امام خمینی و صوفیان
یکی از حربه های صوفی مسلکان برای دفاع از عقاید باطل اسلاف و بزرگان خود، همراه کردن بزرگان شیعه و سوء استفاده از سخنان ایشان است.
برای نمونه، این گروه گمراه و منحرف با همراه کردن برخی از افراد بی اطلاع و نا آگاه، با استفاده از بعضی ابیات امام خمینی (ره)، سعی در تطهیر چهره ی کافری مثل حسین بن منصور حلاج کرده اند. لابد این بیت را از دیوان حضرت امام خمینی (ره) مطالعه فرموده اید که:
فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
اما موضوعی که مطرح است این مطلب بوده که در طول تاریخ، افرادی در موضوعات مختلف به عنوان اسطوره و نماد مطرح گردیده اند. برای مثال وقتی از جود و بخشش سراغ بگیریی، ناخود آگاه مسیر تاریخ مارا به منزل حاتم طایی خواهد رساند و یا از حضرت ابراهیم خلیل به عنوان نماد بت شکنی و مبارزه با طاغوت می شناسند...
حلاج، در راه باطل خود با پافشاری بر اباطیل و کفریاتش، و سر سپردن به چوبه ی دار، نماد مقاومت شناخته شد و صِرف این مقاومت ضرب المثلی شد تا در طول تاریخ کسانی که در مسیری بر کار یا عقیده ی خود استقامت می کردند، از مقاومت حلاج یاد کنند.
این بیت حضرت امام نیز گویای استقامت ایشان در راه و مسیر حق خود است که مورد تایید اهل بیت عصمت وطهارت بود. چرا صوفیان سخنان صریح امام را درباره ی بزرگان واقطاب صوفیه مطالعه و مطرح نمی کنند؟ امام خمینی در رد مسلک و مرام صوفیانه و استوانه های آن می فرمایند: (آن بيچاره اي که خود را مرشد و هادي خلايق داند و در مسند دستگيري و تصوف قرار گرفته از اين دو حالش پست تر و غمزه اش بيشتر است. اصطلاحات اين دو دسته رابه سرقت برده وسر وصورتي به متاع بازار خود داده و دل بندگان خدا را از حق منصرف و مجذوب به خود نموده و آن بيچاره صاف و بي آلايش رابه علما و ساير مردم بدبين نموده؛ براي رواج بازار خود فهميده يا نفهميده پارهاي از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بيچاره داده گمان کرده به لفظِ « مجذوبعلي شاه » يا « محبوبعلي شاه » حال جذبه و حب دست دهد! اي طالب دنيا و اي دزد مفاهيم!اين کار تو هم اين قدر کبر و افتخار ندارد. بيچاره ازتنگي حوصله و کوچکي کلّه گاهي خودش هم بازي خورده خودرا داراي مقامي دانسته. حب نفس و دنيا به مفاهيم مسروفه و اضافات و اعتبارات پيوند شده يک وليده ناهنجاري پيدا شده و از انضمام اينها يک معجون عجيبي و اخلوطه غريبه اي فراهم شود و خود را با اين همه8 عيب مرشد خلايق و هادي نجات امت و داراي سرّ شريعت، بلکه وقاحت را گاهي از حد گذارنده، داراي مقام ولايت کله دانسته! اين نيز از کمي استعداد و قابليت و تنگي سينه و ضيق قلب است).(1)
این بیان صریح سندی برای رسوایی صوفیه و ختمی بر قائله ی احتمالات و بهتر بگوییم، اتهاماتی است که درباره ی حمایت امام (ره) از این فرقه ی گمراه زده اند. حضرت امام درباره ی اسطوره های صوفیه می فرمایند:
ایشان در بیت دیگری هدف حسین بن منصور حلاج را مورد هجمه قرار داده و می گویند:
فرياد انا الحق ره منصور بود
يارب مددي که فکر راهي بکنم (2)
یا بطور کلی بنیان صوفیه را هدف گرفته و می فرمایند:
از صوفي ها صفا نديدم هرگز
زين طايفه من وفا نديدم هرگز
زين مدعيان که فاش انا الحق گويند
با خودبيني فنا نديدم هرگز (3)
باید این موضوع را هم در نظر داشت که تعریف از کسی، موجب تایید اعمال او و عقایدش نخواهد بود.
.....................................................
پی نوشت:
1- کتاب چهل حديث، حديث چهارم صفحه91
2- ديوان امام خميني(ره)/ص226
3- ديوان امام خميني(ره)/ص217
افزودن نظر جدید