مبنای ذکرهای صوفیان
قبل از پاسخ به سوال باید ببینیم حقیقت ذکر چیست؟ طبق نقل بحارالانوار پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: حقیقت ذکر این است که شخص در موقع انجام هر کاری به یاد خدا افتاده و به او توجه کند تا اگر آن کار از کارهای ناپسند و خلاف دستورات الهی است از خدا بترسد و آن را ترک کند.(1)منظور از ذکر فقط گفتن لا اله الا الله و امثال آن نیست بلکه آن اثر حقیقی در روح و روان آدمی است. صوفیان در انجام ذکرهای خود غالبا استناد به نظر و ذوق مرشد یا خوابهای او و مریدان او می کنند. اگر بنا بود اذکار به این شکل و کیفیتی که صوفیان انجام می دهند مشروع باشد قطعا پیامبر و ائمه اطهار (ع) که پدر روحانی و مربیان اخلاقی همه پیروان خود می باشند این روشها را پیاده می کردند.
آیا این اطوار و حرکات و نعره های مستانه و آهنگهای مختلفی که در هنگام ذکر گفتن برخی صوفیه از خود ظاهر می کنند در ترقی روحی مدخلیت دارد؟
اساسا روایاتی که در مورد عبادات وارد شده از هر گونه دخل و تصرف در کمیت و کیفیت آنها منع می کنند, حال چگونه صوفیه بخود جرات می دهند بدون استناد به منابع محکم مثل قرآن و سنت , اعمالی را به نام دین و ذکر به مریدان خود تحمیل کنند. آیا بدعت گذاری در دین غیر از این است؟
نویسنده تاریخ خانقاه در ایران می گوید: برخی از رهبران طریقت مناسب دیدند که علاوه بر تاثیر کلامی, برای تحریک بیشتر سالک, انواعی از حرکات جسمی را در حالات مختلف بدن بدان بیفزایند تا به سبب سرعت جریان گردش خون و گرم شدن بدن سالک از حد اعتدال خارج شده و به یک حالت بیخودی برسد و جذبه و کشش روانی او شدیدتر گردد.(2)
نویسنده کتاب جواهر غیبی می نویسد: ذکر جبروتی, سر را به کتف راست بند کرده بر پستان چپ, الله گویان چنان ضرب کند که پهلوی چپ خم شود. ذکر ( آورد و برد) این است که مربع نشیند و رو به کتف راست آورده (ها) گوید و کتف چپ رو آورده (هو) گوید و سر, نگون کرده و در خود (هی) گویان ضرب کند و این معمول اکثر مشایخ است.(3)(مزخرفاتی که خودشان هم سر در نمی آورند)
مولویه (نام فرقه ای از صوفیه) هم به نام درویشان رقصنده و جرخنده معروفند, سلسله رفاعیه نیز آداب مخصوصی دارند در حلقه های ذکر و سماع خود در آن بیخودی گاه چنان از خود می روند که ضربه های چوپ و آهن در آنها کار نمی کند در این حالت بر زمین می افتند و در پیش حاضران در پیش پای شیخ لگد مال می شوند و این را موهبتی عظیم می شمارند.(4)
کسی که ذره ای با تعالیم اسلام آشنائی داشته باشد می داند که این رقص ها, های و هوها, دهان کف کردن و دچار سر گیجه شدن و رفتارهای سخیف به نام ذکر هیچ ربطی به اسلام نداشته و بدعتها و ساخته های صوفیه می باشد.
پی نوشت :
1- بحارالانوار ج 5 ص 56
2- تاریخ خانقاه در ایران ص82
3- جواهر غیبی ص111
4- ارزش میراث صوفیه ص 81
افزودن نظر جدید