اقطاب فرقه ی صوفیه، راهزنان دین مردم!

  • 1392/09/11 - 19:34
مرحوم میرزای شیرازی فرموده بودند: در عراق جمعی از اعراب به سرقت اموال مردم مشغولند، ایشان شب ها کمین کرده و سرقت می کنند. و اما ملا سلطان دزد دین است! از وی اجنناب کنید

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ملاسلطان گنابادی شخصیتی سرشناس در رابطه با فرقه ی تصوف است که از ابعاد گوناگون می توان در رابطه با زندگی و طرز نگرش و عقاید وی تحقیق و بررسی کرد.

ملا سلطان محمّد گنابادی مشهور به سلطان علیشاه فرزند ملا حیدر محمّد، اهل بیدخت گناباد و قطب سی و چهارم سلسله صوفیان نعمت‌اللهی گنابادی بود. وی با تحصیل در گناباد و پس از آن در مشهد، برای مدتی در کلاس ملاهادی سبزواری حاضر گشت. درسال 1280 به صورت اتفاقی با سعادتعلی شاه اصفهانی قطب سی و سوم صوفیه برخورد کرده و پس از چند سوال و جواب شیفته ی او و مرامش می گردد و به درویشی می پردازد.

او در سال 1293 پس از مردن سعادت علیشاه بر اریکه ی قطبیت تکیه کرد و صاحب بدعت هایی در دین مبین اسلام گردید و به این وسیله گروهی از مسلمانان را گمراه نمود. از جمله صحبت های سلطان محمد گنابادی جملات وقیحانه ی وی است که می گوید: در بیان اینکه هر کس بشناسد امام خود را، حاجت به انتظار ظهور حضرت قائم (عجل الله فرجه) او را نخواهد بود ، نه در عالم صغیر و نه در عالم کبیر! در همین حال، نوع انتصاب را نیز مِن الله می دانند؛ چنانکه ملاّ علی گنابادی می گوید: باید مِن الله باشد تا کوری دلیل کور دگر نگردد و اگر چنین صوفی زیر آسمان نباشد، قرآن را مبین نباشد؛ بلکه عترت هم نباشد. [1]

این در حالی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرمایند: افضل اعمال امتی انتظار فرج من الله [2] ایشان بالاترین اعمال یک مسلمان را انتظار منجی بشریت و مهدی موعود ارواحنا فداه بیان می دارند، ولی ملاسلطان بیچاره شناخت قطب صوفی را مکفی از حضور امام زمان دانسته و در رای قائل به افکار و عقاید بابیت و شیخیه گردیده است.

وی بار دیگر در ولایت نامه حرفی می زند که از شأن مسلمان به دور است. او می نویسد: صاحب ولایت کلیه مطلقه را الله توان گفت؛ با این نظر و این لحاظ که فانی است در جهت غیب بینی و علی توان گفت، به آن اعتبار که مضاف به کثرات است و مستولی بر کل است و رب توان گفت، که ترتیب موکول با اوست. [3] ونیز خود را مخاطب آیه ی شریفه ی يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ [4] دانسته و در فرمان قطبیت فرزندش می نگارد: پوشیده نماند که هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نوّاب لازم است که رشته دعوت، منقطع نشود که در بقاء ارض و در جمله زمان حکم « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک » جاری باشد. لذا این ضعیف، سلطان محمد، نور چشم خود ملا علی را خلیفه خود قرار دادم و چون اشاره غیبیه شده بود، تأخیر را روا نداشتم.

از بدعت های مبین و بارز ملاسلطان گنابادی تبدیل خمس و زکات به عشریه است که می گوید: یک عُشر از ارباح مکاسب و زراعات داده شود؛ مغنی از زکات زکوی و از خمس خواهد بود. [5] وی این چنین شخصیتی دارد که در مقابل خطوط قرمز دین بی پروا، حریم را شکسته و بدعت و نوآوری در دین خاتم را رایج می کند.

جناب محمد مدنی معروف به ناشرالاسلام گنابادی، نقل می کند که عده ای از روستای خیبری (گناباد) برای زیارت قبور ائمه علیهم السلام به عتبات مشرف شدند و به محضر عالم جلیل القدر میرزای شیرازی شرف یاب گردیدند و از ایشان دررابطه با خانقاه بیدخت و مرام و مسلک تصوف و صوفی گری سوالاتی را پرسیدند و گفتند ملاسلطان گنابادی آن را ترویج می کند.

مرحوم میرزای شیرازی اعلی الله مقامه فرموده بودند: در عراق جمعی از اعراب به سرقت اموال مردم مشغولند، ایشان شب ها کمین کرده و سرقت می کنند. و اما ملا سلطان دزد دین است! از وی اجنناب کنید، دوری نمایید! دوری نمایید!.[6]

منابع:

1- صالحیه/چاپ دوم/ص218
2- بحار الانوار ج 52 ص 122
3- ولایت نامه ص 11
4- سوره ی مائده آیه 67
5- نابغه علم و عرفان، ص203-204
6- عنکبوت های دنیادار ص 92

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.