افشای دروغهای سایت بیخردگان
یکی از رسانههای باستانپرست، در یادداشتی جنون آمیز با کنار هم قرار دادن چند بیت از اشعار حافظ و با تحلیلی نابخردانه مدعی شد که حافظ، نافرمانی آدم و حوا را ستود؛ پس مسلمان نبود. در پاسخ میگوییم، اولاً حافظ مسلمان بود؛ ثانیاً آن چند بیت مذکور، دقیقاٌ اظهار غم و اندوه از نافرمانی آدم و حوا بود.
برخی مدعیانِ میهنپرستی که خود را فرزندان کوروش میخوانند، این روزها از سر کمعقلی، سطحینگری و لجبازی، سرگرم لگد پراندن به ایران اند. دوشادوشِ تجزیهطلبها و مزدوران سعودی و صهیونیست!
باستانگرایان افراطی از شخصی به نام آرتاخه به عنوان یکی از دانشمندان ایران باستان نام میبرند. این در حالی است که از این شخص در منابع کهن تاریخی ایران نامی نیست. البته منابع یونانی از او نام بردند ولی بررسی شخصیت او نشان میدهد که اساساً دانشمند نامیدن او مانند این است که شخصی با ضریب هوشی پایین، به شوخی «پروفسور» نامیده شود.
وقتی ما طبق اسناد تاریخی، حرف میزنیم، باستانگرایان به ما میگویند که چون مدرک دانشگاهی ندارید، صلاحیت اظهار نظر ندارید! اما وقتی علی کریمی (فوتبالیست!) با دروغهای خنده دار و شاخدار، به تمجید از کورش پرداخت، همین باستانگرایان از او حمایت کردند! این جماعت هر جا دروغ برایشان سود و منفعت داشته باشد، از آن حمایت میکنند.
باستانگرایان به خاطر ضعف شدید عقلی و منطقی هر روز یک سخن جدید (!) به کورش هخامنشی نسبت میدهند. در جدیدترین اقدام، علی کریمی (فوتبالیست) سخن امیرالمؤمنین را به کورش هخامنشی نسبت داد و با جعل چند عبارت به سود کورش، سعی در لجن پراکنی کرد. به راستی جامعهای که هر دروغگوی بیهنری به صرف داشتن چشم و ابرو حق اظهار نظر در هر زمینه را دارد، محکوم به نابودی نیست؟
در منابع تاریخی ایرانی، پیرامون کورش، تنها و تنها (پس از حذف مطالب تکراری) شاید دو خط مطلب داشته باشیم که در آن هم آمده کورش اصلاً شاه ایران نبود. بلکه یک فرمانده نظامی و یک حاکم دست نشانده محلی بود که از مادر، یهودی زاده (و نژاد بنی اسرائیل) بود.
یکی از سایتهایی که جدیداً به ترویج آریاگرایی (نژادپرستی) میپردازد و با دروغ و جعل و تنافضگویی در پی اثبات کورش هخامنشی به عنوان نماد هویت ایرانی است، پایگاه خردگان (مشهور به خُردِگان و بیخردگان) است. همیاران ما بارها به آنان پیشنهاد مناظره در فضای مجازی (و با حضور تعداد زیادی از تاریخدوستان) را دادند که هر بار ادمین پایگاه مذکور از مناظره شانه خالی کرد.
در منابع تاریخی ایرانی (پس از حذف سخنان تکراری) سر جمع (تَکرار و تِأکید میکنم! سر جمع...) دو خط درباره کورش هم مطلب ندارند و آن دو خط هم بیشتر او را یک حاکم کوچکِ دست نشانده نامیده اند که از مادر، یهودیزاده بود. از همین روی، کورش هخامنشی ابداً و مطلقاً نماد هویت ایرانی شناخته نمیشد.
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مشهور به «شیخ الرئیس بوعلی سینا» از دانشمندان نامدار ایرانی در عرصه جهانی است که در قرن 4-5 هجری میزیست و هنوز بسیاری از آثار او مورد توجه جهانیان است. جالب اینکه او دستی بر آتش ادبیات فارسی و عربی نیز داشت و در یکی از اشعار خود به ستایش اسکندر مقدونی پرداخته؛ او را ذوالقرنین میخواند.
ادمین یکی از سایتهای باستانگرا، جدیداً فایلی صوتی ارائه کرد و طی سخنانی نابخردانه، شایعه بازداشتِ خود را تکذیب کرد! در بررسی این گفتار به دو نکته میرسیم! اولاً تنها سایتی که این شایعه (؟!) را منتشر کرده، سایت خود ایشان است! یعنی این شایعه هیچ منبعی جز سایت خودشان ندارد! به عبارتی دیگر، خودشان برای خود شایعه درست کردند و بعد هم تکذیب! به این امید که جلب توجه کنند. ثانیاً ایشان در آن فایل صوتی شدیداً لرزش صدا و اضطراب در گفتار دارند و سخنانی به زبان آوردند که مایه رسواییشان شده است!
مدتی پیش یک پایگاه نژادپرستِ حقیقتستیز مدعی شد که یک سیارک به نام داریوش (Darius) نامگذاری شده و این را مایه افتخار دانست! در پاسخ به جماعت حقیر باید بگوییم اولاً سیارکها (planètes mineures / minor planets) اجرام آسمانی کوچکی هستند، که نامگذاری آنها به نام افراد هیچ چیز خاصی (از جمله عظمت شخص) را اثبات نمیکند. ثانیاً سیارکهای دیگری هم هست به نام سیارک خوک، سیارک افعی، سیارک موش صحرایی، سیارک اسرائیل و...!
یکی از سایتهای باستانگرا که گوی دروغ و جعل و تحریف را از دیگران ربوده، مدعی شد که حکمای ایرانی مسلمان، تحت تأثیر حکمت آذرباد مهرسپندان (موبدا زرتشتی در دوره ساسانی) بودند. در پاسخ باید بگوییم که آذرباد مهرسپندان که از نظر روانی متزلزل بوده است و این از آثارش به روشنی پیداست، چگونه می تواند نماد حکمت ایرانی معرفی شود؟
این ادعا که کورش همان کیخسرو باشد، دیدگاه یونانیان و رومیان بوده که ابوریحان خود آن را قبول نکرد، بلکه آن را رد کرده است. سایت دروغپرداز و جاعل بیخردگان، در عملی زشت، با خیانت به مخاطبین خود، اصل کلام ابوریحان را سانسور کرد. آنجایی که ابوریحان دیدگاه غربیها را میگوید را بیان کردند، اما آنجایی که ابوریحان به نقد و رد دیدگاه غربیها میپردازد را سانسور کردند. تا بلکه بتواند مانند همیشه ملت را فریب دهند.