برده داری در ایران باستان
در عصر ساسانیان، بردگان را میخریدند یا سپاهیانِ (دشمن) به اسارت گرفته شده و جزو دارایی به شمار می آمدند. میانگین قیمت هر برده برابر بهای یک زن بود. یعنی در زمان ساسانیان ارزش یک زن به اندازه یک برده بود.
علی سامی (یکی از سران باستانگرایی) از سر تکبر و فرعون صفتی و خودخواهی، با افتخار میگوید که هخامنشیان مالکُ الرِّقاب همه کشورها بودند. مالک الرقاب یعنی مالک بردگان. به عبارتی، علی سامی با افتخار میگوید که هخامنشیان، همه کشورها را به بردگی خود داشتند و همگان بنده و بردهی هخامنشیان بودند. در عصر هخامنشی، مردم ایران "بنده" ی پادشاه محسوب میشدند.
شریعت زرتشتی: بردهای که کار نکند، مانند گاوِ تنبل است. آنقدر باید او را کتک زد تا فرمانبرداری کند. اگر باز هم اطاعت نکرد، مرگ ارزان شده و میتوان او را به قتل رساند. (به راستی این منطق برای چه کسی پذیرفتنی است؟)
در عصر هخامنشی، مردم ایران "بنده" ی پادشاه محسوب میشدند. جالب اینکه داریوش هخامنشی هم در کتیبه بیستون، نیروهای تحت امر خود را «بندگان» خود میخواند.
حکومت ساسانیان حکومتی دینی است که دین غالب پادشاهان این دوره، زرتشتی بوده است. کتاب ماتیکان هزار دادستان که توسط موبد شهزادی ترجمه شده، حاوی مطالبی از زمان ساسانیان که من جمله می توان به فصل چهارم آن که درباره برده داری و غلامی است، اشاره کرد.
در ستون چهارم از کتیبه بیستون میخوانیم: «داريوش شاه گويد: اين [است] آنچه من به خواست اهورامزدا در همان يک سال پس از آن که شاه شدم کردم، من 19جنگ کردم. به خواست اهورامزدا من آنها را زدم»! مردم سرزمینهایی که در اشغال هخامنشیان بودند، طی حدود یک سال، 19 بار علیه حکومت شورش کردند، داریوش میگوید که قیامها را سرکوب کردم، و آنان اکنون بندگان من هستند...
کورش کبیر، گرچه در رابطه با بردگان دست به اصلاحاتی زد اما هیچگاه بردهداری را لغو نکرد، این است که بردگان همواره در عصر هخامنشیان (حتی در زمان کورش کبیر و پس از آن) بخشی از بدنهی جامعه و طبقهای از طبقات نظام اجتماعی بودند، خرید و فروش میشدند و جیرهای بسیار اندک ...
گرچه بر هر منصفی روشن است که کورشبزرگ، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود کشید. چه اینکه در بند 13 و 14 از استوانه آمده است:
نظام طبقاتی ذاتا مروّج بردهداری است. بدین صورت که طبقه عامهی مردم در جامعهی طبقاتی ایران باستان، رسما بردهی موبدان و اشراف بودند و شاهان و سرکردگان حکومت، بر جان و مال و ناموس مردم مالکیت مطلق داشتند...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در متون مذهبی و تاریخی دین زرتشتی، بهره کشی جنسی از کنیزان امری ثابت شده و حتمی است. دزدیدن و تجاوز به زنان و دختران، وجود حرمسراهایی با هزاران کنیز، همگی از واضحات تاریخی در جامعه زرتشتی است.
مسئله بردهداری و جوانب آن، از مواردی است که معمولاً مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد. از سویی زرتشتیان و باستانگرایان مدعی هستند که در دین زرتشتی، برده داری وجود نداشت. این نوشتار با ارائه اسناد نشان خواهد داد که بردهداری در جامعه زرتشتی، کاملاً امری مرسوم بود و برخلاف تبلیغات دروغین جریان باستانگرا، بردهداری در عصر هخامنشیان (هم در عصر کورش و هم پس از او) نيز کاملاً مرسوم...