معنای توحید و شرک از دیدگاه عالم معاصر اهل سنت
....
مسئله توحید و شرک نخستین و اساسیترین مباحثی است که از ابتدای ظهور اسلام بین پیامبر خاتم و مشرکان عصر جاهلیت مطرح بوده است. پیامبر اکرم با تمام وجود در راه توحید و یکتاپرستی مردم به طرف خداوند و ریشه کن کردن شرک و بتپرستی تلاش نمود و در این راه چه صدمات و سختیهایی که نکشید، اما نهایتاً توحید را در شبه جزیرهی عربستان رواج داد و در دهههای بعدی در ایران و روم گسترش یافت. آنچه حائز اهمیت است این میباشد که بین آن حضرت و مشرکان قریش هیچ گاه بحث و نزاع در مفهوم و محتوای توحید و شرک صورت نگرفت. اما در دورههای بعد و با به وجود آمدن آراء و افکار و مذاهب مختلف در مفهوم و مصادیق توحید و شرک سخنانی مطرح گردید و این عقیده منجر به این شد که اختلاف شدیدی در میان مذاهب اسلامی روی دهد و هر یک دیگری را تکفیر کنند و باعث مباح شدن خون یکدیگر شوند.
از جمله عالمان سنی مذهب سلفی معاصر شیخ یوسف قرضاوی و همفکران او، خصوصاً اخوان المسلمین مصر هستند. که دیدگاه او و افرادی به مانند او قابل بررسی و نقد میباشد که متأثر از اسلاف خود یعنی ابن تیمیه و... میباشند. این عالم معاصر اهل سنت در کتاب حقیقت توحید، در خصوص معنای توحید و شرک مینویسد که: توحیدی که به آن مأمور هستیم، توحیدی اعتقادی، علمی و توحید عملی و سلوکی است. به عبارت دیگر: دو توحید که از هیچ یک از آنها بینیاز نمیشویم، توحید در معرفت و اثبات و اعتقاد و توحید در طلب و قصد و اراده است.[1] یعنی اگر ایمان بنده قائم به توحید خداوند نباشد در صفات و ذات و افعالش، پس در نتیجه نزد خداوند مورد قبول واقع نمیشود و از طرف دیگر هم قصد و عمل خدا را بیهمتا بداند و عبودیت را مختص او قرار دهد ولاغیر. در نتیجه باید خضوع و خشوع را فقط مخصوص به خدا بداند و به سوی او و به نام او بخواند و خداوند را محور تمام کارهای خود قرار دهد.
در نقد سخنان این عالم سنی بر توحید ربوبی و الوهی باید گفته شود که: درست است که قرآن برای هدایت انسانها نازل شده و در این کتاب عزیز آیاتی وجود دارد که به صورت عام شروع به تشریح و تبیین توحید ربوبی یا شرک مشرکان میپردازد مثل برخی از آیات قرآن[عنکبوت/61]، [یونس/31] و... اما باید بدانیم که این گونه آیات مربوط به شرک ذاتی است که ناظر به وضعیت مشرکان پیش از اسلام بوده و خطاب آیه مستقیم به آنهاست، چرا که مشرکان با انحرافی به نام شرک در ربوبیت مواجه بودند و خداوند به آن پرداخته است. اما با تمام این مطالب اتفاقاً قرآن به صورت خاص در این موضوع ورود پیدا کرده و میفرماید: «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ ء[انعام/164] آیا جز خدا پروردگاری بجویم، با این که او پروردگار همه چیز است». در این آیه خداوند خطاب به پیامبر اسلام میفرماید به مشرکین این گونه بگو و از طرف دیگر پیامبر اکرم در آیه خداوند را –ربّ- خود میداند و این در اعتقاد فرقه ضالهی وهابیت به معنای توحید ربوبی است. و قرضاوی -ربّ- را به همین معنا گرفته است. او برای اثبات ادعای خود مبنی بر اینکه موحد بودن مشرکان در توحید ربوبی آیات دیگری را بیان میدارد از جمله این آیه شریفه: «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً [فرقان/3] مشرکان به جای خدا معبودانی را برگزیدند که نه تنها چیزی را نمیآفرینند بلکه خود به دست پرسشگران ساخته شدهاند و برای خود نه زیانی در اختیار دارند تا آن را از خود دور سازند و نه سودی را مالک هستند تا آن را برای خود فراهم کنند، چه رسد بر دفع زیان از پرسشگران و سود رساندن به آنان»
در این آیه نفی چنین صفاتی از بتها، حاکی از این است که مشرکین این گونه اعتقادی به بتها داشتهاند در حالی که عمق اندیشهی شرک الود آنها در موضوع توحید ربوبی مشخص میشود. و همچنین است در توحید الوهی یعنی وحدانیت خداوند و انحصار عبادت در آن و خشوع و اطاعت مطلق نسبت به آن لذا فقط خدا را باید پرستش و عبادت نمود و شریکی برای او قائل نشد. پس در نتیجه توحید حقیقی امکانپذیر نیست، مگر این که توحید ربوبی و الوهی با همدیگر ضمیمه شوند. و مشرکان خود اقرار به توحید ربوبی بودند و خدایان دیگر را با این صفت پرستش میکردند و به خیال خود بتها واسطه شفاعت ایشان در نزد خداوند و تقرب به سوی او میشوند...[3] در نقد کلام این عالم سنی سلفی معاصر باید گفت که: توحیدی که در برابر شرک قرار میگیرد یا امکان دارد کسی به یگانگی خداوند در آفرینش، تشریع و تدبیر جهانیان معتقد باشد و یا کاملاً مشرک محض باشد و غیر خدا را عبادت کند که این گونه عبادت کردن گسترده و وسیع است و هر گونه تعظیم و تقدیس را در بر میگیرد، لذا قرضاوی معتقد است که مسلمانان با تقدیس برخی افراد یا مکانها و حتی قبر پیامبر اکرم و ائمه معصومین(علیهم السلام) در واقع آنها را عبادت میکنند، لذا هر گونه توسل و شفاعت و... از مصادیق کفر محض است. در نتیجه این روش را روافض و شیعیان امامیه دنبال میکنند، پس آنان کافر و مشرک هستند. یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. حقیقه التوحید، یوسف قرضاوی، دار الکتب المصریه، قاهره، مصر، ص25-26.
[2]. همان، ص25-26.
[3]. همان، ص29-30.
افزودن نظر جدید