وهابیت در حالی خود را پیرو واقعی سنت رسول خدا ص دانسته و پیروان باقی مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی را مشرک معرفی می کنند که خود در عمل دنباله رو افکار و اعتقادات محمد بن عبد الوهاب هستند. شخصی که در دشمنی با پیامبر اکرم ص و بدگویی از آن حضرت گوی سبقت را از همگان ربوده است .

شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبد الوهاب ( پیشوای وهابیت ) با رسول گرامی اسلام و اهل بیت ایشان ع است . برای این منظور کافی است تنها نیم نگاهی به موضع گیری ها و عملکرد و اعتقادات او در طول زندگیش بیاندازیم .ما در این جا تنها به ذکر برخی از عملکردها و اعتقادات وی در مورد پیامبر اکرم ص اکتفا می نماییم .

الف: کراهت از صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم ص و جلوگیری از آن :

 محمد بن عبد الوهاب به پیروی از معاویه و با کراهت داشتن از شنیدن ذکر صلوات بر پیامبر ص و زشت شمردن آن ، از گفتن صلوات بعد از اذان و پخش آن از مناره ها توسط موذنین به ویژه در شب های جمعه جلوگیری می کرد . و در صورت سر پیچی از دستور ، شخص متخلف را شدیدا مواخذه و تنبیه می کرد . به گونه ای که موذن نابینایی را به جرم فرستادن صلوات بر پیامبر بعد از اذان ، کشت . وی با بی شرمی در این باره می گوید : ان الربابه فی بیت الخاطئه ( الزانیه ) اقلّ اثما ممن ینادی بالصلوة علی النبی فی المنابر . هم چنین در اقدام دیگری ، تمامی کتاب هایی را که در فضیلت صلوات بر پیامبر اکرم ص نوشته شده بود را به بهانه دفاع از توحید به آتش کشید .(1)

همه این ها در حالی است که خود خداوند متعال و ملائکه او بر پیامبر اکرم ص درود و سلام فرستاده و مومنین را هم به این عمل امر می نماید ، آن جا که می فرماید : ( ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما ) (2)

علاوه بر این در اخبار بسیاری که از خود نبی اکرم ص و اهل بیت ایشان رسیده است به صلوات فرستادن بر آن حضرت سفارش شده تا جایی که وارد شده که آهسته فرستادن صلوات بر آن حضرت نشانه نفاق است .

اصلا مگر غیر از این است که در تشهد نماز نیز باید بر آن حضرت صلوات فرستاد ؟ لابد محمد بن عبد الوهاب به خاطر کراهت شدید از این عمل یا نماز نمی خوانده و یا تشهد را ناقص قرائت می کرده است!

ب: جلوگیری از زیارت قبر پیامبر اکرم ص :

محمد بن عبد الوهاب به پیروی از مروان ، حجاج و ابن تیمیه ، با مشرک خواندن زائرین قبر آن حضرت ، مسلمانان را از زیارت قبر آن حضرت منع می کرد . اما گروهی از مسلمانان منطقه احسا فتوای او را تحمل نکرده و برای زیارت قبر آن حضرت به سوی مدینه حرکت کردند . هنگام بازگشت از زیارت و عبور از منطقه درعیه ، مورد تعرض و هجوم پیروان محمد بن عبد الوهاب قرار گرفتند . وهابی ها با تراشیدن محاسن زائرین قبر پیامبر اکرم ص آن ها را وارونه بر مرکبشان سوار نموده و با همین حالت وارد احسا کردند .(3)

ج: جلوگیری از توسل به پیامبر اکرم ص :

محمد بن عبد الوهاب با تاکید بر حرمت توسل به پیامبر اکرم ص و کافر دانستن متوسلین به آن حضرت ، در تمامی خطبه های نماز جمعه خود در مسجد درعیه ، این جمله را تکرار می کرد : من توسل بالنبی فقد کفر ، کسی که به پیامبر توسل کند کافر شده است . (4)

د: نامه رسان و پستچی خواندن پیامبر اکرم ص :

محمد بن عبد الوهاب بارها از پیامبر اکرم ص به طارش و پیغام رسان تعبیر کرده است . وی معتقد است پیامبر اکرم ص تنها پیام رسانی بیش نبوده و پس از رحلت هم ، هیچ فایده و اثری ندارد . لذا زیارت از زیارت قبر ان حضرت و توسل و تبرک جویی به آن حضرت جلوگیری می کرد . این تفکر باطل او درباره پیامبر اکرم ص باعث شده بود تا پیروان وی در حضورش ، پیامبر را تنقیص کرده و می گفتند : این عصای ما بهتر است از محمد زیرا ما از عصای خود در کشتن مار و امثال آن بهره می بریم در حالی که محمد مرده است و اصلا هیچ نفع و بهره ای را برای ما باقی نگذاشته و او منحصرا یک نامه رسان بود . (5)( و نعوذ بالله من هذه العقائد الفاسدة الکاسدة و من قائلیهم ) .

این ها تنها برخی از افکار باطل و انحرافات و عملکردهای ستیزه جویانه محمد بن عبد الوهاب ( پیشوای وهابیت ) در مورد شخصیت پیامبر اکرم ص بود . حال سوال مهم ما از سلفیون این است که چگونه می توان ادعای پیروی از سنت پیامبر اکرم ص را مطرح کرد و تنها وهابیون را مسلمان واقعی دانست در حالی که ایشان پیرو و ارادتمند شخصی هستند که در ستیزه جویی و مخالفت با آن حضرت از هیچ عملی فرو گذار نکرد ؟!

منابع :

1-زینی دحلان مکی شافعی - الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه  ص 28

2-احزاب / 56

3- همان

4- همان ص 27

5- همان ص 28 و 29