نسبت عقیده وفات امام زمان (عج) به یکی از علمای شیعه

  • 1403/01/20 - 12:08

مخالفان شیعه، از سخن غیر دقیق یکی از مورخین، نسبت اشتباهی را در عقیده مهدویت به یکی از علمای شیعه داده و آن اعتقاد را صحیح دانسته‌اند. ابن‌ندیم به ابوسهل نوبختی نسبت داده که وی معتقد بود امام دوازدهم شیعه در غیبت مرده و فرزندش امام سیزدهم شده است؛ در حالی که او با نائب سوم امام مراوده داشت و در زمان همان نائب از دنیا رفت و چنین اتهامی به او، قطعاً صحیح نیست.

امام زمان

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از شبهاتی که در زمینه مهدویت مطرح کرده‌اند به ابوسهل نوبختی، عالم بزرگ شیعه که ادعای حلاج درباره نایب امام دوازدهم بودن را نپذیرفت، اتهام زده‌اند که او عقیده بسیار مهم و متفاوتی نسبت به باقی شیعیان دارد! به او نسبت داده‌اند که معتقد است امام دوازدهم، امام زمان عجل‌الله‌فرجه به دنیا آمده و زندگی مخفی دارد و امام است؛ اما پس از عمری طبیعی، (حدود اواخر قرن سوم) درگذشت. پس از درگذشت وی، فرزندش (که او نیز در اختفا بود) امام بعدی (یعنی سیزدهمین امام) است و همین طور امامت، به نسل‌های بعدی او منتقل می‌شود. عمر امام، همانند دیگر انسان‌ها بوده و عمری متعارف است.

در این شبهه آمده که به نظر می‌رسد نوبختی، درباره سلسله امامت، به چیزی مانند شیعیان اسماعیلی معتقد است که همچنان امامت را در میان نسل اسماعیل، فرزند ارشد امام جعفر صادق علیه‌السلام، تاکنون ادامه‌دار دانسته و اکنون امام چهل و نهم شاخه نزاریه، از نوادگان اسماعیل، امامشان است؛ یعنی نوبختی، قائل به تداوم سلسله امامت، در میان امامیه از نسل موسی کاظم علیه‌السلام دیگر فرزند امام جعفر صادق علیه‌السلام تا امام دوازدهم، (محمد بن حسن عسکری) و پس از او که آغازگر دوران اختفا و غیبت بود، در میان فرزندانش تا آینده‌ها بوده است؛ بنابراین ادعای وفات امام دوازدهم، عجیب نیست و جزء اعتقادات علمای شیعه نیز بوده است.

در پاسخ به این شبهه می‌توان گفت با توجه به آرائی که از ابوسهل در دست است، نسبت این سخن به وی نادرست به نظر می‌رسد. ابوسهل از بزرگان شیعه در قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری است. او حدود 18 سال قبل از امام زمان عجل‌الله‌فرجه به دنیا آمد و در سال 311 قمری، در دوران نیابت حسین بن روح نوبختی، چشم از جهان فرو بست.

پس از وفات محمد بن عثمان عمری، دومین نائب خاص امام زمان عجل‌الله‌فرجه در سال ۳۰۵ قمری، نیابت خاصه به دستور امام، به حسین بن روح نوبختی سپرده شد. گویا برخی تصور می‌کردند، اسماعیل بن علی ابوسهل نوبختی (با توجه به موقعیتی که میان شیعیان دارد)، به نیابت منصوب خواهد شد؛ بنابراین از او پرسیدند: چرا این نیابت به ابوالقاسم اعطاء شد، نه به شما؟ ابوسهل در پاسخ گفت: امامان معصوم به آنچه انجام می‌دهند و انتخاب می‌کنند، داناترند. من با تمام گروه‌های مخالف، برخورد دارم و مناظره می‌کنم. اگر من به مکان حضرت ولی عصر عجل‌الله‌فرجه علم داشته باشم، آن‌گونه که حسین بن روح علم دارد، ممکن است تحت فشار دشمن (و در مناظرات خود)، جای حضرت را به مخالفان نشان دهم؛ ولی اگر بدن ابوالقاسم حسین بن روح را قطعه قطعه کنند، هرگز مکان امام را به بدخواهان نشان نمی‌دهد.[1]

او یک متکلم خلاق و نوگرا، چیره دست و مسلط بر فن مناظره و دارای دانش فراوان در حوزه‌های مختلف علوم اسلامی بود و بیشترین آثار او، در رد و نقض عقاید و اندیشه‌های مخالفان شیعه و حتی غیر مسلمانان همانند یهودیان بود. اگر شرایط اقتضاء می‌کرد، با سران گروه‌های فکری جلسه می‌گذارد و مناظره و گفت وگو می‌کرد. چند جلسه مناظره در اهواز با دانشمند معروف، ابوعلی جبائی و چند جلسه مناظره در بغداد با ثابت بن ابی‌تره، برگزار کرد که حاصل این گفت و گوها به عنوان کتاب مجالس در آمد.[2]

افزون بر این، وی با بحث‌ها و مناظراتی که با مخالفان امامیه در مسائل کلامی و اعتقادی داشت و تألیفاتی که در دفاع از عقاید امامیه می‌نوشت، در کنار سفیران امام زمان عجل‌الله‌فرجه که بیشتر مأموریت حفظ و رهبری جامعه امامیه و سرپرستی نظام مالی آن را بر عهده داشتند، نقش مهمی را ایفا می‌کرد. او با نائب سوم امام مراوده داشت و در زمان حیات او از دنیا رفت. چطور ممکن است سخن ابن‌ندیم در شرح حال ابوسهل صحیح باشد که وی معتقد به وفات امام زمان عجل‌الله‌فرجه در دوران غیبت باشد، و فرزند امام را امام سیزدهم بداند؟

علامه مامقانی هم در شرح حال ابوسهل می‌نویسد: «چنین شخصیتی، با این منزلت و نزدیکی به ائمه علیهم السلام و اطلاع از شئون آنان، چگونه ممکن است از طولانی بودن زندگانی امام زمان عجل‌الله‌فرجه بی‌خبر باشد؟»[3] مخصوصاً اینکه خبر از وفات امام و جانشینی فرزند او را به عنوان امام سیزدهم بدهد. این نقل قول بدون سند از فردی که 130 سال پس از ابوسهل می‌زیسته، نمی‌توان چیزی جز تهمت به این عالم بزرگ شیعه باشد.

البته مامقانی گفته است که شاید ابوسهل در یک مناظره، به طرف مقابل گفته باشد که عمر امام به اندازه فردی عادی است و زنده بودن او بعید نیست[4] و ابن‌ندیم از این سخن، برداشت کرده که او معتقد به وفات امام زمان عجل‌الله‌فرجه و امامت فرزندش شده است؛ در حالی که نائبان خاص امام، تا 18 سال پس از وفات ابوسهل، از حضرت جواب نامه‌ها را می‌آوردند.

پی‌نوشت:
[1]. انوار البهیه، شیخ عباس قمی، ص۲۴۰.
[2]. الفهرست، شیخ طوسی، ص۱۲-۱۳.
[3]. تنقيح المقال فی علم الرجال، مامقانی، ج10، ص231.
[4]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.