نقد شبهه برقعی در نفی اطلاع مردگان از دنیا

  • 1402/09/19 - 11:42

برقعی از چهره‌های شاخص قرآنیون، بر این باور است که ارواح انبیا و صلحا و شهدا از دنیا آگاهی ندارند و برای اثبات مدعای خود به داستان حضرت عزیر (ع) در قرآن اشاره می‌کند؛ در حالی که آیه مذکور، هیچ دلالتی بر ادعای وی ندارد؛ زیرا اساس این واقعه، به خاطر اثبات چگونگی زنده کردن به او اتفاق افتاده و او نمی‌بایست از اتفاقات به وجود آمده خبر داشته باشد!

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » یکی از چهره‌های شاخص جریان قرآنیون، بر این باور است که ارواح انبیا و صلحا و شهدا از دنیا آگاهی ندارند و نیز دلیلی بر اینکه ارواح ایشان در قبر دنیا و یا اطرافش باشد، در دست نیست. او عالم برزخ را عالم خاموشی و بی‌خبری از دنیا و حیاتی غیرکامل و بی‌جنبش و در واقع، سالن انتظار قیامت می‌داند و معتقد است که برزخ، فاصله میان دو حیات کامل است. باور برقعی این است که وقتی اهل‌بیت علیهم‌السلام یا هر انسانی، از دنیا می‌رود، دیگر امکان دسترسی به آنها نیست و آنها نیز از دنیا اطلاعی ندارند.

برقعی برای اثبات مدعای خود، به داستان «حضرت عزیر» در آیه 259 سوره بقره اشاره می‌کند[1] و می‌گوید که داستان «عزیر»، ادعای کسانی (شیعیان) را که معتقدند ارواح پیامبران و اولیاء خدا محیط بر دنیا است و از احوال بندگان آگاهند و صدای مردم دنیا را می‌شنوند، رد می‌کند؛ زیرا «عزیر»، وقتی که مُرد و زنده شد، از مدت زمانی که مرده بود، خبر نداشت و از الاغ خود که مرده بود، اطلاعی نداشت. در نتیجه پیامبران و امامان و اولیاء خدا، پس از مرگشان از امور دنیا بی‌اطلاعند. او بر همین اساس، زیارت قبور را، از جمله عقاید فاسد می‌داند.[2]

نقد و پاسخ:

این سخن برقعی، صحیح نیست؛ زیرا اساس اتفاق افتادن این واقعه، به خاطر سؤال حضرت عزیر سلام‌الله‌علیه بوده است؛ یعنی ایشان از خدا می‌پرسد، چگونه خدا اینها را زنده می‌کند؟ و خدا، او را می‌میراند تا نحوه زنده شدن را به او نشان دهد؛ بنابراین، هدف خدا در این آیه، نشان‌دادن نحوه زنده شدن موجودات به حضرت عزیز سلام‌الله‌علیه بود و هدف، اطلاع برزخی او از دنیا نبوده است. همچنین وقتی که خداوند می‌فرماید: «قال کم لبثت» و او هم اطلاع دقیقی ندارد، یعنی خدا می‌خواسته که او هیچ اطلاعی نداشته باشد و پس از زنده شدن، قدرت خود را به او نشان دهد؛ بنابراین هدف آیه، نشان‌دادن قدرت خدا بر زنده کردن (همان رجعت، که خود برقعی آن را انکار می‌کند) است.

علاوه بر این، آیاتی وجود دارد که ادعای برقعی را نقض می‌کند؛ از جمله آیات زنده بودن شهدا، عرضه اعمال بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و ...؛ بنابراین باید گفت که مردگان از این دنیا مطلعند و برزخ، جای بی‌خبری محض و سکوت نیست.

پی‌نوشت:
[1]. «أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا  فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ  قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ  قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَی حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ  وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا  فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛[بقره/259] «یا به مانند آن کس (عزیر) که به دهکده‌ای گذر کرد که خراب و ویران شده بود، گفت: (به حیرتم که) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال میراند سپس زنده کرد و برانگیخت و بدو فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ نمودم، خداوند فرمود (نه چنین نیست) بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتاده‌ای، نظر در طعام و شراب خود بنما که هنوز تغییر ننموده، و الاغ خود را بنگر (که اکنون زنده‌اش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود) و تا تو را حجت و نشانه‌ای برای خلق قرار دهیم (که امر بعثت را انکار نکنند) و بنگر در استخوانهای آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید، گفت: به یقین می‌دانم که خدا بر هر چیز قادر است».
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص48.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.