اخلاق عمر بن خطاب
ابن ابی شیبه، در کتاب مصنف خود آورده است که عمر به در خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوبترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت! ولى سوگند به خدا! اگر مخالفین حکومت در خانه تو جمع شوند، دستور میدهم خانه را بر آنها بسوزانند. برخی از عالمان نیز این تهدید را بهطور مبهم ذکر کردهاند.
يكي از دردناكترين وقايع عمر پيامبر(صلی الله علیه وآله) وصيتي بود كه هرگز نوشته نشد. حدیث قرطاس یا همان دوات و قلم از احادیث صحیحه و متیقن است که علاوه بر اینکه تمام علمای بزرگ شیعه آنرا در کتبشان نقل کرده اند؛ بسیاری از علمای اهل سنت نیز بدان اقرار کرده و آنرادر کتب صحیحشان ذکر کردهاند.
در تاریخ وارد شده است که عمر بن خطاب هیچ خصوصیت خاصی نداشته الا اخلاق تند و خشن بیایانی او که آن هم به خاطر چرانیدن شتر و گوسفندان در اطراف مکه صورت میگرفت بوده است و این خصلت در او هیچ گاه از او دور نشد، حتی بعد از اسلام او و تا زمان خلافتش هم به همراهش بود و مردم بخاطر همین اخلاق تندش از او گریزان بودند و حاضر نبودند که با او روبرو شوند
برخی از اصحاب پیامبر به مانند حضرت علی(علیه السلام) آنقدر فضیلت در قرآن و روایات از پیامبر برایش وارد شده است که دیگر اصحاب پیامبر اینگونه برایشان وارد نشده است. لذا مغرضین برای اینکه عمل خلفا را در غصب خلافت توجیه کنند بلافاصله بعد از رحلت پیامبر شروع به فضیلت تراشی نسبت به این صحابه کردند تا آنان را از گزند سئوالات و نیش و کنایه های مردم درامان بدارند