مقدسسازی پال توئیچل در کتاب «گاه شمار استاد رویاپردازی»
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کانالهای تلگرامی «اکنکار» نسخه جدید و خوانا از کتاب «گاه شمار استاد رؤیاپردازی» را منتشر کرده است؛ در بخش اول این کتاب، سعی شده است نحوه ایجاد و گسترش جریان اکنکار با فرضیههایی داستانوار تبیین شود. فرایند ایجاد جریان اکنکار به شکل حاضر، از یک داستان شکل میگیرد که استادان قبلی اکنکار تصمیم میگیرند، یک سنت معنوی چند هزار ساله را عمومی کنند و برای اینکه بتوانند آموزهها و مطالب چند هزار ساله را از اقصی نقاط عالم جمع و منتشر کنند، نیاز به شخصی قدرتمند، با پشتکار و توانمند داشتند، در «گاه شمار استاد رؤیاپردازی» چنین آمده است:
«تصور کنید که در قرن هفدهم زندگی میکنید و «اک» (نام حقیقت متعالی و خدای جریان اکنکار) هنوز از دسترس همگان پنهان است، برادران نظام وایراگی اک تشخیص دادهاند که به زودی شرایط مناسب جهت عمومی کردن این تعالیم فراهم خواهد شد و میتوان آموزشهای نور و صوت را، بار دیگر به جهانیان عرضه کرد... مسلماً نخستین مشکلی که رخ میدهد این است هنگامی که تعالیم اصلی در طی پنج هزار سال در سراسر جهان پراکنده، مخلوط، مفقود، تحریف و تباه شده باشند، چگونه باید آن را به شکل حقیقتی معتبر احیاء کرد؟ باید شخصی زحمت طاقتفرسای گردآوری تکههای پراکنده را قبول کند.»[1] اینجا آقای «پال توئیچل» از جانب استادان اکنکار، برای این مأموریت انتخاب میشود، حالا در ادامه کتاب میخوانیم که مسأله بعدی این است که این آموزههای کهن به زبان و ادبیات مردم معاصر ارائه شود والا مردم نمیتوانند به نحو مناسبی از این آموزهها استفاده کنند.
ادامه داستان در این کتاب چنین آمده است: «یکی از استادان اک به حاضران در جلسه نگاهی میاندازد و میگوید؛ بسیار خوب پدارزاسک (پال توئیچل) را تربیت کرده و این مأموریت را به او واگذار میکنیم و فرض را بر این میگذاریم که او از عهده گردآوری آموزشها و تأسیس جنبش برمیآید.»[2]
این کتاب سعی میکند ایجاد فرقه اکنکار را از مصوبات جلسه یک گروه از استادان اکنکار بداند که در حال حاضر در قید حیات نیستند و در عالمی دیگر نسبت به جریان اک هماندیشی و برنامهریزی میکنند، ایجاد جنبش اکنکار را برنامه از پیش تعیین شده از سوی استادان قبلی دانسته شده و این باعث میشود که انتخاب شخص پال توئیچل، نحوه و فرآیند شکلگیری اکنکار امری ماورایی تلقی شود و وجه قدسی به خود بگیرد، در نتیجه وقتی شخصی منتقد یا مخالفی در این جریان باشد، این یعنی مخالفت با نظر استادان قبلی اکنکار که مقدس هستند و با این روش جلوی نقد و اشکال منتقدان گرفته میشود تا نتوانند مخالفتی کنند.
نویسنده این کتاب «جیمز پال دیویس»، با اما و اگر و زبان حال دارد جریانی را رمانگونه تعریف میکند، اما این ادعاها، به احتمال زیاد، کمکم و به مرور تبدیل به یک باور قطعی خواهد شد؛ چون فرقه اکنکار با مباحث رؤیا و خواب و داستانسرایی سروکار داشته و آن را حجت میداند، و بیان میشود که چرا این داستانهای جیمز پال دیویس درست نباشد؟ شاید اساتید اک از زبان او دارند جریان شکلگیری اکنکار را بیان میکنند.
کارکرد این کتاب، کنترل ذهن اعضای فرقه اکنکار است؛ با قدسیسازی نحوه ایجاد اکنکار و شخص پال توئیچل، یک مصونیت و عصمت به وی و اعمالش داده میشود تا باب تفکر انتقادی و پرسش و پاسخ در امر قدسی بسته شود و اینجاست که هر انحرافی شکل میگیرد، اعضاء باید به چشم یک امر قدسی، آن را پذیرفته و تبعیت کنند.
پینوشت:
[1]. کتاب گاه شمار استاد رؤیاپردازی، جیمز پال دیویس، ترجمه مهیار جلالیانی، فصل اول: واقعهای که سه بار پیشگوئی شد، بیجا، بیتا، ص6
[2]. همان، ص8
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید