پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال‌های اخیر، شاهد پیدایش شکاف زمین در برخی مناطق هستیم. از جمله در حوالی برخی آثار هخامنشی هم این قضیه رخ داده است. این شکاف‌ها در اثر حرکت دامنه‌ای (Mass wasting) و فرونشست زمین (Land Subsidence) رخ می‌دهد. بخشی از آن متأثر از عوامل طبیعی است و بخشی نیز به سبب برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی.

برخی رسانه‌ها (به ویژه رسانه‌های غرب‌گرا) از این قضیه به عنوان یک بحران منحصربفرد یاد می‌کنند و می‌گویند: نظام می‌خواهد از این طریق، آثار باستانی را نابود کند!

در پاسخ به این یاوه‌سرایی‌ها می‌گوییم:

- این اتفاق در اروپا، ایالات متحده و بسیاری کشورهای دیگر نیز رخ می‌دهد. به عبارتی، نوعی بحران جهانی است. کافی است که عبارت Land Subsidence in Europe و Land Subsidence in USA را جستجو بفرمایید.

- در نزدیکی تخت‌جمشید و دیگر آثار هخامنشی، چندین امامزاده و مسجد هم وجود دارد. اگر در اثر شکاف زمین، آثار هخامنشی آسیب ببینند، این مساجد و امامزادگان هم آسیب جدی خواهند دید. پس این ادعا که نظام قصد نابودی آثار هخامنشی را دارد، سخنی بی‌پایه و اساس به نظر می‌رسد.

- بسیاری از آثار باستانی هخامنشی، توسط نظام جمهوری اسلامی ایران، به ثبت جهانی یونسکو رسید.[1] اگر نظام قصد نابود کردن آن‌ها را داشت، می‌بایست آن آثار را دور از چشم جهانیان نگه داشته؛ سپس نابود می‌کرد، نه اینکه آن آثار را به عنوان میراث جهانی در سازمان Unesco به ثبت برساند.

- در چند سال گذشته، اقداماتی برای تبدیل کشاورزیِ سنتی غرقابی (که در آن، آب بسیار زیادی مصرف می‌شود)، به شیوه‌های جدید صورت گرفته تا برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی کاهش بیابد. اما به نظر می‌رسد که دولت نمی‌تواند با قدرت و سرعت بیشتری اقدام کند. چون این قضیه نیازمند تغییر در آداب و رسوم دیرین مردم دارد. حال اگر دولت بخواهد با فشار بیشتری، سنت کشاورزی منطقه را تغییر دهد (که به نظر می‌رسد این امر، ضروری است)، آن‌گاه اعتراض کشاورزان (در قالب تجمع و حتی درگیری) را در پی خواهد داشت.

نتیجه چه خواهد شد؟

همین رسانه‌ها، خبر اعتراض کشاورزان را منتشر کرده؛ ناجوانمردانه می‌گویند: نظام می‌خواهد کشاورزان را از گرسنگی بکشد! اما اگر نظام با کشاورزان مدارا کند، این رسانه‌ها می‌گویند: نظام می‌خواهد آثار باستانی را ویران کند! پس بهانه‌تراشی‌ها تمام‌ نمی‌شوند.

- یکی از مهم‌ترین عللِ ضعف دولت‌ در مدیریت منابع آب، قضیه «اصلاحات ارضی» در دوره پهلوی است. حکومت پهلوی به شیوه‌ای غیر منطقی، دست به اجرای اصلاحات ارضی زد. این قضیه از چند جهت آسیب‌های بزرگی برای کشور داشت:

تا پیش از آن، خوانین و بزرگان هر منطقه، منابع آبی را بین کشاورزان قسمت می‌کردند. کشاورزی و بهره‌وری از منابع آب، منظم و تحت مدیریت بود. اما پس از اجرای اصلاح ارضی (به شیوه غیر منطقی)، تزاحم و تعارض منافع میان مردم پیش آمد. مدیریت منابع آب با مشکلات سختی مواجه شد. یعنی تا پیش از آن، خوانین، امور را مدیریت می‌کردند. البته این خوانین، بعضاً افرادی ستمگر بودند، اما ویژگی مثبت قضیه آن بود که امور، با نظم پیش می‌رفت. لیکن پس از اصلاحات ارضی، نظم و امنیت کشاورزی به آشفتگی بدل شد. برخی از مردم که زور و قدرت بیشتری داشتند، بیشتر از منابع برداشت کرده و برخی دیگر که قدرت، دانش و تجربه کمتری داشتند، در امر کشاورزی شکست خوردند. پس به ناچار، به حاشیه شهرها مهاجرت کرده، حاشیه‌نشینی و حتی حلبی‌آبادها شکل گرفت. امنیت از بین رفت. بسیاری از کشاورزان، کشاورزی را رها کردند و ایران که صادر کننده گندم بود، به واردکننده این کالای استراتژیک تبدیل شد.

همچنین با اصلاحات ارضی، کنترل برداشت آب از منابع زیرزمینی از دست دولت بیرون رفت و تا امروز، این مشکل ادامه دارد.

- بسیاری از افراد جریان باستان‌گرا، ادعای میهن‌پرستی دارند، اما در خیانت به ایران و مزدوری برای بیگانه، هر چه بتوانند مرتکب می‌شوند. از آن‌جمله، ضبط ویدئو از شکاف زمین در اطراف آثار باستانی و ارسال آن برای رسانه‌های انگلیسی، آمریکایی، سعودی و صهیونیست است. رفتاری که نشان می‌دهد این افراد در ادعای میهن‌پرستی‌شان، صداقت ندارند؛ بلکه‌ ادعاهایشان، دروغ و از ریا و تزویر است.

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به: «نظام جمهوری اسلامی ایران، آثار هخامنشی و ساسانی را به عنوان میراث جهانی به ثبت رساند»