وجیه دین اسلام نمودهاند؟ با بررسی تاریخ صدر اسلام مشخص میشود که این باور وهابیان ریشه در قرون اولیه و حکومت امویان دارد.
اگر دو گروه و حزب و جناحی در مسائلی با هم اختلاف نظر داشته باشند، سعی در رفع آن مسئله میکنند و یا حداقل یکی از طرفین به خاطر مصالح و منافع درون حزبی و... کوتاه آمده تا پا برجا و ماندگار بمانند. اما در فرقه ضاله وهابیت این گروه خبیث و جاهل میبینیم که تاریخ میگوید اینان علاوه بر دشمنان خود که با شدت برخورد میکردند به همکیشان و هم مذهبان خود هم رحم نمیکردند.
وهابیت در طول سه دوره حیاتش مسلمانان را تکفیر کرده است. تکفیر رویکرد اصلی وهابیت است تا جایی که حتی خودشان را نیز تکفیر کردهاند.