توحید
حسینعلی نوری در تبیین خدایی خود، جای هرگونه تردیدی را برداشته و اساساً اعتقاد به وجود خدای یکتا را انکار نموده است. این در حالیست که به فرمودهی قرآن کریم، ادیان الهی با یکدیگر در اصول تفاوتی نداشته و از این حیث، میان آنچه بر پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله) نازل شده، با آنچه بر حضرت آدم نازل گردیده، تفاوتی وجود ندارد.
مذهب تشیع هیچگاه در اعتقادات خود دچار انحراف نگشته است، چرا که تابع و دنباله رو عقاید اهل بیت پیامبر است و اشتباه اعتقادی در این مذهب به مراتب کمتر از فرق و مذاهب دیگر اسلامی است. این مذهب در برخی از اعتقاداتش با دیگر مذاهب اسلامی اختلاف اساسی دارد، که آن در اکثر مسائل اصول دین نیست، بلکه در برخی از آن و در فروع دین است و در رأس آن میتوان به موضوع امامت و ولایت اشاره کرد که از مباحث بسیار داغ و مهم در این مقوله است.
بحث توحید یکی از اساسی ترین مباحث پس از ظهور اسلام است و این کلمه در حقیقت شالوده دین اسلامی است که پیامبر در آن مدتی که به رسالت برگزیده شد و به خاطر آن مورد اهانت و تحقیر و شکنجه قرار گرفت صورت پذیرفت، چرا که این کلمه توحید در سرزمینی منتشر گردید که مردمان آن بجای خداوند یکتا بت پرست بودند و در بت پرستی هم به ان اقرار و اصرار هم داشتند و در نهایت با فراگیر شدن دین مبین اسلام بت پرستی از سرزمین حجاز برچیده شد. اما در میان مذاهب اسلامی در دهه های بعدی اختلاف در مصادیق و مفهوم آن به شدت رواج گرفت
بحث توحید از مباحث اصلی پس از ظهور اسلام بوده است و میان مشرکان و پیامبر اکرم روی داد. پیامبری که در اوج تنهایی در سرزمین عربستان، مردم را به طرف یکتا پرستی دعوت کرد. البته این در حالی بود که در مفهوم و محتوا مشرکین و پیامبر اختلاف نداشتند، و این اختلاف در دهههای بعدی بین مذاهب گوناگون روی داد. اهل سنت بحث توحید را به دو قسم ربوبی و الوهی تقسیم کردند و قائلین به غیر این دو را کافر و مشرک برشمردند، در حالی که شیعه آن را به اقسام وسیعتری تقسیم نمود
شیخ یوسف قرضاوی از علمای افراطی سلفی اهل سنت در کشور مصر است. دیدگاه او در برخی از اعتقادات اسلامی مثل توحید و شرک همان دیدگاههای افراطی بزرگان گذشته اهل سنت است در حقیقت او پیرو همان نظراتی است که ابن تیمیه و ابن قیم و دیگران دارند. او توحید را به دو قسم ربوبی و الوهی تقسیم میکند و در توضیح میگوید توحید ربوبی یعنی اعتقاد داشتن به یکتایی خدا در آفرینش و تدبیر در آن و در توحید الوهی میگوید چیزی که آن را توحید در عبادت باید بدانیم که ان در مقابل شرک است
اندیشه ی سید قطب و محمد قطب، تأثیری عمیق بر جامعهی عربستان نهاد. تحت تأثیر این اندیشه، وهابیان که سال ها خودشان را با معنی ارائه شده از جانب محمد بن عبدالوهاب دربارهی توحید سرگرم کرده و مراقب قبرها بودند و گمان نمیکردند که مفهوم دیگری نیز در این باره وجود داشته باشد، به ناگاه با قرائت جدیدی روبرو شدند که با توحید ساختگی آنها منافات داشت.
کسانی که برای خداوند جا و مکان فرض میکنند در واقع ذات کبریایی او را خوب نشناخته و یا غافل ماندهاند. خداوند محصور در چیزی نیست و تمام چیزها را باید از آفریدههای خداوند دانست.
اعتقاد به جسمانیت خداوند موضوعی است که بدون در نظر گرفتن پیامدهای منفی آن از سوی بعضی فرقه هایی که خود را منسوب به اسلام میدانند نشر میشود.
روایتی در صحیح بخاری است که حتی کشتن کسی را که از روی ترس کلمه لا اله الا الله را بر زبان جاری کند جایز نمیداند. تکفیریها در پاسخ از این روایت چه دارند که بگویند!
از شبهاتی که پیروان وهابیت در مبحث عزاداری به شیعیان وارد میکنند این شبهه میباشد که هرگونه نداء به غیر «الله»، یعنی صدا کردن و کمک خواستن از هر کسی جز «الله»، مثلاً گفتن «یا حسین» شرک است. و شدیدتر از آن را دربارهی این قسمت از دعای «فرج امام زمان» وارد کردهاند که میفرماید: «یامحمّد یاعلیّ، یاعلیّ یامحمّد إکفیانی فإنّکما کافیان...
در زبان عربی، واژه «عبد» مشترک لفظی است بین دو معنا: یکی «پرستش» که جز برای خداوند جایز نیست و دیگری «خدمتگزار» و «نوکر» که مقصود از «عبدالحسین» و... همین معناست. از طرفی چگونه است که چون واژه «عبد» با نامهایی همچون «علی»، «حسین»، «زهرا» و... ترکیب شود، سبب شرک میگردد، اما اگر همین نامها نام صحابه، راویان منابع روایی اهلسنت...