تکفیر مسلمانان موحد در کتب و نشریات وهابیان
فرقه ضاله وهابیت، فرقهای نوظهور و جنبشی مذهبی که در ظاهر برخاسته از دل دین اسلامی بود. این فرقه توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن هیجدهم در شهر نجد عربستان بنیان نهاده شد و با حمایتهای کشورهای خارجی از جمله انگلیس و با استقبال و پذیرش حکومت آل سعود روی کار آمد. این فرقه با یک حرکت سریع و پالایشگونه در دین اسلام و با هدف بازگشت به آموزهای اصیل دینی در قرآن و حدیث که همان سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بود روی کار آمد و با تفکرات عجیب و افراطی با هر چه میپنداشت بدعت است، به مخالفت برخاست و این در حالی بود که بزرگان این فرقه علاوه بر عدم آگاهی از قرآن و سنت پیامبر، با اجتهاد و درک و فهم ناقص و غلط خود شروع به صدور حکم و نظرات و فتاوایی کردند که هیچ سنخیتی با دین اسلام نداشت، تا حدی که از طرف علما و بزرگان مذاهب دیگر اسلامی مورد انکار و طرد واقع شدند.
در ابتدای ظهور این فرقه و کمکهای نظامی آل سعود و تعدی و تجاوز و لشکرکشی به بلاد دیگر اسلامی از جمله درون شبه جزیره عربستان و بعد کشور یمن و عراق و... باعث گردیدند که تمام اذهان و افکار به طرف این فرقه خونریز و ظالم معطوف شود، تا اینکه آرام آرام و در طول زمانهای بعدی خود را تثبیت کنند، هر چند که چندین بار معدوم و نابود شدند، اما مانند غده سرطانی و چرکین دوباره رشد و نمو کرده و مثل زخم سرباز کرده و عقاید و افکار مسموم و باطل آنها گسترش پیدا کرد و تا این زمان و عصر کنونی ادامه پیدا کرد. در عصر حاضر هم با پیشرفت تکنولوژی اعم از ماهواره، اینترنت، تلگرام، مجلات، نشریات و ... عقاید و دیدگاههای انحرافی آن بیشتر نمود پیدا کرده و منجر به دردسرهای تازه و مشکلات مذهبی فراوان در دین اسلام گردیده است.
این در حالی است که علمای اهل سنت هم بر این باورند که این فرقه جز دردسر و ناهنجاریهای دینی، هیچ شباهتی با دیگر مذاهب اسلامی ندارند و باید طرد شوند، لذا در سخنان خود به این نکته معترفند و با صراحت بیان میدارند.
مثلاً یوسف بن هاشم الرفاعی از بزرگان معاصر و یکی از علمای مشهور اهل سنت میگوید که در کتابها و نشریات و مجلات و... وهابیان، تکفیر کردن موحدان مسلمان فراوان به چشم میخورد او اینگونه میگوید: «لایجوز اتهام المسلمین الموحدین الذین یصلون معکم و یصومون و یزکون و یحجون البیت ملبین مرددین: (لبیک اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک...) لایجوز اتهامهم بالشرک. کما تطفح کتبکم و منشوراتکم و... کما یجأر خطیبکم یوم الحج الاکبر من مسجد الخیف بمنی صباح عید الحجاج و کافه المسلمین.[1] متهم کردن مسلمین موحدی که با شما نماز میخوانند، روزه میگیرند، زکات میدهند، در مراسم حج لبیک گویان شرکت میکنند، به شرک و کفر جایز نیست، کما این که در کتب و نشریات و... شما از این اتهام لبریز است، همانطور که خطیب شما در روز حج اکبر در مسجد خیف در منی، در روز عید حجاج و مسلمانان این مسئله را با صدای بلند بیان کرد.»
در نتیجه چگونه میتوان آنها را مسلمان و داعیهدار دین اسلام نامید، در حالیکه غیر خود را کافر و مشرک میدانند و فقط خود را عالم به احکام دین اسلام دانسته و دستور میدهند تا از آنها پیروی شود و دیگران را جاهل و نادان معرفی میکنند. والله العالم
پینوشت:
[1]. نصیحة لاخواننا علماء نجد، یوسف الرفاعی، دار اقراء، دمشق، سوریه، (1420ق)، ص28. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید